جلسات سرکار خانم #محمدی
#نظموهدف۱_جلسه۲_قسمت۶
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✅ گل سنگی خوبه ،گل کاکتوس خوبه🌵 بعضي از گلهای آپارتمانی خوبه.
با گل بچهتون نظم پيدا ميکنه 👌
می گی مامان جان امروز صبح شما به اين گلدون آب بده 🎍،فردا صبح به اين گلدون آب بده ،يا يه دونه نخود يا يه دونه لوبيا بکار بذار اين بچه رشدش رو ببينه🌱
⭐️از الان اون #نشاط رو پيدا ميکنه😊
⭐️استعداد تحقيق در خلقت درش رشد پیدا می کنه،
⭐️ #مسئوليتپذيری رو شما با اين گل آب دادن به بچه داری منتقل ميکنی .
چون يکی از چيزهايی که قبل از اينکه کلاس شروع بشه خانمها ميگفتن ما کاری رو شروع ميکنيم ولی نميتونيم ادامهش بديم انگيزه ای نداريم نشاط نداريم اين آفت دين هست❌
🌸 امام علی (علیه السلام )فرمودند: آفت دين #تنبلی هست.
تنبلی از کجا مياد ❓از بی انگيزگی،
بی انگيزه بودن از کجا مياد❓ از اينکه نشاط نداری😔
وقتی #انگيزه نداری يه چيز در قبالش نداری ،هدف معلوم نيست، وقتی هدف نداری انگيزه ای برای انجامش نداری، وقتی انگيزه نداری هدف هم نداری،
✅ انگيزه رو پيدا کن ،الان يکی از
بچه ها گفت من با دوستم قرار گذاشتم #بينالطلوعين زنگ بزنه من رو بيدار کنه انگيزه اش رو با تماس دوستش پيدا کرد و بين الطلوعين بيدار مونده👌👌
🔷 خانمی بودش که با #صرفهجويی های اقتصادی که کرده بود آقاشون براشون يه ماشين دسته چندم خريده بود.
🔰 شما هر چقدر هدفتون مشخص باشه که اين کار رو میخوام بکنم، مرد پشتيبانی ميکنه ،زن گفت ميخوام رانندگی ياد بگيرم آقا گفت اگر توی يک ماه ياد بگيری برات ماشين دست دوم ميخرم. مرد بدونه شما هدف داري مياد پشتتون 😍
❌ ولی آقایی ميگفت خانم من تا حالا چند تا کلاس رفته ،چقدر خرج کرده آخرش هم هيچی نشده، آرایشگری رفته بود اولش سشوار فلان خريد، بياين مدل بشين خب تمام شد. چی شد❓هيچی، کلاسم تمام شد.
❌ بچه اش رو گذاشت سنتور ،خودش رفت پيانو🎹 چقدر آلات و ادوات، این کلاس هم چند جلسه رفت تمام شد.
🔷 خانمی آمد کلاس هنری ثبت نام کرد دو جلسه بعد گفتيم فلانی چرا نمی يای گفت خوشم نيومد😏
اي بابا تو قبلش بدون اين رو دوست داری یا نداری❓همین کلاس رو مياد ميگه بهتر از بيکاری هست برم شايد منظم بشم. بهتر از اينه که تو خونه بخوابم.
اين طوری شما هيچ وقت منظم نميشی❌ اينو که بدونيد اين کار رو که ميخواهيد بکنيد برای چی چرا دوست داری ❓هزينه اش چقدره❓
ازش ميخوای برای چی استفاده بکنی❓ يه چهار تا سوال از خودت بکن،
🔷 مثلا ميری کلاس انگليسی دو ترم رو ميگذرونی تا ميخوای ببينی چيکار کنم دو ترم رفتی دو ترم يعنی چی، يعنی عمرت گذشته.
کلاس آشپزی همين طور ،خياطی همين طور.
✅ هنری رو انتخاب کنيد که بهش نياز داريد بهش تمايل داريد.
از تلويزيون🖥 هم ميشه يک هنر رو ياد گرفت، الان از تلگرام و اينترنت
مي توانید دانلود کنيد هزینه زیادی نمیشه.
