eitaa logo
روشـــツــنی خونه [🌙]
2.8هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
3.9هزار ویدیو
141 فایل
عشق یعنی دعای خیر حضرت زهرا(س)همراهت باشه😍 نشر مطالب=صدقه جاریه میتونید با ما در ارتباط باشید 😉 @haniekhanooom بادڵ و جوݩ گوش میدیم بہ حرفاتوݩ♥️ یہ گروه داریم پراز مامان هاے باحاڵ و پرانرژے 💕 هرکے دوست داشت واردش بشہ بہ این شخصی یه ویس بفرستہ 🎼
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
haale_khoshe_manavi_12.mp3
16.82M
🎧 ♥️به بی نشاطی، عادت نکنیم! 🔸صوت کامل کلیپ ♥⃢ ☘ @bayenatiha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روشـــツــنی خونه [🌙]
#ࢪادیوروشنے🎧 ♥️به بی نشاطی، عادت نکنیم! 🔸صوت کامل کلیپ #استاد_پناهیان ♥⃢ ☘ @bayenatiha
●🍃● موافقید امࢪوز صوت قشنگ بالا رو گوش بدیم😎 و همزماݩ کارهاےخونہ رو انجام بدیم؟ 💪 باحاڵ خوب بہ کارهات برس بہ خاطࢪ خدا همہ کارهات میشہ عبادت ودلیلے برای حال خوب ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روشـــツــنی خونه [🌙]
#ࢪادیوروشنے🎧 ♥️به بی نشاطی، عادت نکنیم! 🔸صوت کامل کلیپ #استاد_پناهیان ♥⃢ ☘ @bayenatiha
♥️🍃ایݩ چھاࢪآیه همیشه همراهتوݩ توے قلبتوݩ توے ذهنتوݩ روے در یخچالتوݩ لاےکتاب توݩ توے جانمازتوݩ باشہ👌 ♥⃢ ☘ @bayenatiha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روشـــツــنی خونه [🌙]
□🎋□ #حال‌خوب‌بســـــاز♥️ ♥️هر روز اَندوه‌زدایی کنید! #استاد_پناهیان ♥⃢ ☘ @bayenatiha
○🍄○ ♥️ امشب یہ دورهمے راه بندازیم با بچہ ها و اهڵ خونہ😍💪 باهم بازے فکری انجام بدیم 🎯🎲 سعی کنید برای بچه ها به جای خرید اسباب بازی بازی فکری بگیرید خیلی بھتره 👌 ♥⃢ ☘ @bayenatiha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🍎🎗حسادت🎗🍎 نزدیک یک روستا، یک دیوار قدیمی کوتاه بود. خیلی از آجرهای آن ریخته بودند. یک روز جی‌جی آجر که بالاترین آجر دیوار بود، گفت: «آجرها ببینید! ننه پیرزن دارد می‌آید این‌طرف! توی سبدش چندتا سیب ‌سرخ دارد!» کوکو آجر که از همه پایین‌تر بود، نگاهی به این‌طرف و آن‌طرف انداخت. پیرزن را دید؛ اما سیب‌ها را ندید. گفت: «فقط یک سبد دستش هست! پس سیب‌هایش کو؟ سیب‌ سرخ چیه؟» جی‌جی آجر گفت: «سیب‌ها توی سبدش هست.» کوکو آجر که از پایین، توی سبد را نمی‌دید، پیش خودش گفت: «چرا آجرهای بالایی، توی سبد رو می‌بیند، ولی من نمی‌بینم؟ الآن یک کاری می‌کنم که آن‌ها هم دیگر توی سبد را نبینند!» خودش را تکان داد. سرفه‌ای کرد و جابه‌جا شد. در این ‌وقت، دیوار لرزید و خراب شد. همه‌ی آجرها ریختند روی هم‌دیگر و افتادند روی سرِ کوکو آجر. کوکو که زیر آجرها گیر افتاده بود، داد زد: «آهای، من این زیر هستم! هیچ‌جا را نمی‌بینم. این‌جا خیلی تاریک است.» جی‌جی آجر هم افتاد روی آجرها و گفت: «آخ! چی شد؟ چرا دیوار خراب شد؟» ننه پیرزن جلو آمد. سبدش را روی زمین گذاشت. نگاهی به دیوار کرد که ریخته بود. کمی نشست. خستگی‌اش که در رفت، سبد را برداشت. یک سیب ‌سرخ روی آجرها گذاشت و گفت: «این هم باشد برای پرنده‌ها.» و رفت. همه‌ی آجرها، سیب ‌سرخ را دیدند، به‌جز کوکو آجر که زیر بود و نمی‌توانست جایی را ببیند. ♥⃢ ☘ @bayenatiha