40.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #سرود_مادر
♦️اجرای گروه سرود بینات
✅ موسسه فرهنگی بینات کاشان
🗓 دوشنبه ۱۴۰۲/۱۰/۱۱
🏩 #اجرا: دبستان چهاردهمعصوم کاشان
هدایت شده از مهزیار رزاقی
29.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #ترانه_کعبهی_عشق
♦️ با صدای #مهزیار_رزاقی
✅ جشن روز مادر
🗓 دوشنبه ۱۴۰۲/۱۰/۱۱
🏩 دبستان چهاردهمعصوم (ع) کاشان
🆔http://eitaa.com/mahziyar_razzaghi
💥#نیایش 💥
🕋خــــــــــدایا
مرا ببخش برای گناهانی که لذتش رفته
اما مسئولیتش مانده ...
🕋خــــــــــدایا
هر گره که به دست تو باز شد من به شانس نسبت دادم...
هر گره به دستم کور شد از جانب تو دانستم...
🕋خــــــــــدایا
هیچ شباهتی با یوسف ندارم
نه رسولم
نه زیبایم
نه برای کسی عزیزم
فقط در چاه افتادم
معجزه کن نجاتم ده...
🕋خــــــــــدایا
دریای پر تلاطم دلِ من
بــــا تـــو آرام اســت
🆔️ @bayenat_kashan
با سلام و ادب
ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا «س» و #روز_مادر را خدمت مادران و بانوان بزرگوار تبریک عرض نموده و برای شما آرزوی سعادت و تندرستی دارم. 🌹🙏
🆔️ @bayenat_kashan
✅️ #قصه
شش یا هفت ساله که بودم؛
دست چک پدرم را با دفتر نقاشی ام اشتباه گرفتم و تمام صفحاتش را خط خطی کردم؛
مادرم خیلی هول شده بود، دفترچه را از دست من کشید و به همراه کت پدرم به حمام برد ...
آخر شب صدایشان را می شنیدم
حواست کجاست زن میدانی کار من بدون آن دفترچه لنگ است؟؟
می دانی باید مرخصی بگیرم و تا شهر بروم؟
میدانی چقدر باید دنبال کارهای اداری اش بدوئم؟
"صدای مادرم نمی آمد"
میدانستی و سر به هوا بودی؟
"بازهم صدای مادرم نمی آمد"
سالها از اون ماجرا می گذرد ...
شاید پدرم اصلا یادش نیاید چقدر برای دوباره گرفتن آن دفترچه اذیت شد؛ مادرم هم یادش نمی آید چقدر برای کار نکرده اش شرمندگی کشید ...
اما من خوب یادم مانده است که مادرم آن شب سپر بلای من شد تا آب در دل من تکان نخورد؛ خوب یادم مانده است.
تنها کسی که قربانت شوم هایش واقعیست اسمش "مادر" است.
#روز_مادر_مبارک
🆔️ @bayenat_kashan
🔳 إنَّـا لِـلَّـهِ وَ إِنَّـا إِلَـیْـهِ رَاجِـعُـونَ
شهادت مظلومانه تعدادی از هموطنان عزیزمان در حادثه تروریستی زائران گلزار شهدای کرمان تسلیت عـــــرض مینماییم
#کرمان_تسلیت #کرمان
#حادثه_تروریستی
🆔️ @bayenat_kashan
5.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #گزارش_تصویری
🎤 ترتیل قرآن #آقای_رزاقی
✅ موسسه فرهنگی بیّنات
🏴 هیئت دانشآموزی
🗓 چهارشنبه ۱۴۰۲/۱۰/۱۳
🆔️ @bayenat_kashan
🆔️ @rozato_roghaye_kashan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #گزارش_تصویری
🎤 ترتیل قرآن پسرمان #محمدرضا_شمسائی
✅ موسسه فرهنگی بیّنات
🏴 هیئت دانشآموزی
🗓 چهارشنبه ۱۴۰۲/۱۰/۱۳
🆔️ @bayenat_kashan
🆔️ @rozato_roghaye_kashan
حکایت ✏️
شبی از شبها، شاگردی در حال عبادت و تضرع و گریه و زاری بود. در همین حال مدتی گذشت تا آنکه استاد خود را بالای سرش دید که با تعجب و حیرت او را نظاره می کرد.
استاد پرسید: «برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟»
شاگرد گفت: «برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم و برخورداری از لطف خداوند!»
استاد گفت: «سوالی می پرسم پاسخ ده؟»
شاگرد گفت: «با کمال میل، استاد.»
استاد گفت: «اگر مرغی را پروش دهی، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟»
شاگرد گفت: «خوب معلوم است استاد. برای آنکه از گوشت و تخم مرغ آن بهره مند شوم.»
استاد گفت: «اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟»
شاگردگفت: «خوب راستش نه...! نمی توانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ، برای خود، تصور کنم!»
استاد گفت: «حال اگر این مرغ، برایت تخم طلا دهد چه؟ آیا باز هم او را، خواهی کشت، تا از آن بهره مند گردی؟!»
شاگرد گفت: «نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخمها، برایم مهمتر و با ارزش تر خواهند بود!»
استاد گفت: «پس تو نیز برای خداوند چنین باش! همیشه تلاش کن تا با ارزش تر از جسم، گوشت، پوست و استخوانت گردی. تلاش کن تا آنقدر برای انسانها، هستی و کائنات خداوند، مفید و با ارزش شوی تا مقام و لیاقت توجه و لطف و رحمت او را بدست آوری.
خداوند از تو گریه و زاری نمی خواهد! او، از تو حرکت، رشد، تعالی، و با ارزش شدن را می خواهد و می پذیرد. نه ابرازِ ناراحتی و گریه و زاری را...!»
🆔️ @bayenat_kashan