eitaa logo
روشـــツــنی خونه [🌙]
2.8هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
3.9هزار ویدیو
149 فایل
عشق یعنی دعای خیر حضرت زهرا(س)همراهت باشه😍 نشر مطالب=صدقه جاریه میتونید با ما در ارتباط باشید 😉 @haniekhanooom بادڵ و جوݩ گوش میدیم بہ حرفاتوݩ♥️ یہ گروه داریم پراز مامان هاے باحاڵ و پرانرژے 💕 هرکے دوست داشت واردش بشہ بہ این شخصی یه ویس بفرستہ 🎼
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
narimani-shokhi.mp3
3.04M
°🌻|•• ⟮ 🎙⟯ دعای ما امشب یه جور دیگست دست😍 بگیرین امشب بالابالا 😉✋ مخصووص جوان های مجرد👏🌹👏🌹👏😁☺️ 🌺✨🍃 @mamanogolpooneha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🐸 🌳🌹 توي يک برکه ي کوچک ؛ کنار يک مزرعه ي قشنگ صد تا قورباغه زندگي مي کردند . شب که هوا تاريک مي شد ، همه با هم آواز مي خواندند : قورقور ... قور قور ... فقط يک آقا قورباغه ي سبز خال دار بود که بلد نبود آواز بخواند . هر قدر صبح تا شب تمرين مي کرد ، نمي توانست آواز بخواند ؛ چون بلد نبود که بخواند . 🌳🌹اصلا هيچ خانم قورباغه اي حاضر نبود با او ازدواج کند . يک روز آقا قورباغه ؛ خسته شد و راه افتاد رفت . رفت و رفت تا رسيد به درخت چنار که آقا کلاغه بالايش نشسته بود و قار قار مي کرد . گفت : « اقا کلاغه ! مي شود به من هم اواز خواندن ياد بدهي ؟» کلاغه گفت : « چرا نمي شه ؟» 🌳🌹آقا قورباغه ، یک روز پهلوي کلاغه ماند ولي نتوانست ياد بگيرد . از کنار درخت چنار راه افتاد و رسيد به خانم گنجشکه که روي بند رخت نشسته بود و جيک جيک مي کرد . آقا قورباغه گفت : « به به ! چه اوازي ! مي شود به من هم آواز خواندن ياد بدهي ؟ » خانم گنجشکه گفت : « چرا نمي شود ! » 🌳🌹خانم گنجشکه تا ظهر روي بند رخت نشست و آواز خواند ولي آقا قورباغه ، از او خواندن ياد نگرفت . خانم گنجشکه که صدايش گرفته بود پر زد و رفت . آقا قورباغه غصه اش گرفت . از کنار مزرعه که مي گذشت . صداي زيبايي شنيد : « قوقولي قوقو قوقولي قوقو.» آقا قورباغه با خوشحالي رفت طرف مرغداني . آقا خروسه روي نوک مرغداني ايستاده بود و آواز مي خواند . آقا خروسه بال هايش را به هم زد ، چشم هايش را بست و با صداي بلند خواند : « قوقولي قوقو ظهر شده ً قوقولي قوقو ظهر شده !»🐓 آقا قورباغه براي آقا خروسه دست زدو گفت : « آفرين ! چه صدايي ! » خانم مرغه نوک به زمين زد و گفت : « آواز خواندن که کاري ندارد ! قدقد!قدقدقد!... » آقا قورباغه سرش را پايين انداخت و گفت : « اما من بلد نيستم آواز بخوانم . ميشه به من ياد بدهيد ؟» تا غروب آقا خروسه و خانم مرغه براي قورباغه آواز خواندند ، ولي قورباغه ياد نگرفت . 🐓 آقا خروسه گفت : « من ديگه بايد بروم و بخوابم . بايد صبح زود بيدار بشوم و مردم را براي نماز صبح بيدار کنم » . خانم مرغه هم گفت : « من هم اگر خوب استراحت نکنم ، نمي توانم فردا تخم بگذارم » . 🌳🌹آقا قورباغه سبز خال دار ، با دلي پر از غصه ، راه افتاد طرف برکه . وقتي به برکه رسيد ، قورباغه ها صدايش کردند و پرسيدند : « کجا بودي ؟» قورباغه ي سبز خال دار ، سرش را پايين انداخت و جواب نداد . يکي از قورباغه ها گفت : آواز خواندن که بلد نبودي ، حتما حرف زدن هم يادت رفته ! » آقا قورباغه به گريه افتاد و گفت : « خيلي هم خوب بلدم ! »🐸 🌳🌹قورباغه ها آنقدر خنديدند که آب برکه به قل قل افتاد . يک دفعه آقا قورباغه ي سبز خال دار چشم هايش را بست و با صداي بلند خواند :« قار قار جيک جيک قدقدقداقوقولي قوقوقرقوقور ... قار قار جيک جيک قدقدقداقوقولي قوقوق قورقور... » وقتي آواز آقا قورباغه تمام شد ، دهان قورباغه ها باز ماند . 🌳🌹هفته ي بعد ، عروسي اقا قورباغه بود ، کارت عروسي ، يک برگ سبز نيلوفر بود که رويش نوشته بودند : جشن عروسي آقا قورباغ ي سبز خالدار خوش آواز و بانو مکان : برکه ي سبز🏞 @mamanogolpooneha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 دعوا هم رسم و رسومی داره. سعی کنید توی دعواها، دائم همسرتون رو متهم نکنین. مثلا دائم نگین... 👈 تو اینجوری هستی! 👈 تو اونجوری گفتی!!! 👈 همیشه حواست پرته!!! 👈 تو همیشه همین اشتباه رو تکرار می‌کنی!!! ✅ اولا با طرز بیان بهتر با همسرتون صحبت کنین. دوما کلمه «همیشه» و «لحن اتهام» رو از صحبت‌هاتون حذف کنین. 👈 بگین: «بعضی وقت‌ها» اونم نه با حالت قهر و دعوا و نه با بیان مستقیم بلکه با مهربونی... 🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹 @mamanogolpooneha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا