ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم😭
سینه زن زینب کبری ست ،اباعبدالله🌱
❤️🍃
راوی میگه :
فواللَّه، لا انسی زینب بنت علی ابن ابیطالب فابکت واللَّه، کل عدوا و صدیق ،
یه جوری با این بدن اربا اربا حرف زد ، که حتی مرکب ها به گریه افتادن 💔
هـــــرچے باشم
نون و نمـــــک خوردتم ارباب ...
زیر ســـــایه ات
بوده گرفتم پرو بالے...❤️
❤️🍃
السّلام عَلیَ الحُسَین (ع)
وعَلی عَلِِیِ ابن الحُسَین(ع)
وعَلی اوْلادِ الحُسَین (ع)
و عَلی اَصحابِ الحُسَین (ع)
#شبجمعهاستهوایتنکنممےمیرم
❤️🍃
انَّ فَاطِمَهَ لَتَبْکِیهِ وَ تَشْهَقُ شهقة ….*
مادرت گفت بُنیَّ دل ما ریخت بهم
بردن نام تو غوغاست اباعبدالله
کانال عشاق الحسین.mp3
12.77M
#نواےعشقی❤️
مگـــــه میشد
این شبا رو توے خونه سر کرد
#استودیویی
#شبجمعهاستهوایتنکنممےمیرم
♥⃢ ☘ @bayenatiha
کربلات درده و درمون دل دیوونه مه
روضه دلتنگے و چشماے پراز بارونمه
اولین باری که راهم دادی توی حرمت
قاب عکسش هنوزم روے دیوار خونه مه❤️
❤️🍃
راهـــــے پیدا واسه تسکینم کن
فکرے واسه بغض سنگیـــــنم کن
من و این دیوونگے چیزی نیست
"منو دیـــــوونه تراز اینـــــم کن "❤️
❤️🍃
شب جمعه کنار ششگوشه
دل من حالت عجیبی داشت
میشنیدم صدای قلبم را
چشم من حس بیشکیبی داشت
❤️🍃
حرمش از ملائکه پر بود
انبیا در طوافِ ششگوشه
و ثوابِ هزار حج را داشت
به خدا هر طوافِ ششگوشه
❤️🍃
شب جمعه ضریحِ اطهر او
غرق نور حضور فاطمه بود
به خودم آمدم و فهمیدم
بر لبم این نوا و زمزمه بود:
«شبهای جمعه فاطمه، با اضطراب و واهمه
آید به دشت کربلا، گردد به دور قتلگاه
گوید حسین من چه شد، نور دو عین من چه شد😭
❤️🍃
سمت پایین پا که میرفتم
ناگهان چشمهایِ من تر شد
آنقدر اشک ریخت تا آخر
روضهخوان علی اکبر شد😭
❤️🍃
یک به یک گفت روضهها را تا
پایِ ششگوشه از نفس افتاد
آه گویا کنارِ پیکر او
حضرتِ عشق ناله سر میداد😭
❤️🍃
«جوانانِ بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم
علی را بر درِ خیمه رسانم..»
❤️🍃
خنکای شریعه هم میخواند
دم به دم از غریبیِ سقا
همنفس با صدایِ موج فرات
مادری دم گرفته بود آنجا:
«سقایِ دشتِ کربلا اباالفضل
دستش شده از تن جدا اباالفضل.. »😭