☘ッ
ســــــــــــــــــــلام بہ خوش اخلاق ترین مامان دنیا 😍👋
چطورے ؟
میدونے اولین حرکت توے خوش اخلاق بودن چیہ؟ 🤔
اینکہ هراتفاقی افتاد لبــــــــــــــــــــخند یادت نره 😍
مطمين باش این خیلی بهت توی لحظه های بحرانے کمک مےکنہ😅
خب لبخندخانوم
امروز چہ کاره اے ؟
نگے هیچ کاری ندارم و مثل روزهای دیگه ها😌
امروز متفاوت باش خب
یہ کار متفاوت
یہ فعالیت جدید
یہ غذای جدید ...🥗
روایتہ کہ خوب نیست مومن دوروزش مثل هم باشه ...همیشه باید فرداش از دیروزش بهتر باشہ❤️
سعـــــے کن با رفقاے خوب همنشین باشے
رفقایی کہ بهت حس خوب میدن
نه اون هایی کہ تورو فقط توے غم هاشون شریک مےکنن و دائم دارن غر میزنن و...🤦🏻♀
اینجوࢪ آدم ها برای تو باࢪ منفے دارن
و انرژی تورو مےگیرن برای یه روز خوب 🍃
به قول استاد شجاعے 👇
مراقب باشین❗️
❌رفاقت روی روح، تأثیر مستقیم داره.
نکنه ازشون تأثیرات منفی بگیرینــا !
خلاصه رفیق خوب اونیه کہ حالت رو خوب کنہ😍😉نه اینکه تورو کیسه بوکس غم هاش کنہ فقط ...🚫
#قدࢪرفیقخوبتروبدون
#اینانعمتن
#مهارتهاےمهرورزی۸
♥⃢ ☘ @bayenatiha
🍀ツ
#حرفهاےقشنگ 🌸
#استادپناهیان🌱
دوست داشتنِ آدم های بزرگ، انسان را بزرگ میکند و دوست داشتن آدم های نورانی به انسان، نورانیت میدهد.✨
اثر وضعی محبوب، آنقدر زیاد است که انسان باید مراقب باشد مبادا به افراد بی ارزش علاقه پیدا کند!♥
#حواستجمعباشه
♥⃢ ☘ @bayenatiha
روشـــツــنی خونه [🌙]
⛱ジ #سلامتےمامان مےدونےسیب خوردݩ ناشتا چقدࢪ خاصیت داࢪه؟ 🤔🍎 🎗باعث میشہ شما دیرتر گرسنہ تون بشہ 🎗به
🎍ヅ
#سلامتےمامان
مامان جون شیربادام مےخورے؟ 😌
اگہ نہ
بدون براے من و شما خیـــــــــــلی لازمہ ❤️
🥛سیستم ایمنےتون رو قوے مےکنه💪
🥛توے زیبایی تون خیلی موثره😎
🥛باعث آرامش اعصاب میشہ🍃
🥛باعث کاهش ریزش مو و تقویت پوستتون میشہ🌸
حالا چطوࢪے تهیه اش کنیم؟ 🤔
۱۴عدد بادام درختے رو بندازید توی اب جوش
و پوستش رو بکنید و پودرش کنید ...
بعد با یه لیوان و نیم آب بریزی توی مخلوط کن +یہ قاشق غذاخوری عسل +مےتونید بهش خرما و طعم های دیگه هم اضافه کنید
و بذاریدقشنگ میکس بشه
#مواظبسلامتیتباش
#مخصوصااینروزهاکہنیازبہتقویتداری
♥⃢ ☘ @bayenatiha
∑🎋∑
خانوم خوشگلہ 😍
پاشو کہ وقت تمیزکردن خونہ قشنگمونہ❤️
نوࢪ بپاشیم توخونمون 🌟
برکت خدا بیاد توے زندگےمون🍃
پاشو مهربون جونے
#غذای_نونی
#غذای_بدون_گوشت
#كتلت_نخود_فرنگي 🍘 😋
🔴 يك و نيم پيمانه نخود فرنگى رو بصورت خام چرخ ميكنيم يا با غذاساز پوره ميكنيم و با سه عدد سيب زميني خام رنده شده و دو عدد پياز رنده شده و دو حبه سير ونمك و فلفل و زردچوبه و آويشن و نعنا خشك، كمى گزنه خشك ( درصورت دلخواه ) مخلوط كرده و در نهايت سه عدد تخم مرغ به اون اضافه و مخلوط می کنیم و سرخش ميكنيم.
#خوشمزه_جاتی
#سحریچےبپزیم ؟
♥⃢ ☘ @bayenatiha
AUD-20220427-WA0002.
4.14M
🔰 شرح و تفسیر #ادعیه_روزانه ماه رمضان
💠 دعای روز بیستوپنجم
✨اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مُحِبّاً لِأَوْلِيَائِكَ وَ مُعَادِيا لِأَعْدَائِكَ مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خَاتَمِ أَنْبِيَائِكَ يَا عَاصِمَ قُلُوبِ النَّبِيِّينَ
خدايا مرا در اين ماه دلبسته اوليا، و دشمن دشمنانت قرار ده، و آراسته به راه و روش خاتم پيامبرانت گردان، اى نگهدارنده دلهاى پيامبران✨
🎤 با بیان شیرین آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه
♥⃢ ☘ @bayenatiha
﴾🍂﴿
فقط ۴ࢪوز دیگہ باقے مونده ...
خدایا
🍃عمریست پُشتِ تمامِ بدیهایم ایستاده ای،
و مُنتظرِ یک پشیمانیِ منی !
چقدر طول می کشہ تا بفهمم؛
تو زودتر از زود، راضی میشوی!
❤️اولین جرعه ی آب
بالحسینِ..."الهـی العفــو "
#بریمسفرهروبندازیممهربون
♥⃢ ☘ @bayenatiha
بسم الله الرحمن الرحیم
یک دانه لوبیا
مورموری همراه دوستانش به دشت میرفت و آواز میخواند:«من مورچهای پرزورم، از تنبلی به دورم، هرچی دونه درشته، به راحتی تو مُشته»
به دشت که رسیدند به دانهها نگاه کرد. مورچهها تند تند دانهها را برمیداشتند و به طرف لانه میبردند. مورموری دوست کوچکش ریزهمیزه را دید. جلو رفت و پرسید:«میخواهی این دانهی کوچک را ببری؟» و سر تکان داد. ریزهمیزه شاخکش را جنباند و گفت:«هرچه دانه سبکتر باشد سرعتم بیشتر میشود اینطوری تعداد بیشتری دانه به لانه میبرم» و دانه را برداشت و با سرعت دور شد.
وقتی ریزهمیزه برگشت تا دانهی دیگری بردارد مورموری هنوز دانهای انتخاب نکرده بود. ریزهمیزه دست تکان داد و گفت:«کمی جلوتر دانههای نخود و لوبیا روی زمین ریخته میتوانی آنها را برداری؟»
مورموری سینهاش را جلو داد. گفت:«بله که میتوانم» و به طرف دانههای لوبیا و نخود رفت.
یک لوبیای درشت و سنگین را دید. جلو دوید و با یک حرکت دانهی لوبیا را بلند کرد. دور سرش چرخاند و خندید.
به طرف لانه رفت. جلوی لانه که رسید ایستاد. دانهی لوبیا از سوراخ کوچک لانه داخل نمیرفت.
چند قدم عقب رفت و با سرعت به طرف لانه دوید اما باز هم دانهی لوبیا از سوراخ ریز لانه داخل نرفت که نرفت.
ریزهمیزه از راه رسید. دانهی کوچک گندم را روی زمین گذاشت. جلو آمد و گفت:«همه چیز به زور بازو نیست دوست من!»
مورموری لبهایش را جمع کرد. دانهی لوبیا را روی زمین گذاشت و گفت:«لوبیا پهن است هرکاری میکنم داخل لانه نمیرود»
ریزهمیزه لبخند زد و گفت:«کاری ندارد فقط دانه را بچرخان اینطوری به راحتی میتوانی دانه را به لانه ببری»
مورموری خندید و گفت:«از این به بعد از عقلم بیشتر از زور بازویم استفاده میکنم»
#باران
#قصه_شب
♥⃢ ☘ @bayenatiha