⭐️ #هنر طبعش گرم هست و به خانم ها آرامش میده😊
@jalasaaat
#نظم_وهدف
@mamanogolpooneha☘
💕☘💕
[ ذکر
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
مداوت کنید ]
#رزق_وروزی ☘
@mamanogolpooneha☘
#حسخوب
"بیا چایی"
از زیباترین جملات روزمرهی خانوادگی است..
🌱☕️
البته الان انقدر گرمه باید بگید "بیا نوشیدنی خنک😋"
@mamanogolpooneha☘
آشنای اهل آسمون.mp3
1.94M
#فایل_صوتي_عاشقانه
قلـ❤️ــبتو بســـاز...
رفاقت با اهل بهشت، قلبتو میسازه❗️
برای خودت رفیـــق هایِ بهشتی پیدا کن؛
هم توی زمین،
هم توی آسمون
بذار اهل بهشت بشناسنت👇
#استاد_شجاعی
@mamanogolpooneha☘
🔹آیت الله حائری شیرازی:
زندگی ما یک غواصی کوتاه است تا ته دریای وجود.
هر دُرّ و گوهری که بخواهی آنجاست.
موقعی که نطفه انسان منعقد میشود، مثل آن است که غواص داخل آب میپرد. وقتی میرسد به کف دریا و دُرّ و مروارید کف دریا را میبیند، همان پانزده سالگی و فصل بلوغ است و البته اول امتحان.
موقع مرگ وقتی است که جمع کرده یا نکرده، دیگر باید برود بالا، روی دریا.
این بدن همچون قطعه سنگی است که به غواص وصل میکنند تا برود به زیر آب، بعد که رفت زیر آب این قطعه سنگ را از او جدا میکنند تا سریع بیاید بالا.
میگوییم: «انّاللّه و انا الیه راجعون» برگشت قطعی است
مثل آن غواص که برگشت روی آب، نگاه کن ببین مروارید دارد یا نه؟ اگر مروارید همراهش بود جشن بگیر، اگر دست خالی بود، عزا بگیر.
#آیت_الله_حائری_شیرازی
@mamanogolpooneha☘
🌸 طرح | رهبرانقلاب: بايد كاری کنیم که بچهها حتما دست #مادر را ببوسند.
🌹
##سخنِ_آقا❤️
@mamanogolpooneha☘
[• #خانواده_درمانے💚 •]
.
.
همسرتون اولویت زندگی تون باشه☺️💚
اگر همسرتون بدونه
که اولویت اول زندگی شماست ،
آرامشش خیلی بیشتر میشه و بازخوردِ
این آرامش رو در زندگیتون میبینین ...
خانوما 🧕•°
واقعا فضای مجازی و دوستاتون براتون مهم تره یا همسری؟!
آقایون 🧔•°
واقعا فوتبال و جمع رفقاتون واستون مهم تره یا خانومی؟!
البته که اونا هم لازمه ولی همسر جان اولویته😌✋
من که شاهدم هیچ کدوم از اونا
به اندازه °•یار زندگیتون💑•°
نیاز به شما نداره و منتظرتون نیست😉
#دلبرانه
@mamanogolpooneha☘
#بازی
#هماهنگی_چشم_دست
🎾 نشانه گيری با توپ
با بطری های خالی بازی بولينگ درست کنيد.
✔️ مناسب 5 سال به بالا
@mamanogolpooneha☘
〰〰〰〰〰〰〰
#داستان_15
#حلزون_کوچولو
#قضاوت_عجولانه
روزهای اول فصل بهار بود ، هوا گرم و گرم تر می شد وحیوانات ، جنب وجوش و تلاش را از سر گرفته بودند .آقای چهار دست ، همین طور سوت زنان و شادی کنان به این طرف و آن طرف می جهید و می خندید . بعد با خودش می گفت : چه هوای خوبی بهتر است به دیدن دوستم بروم و با هم از این هوای خوب لذت ببریم .وقتی که به طرف خانه ی دوستش به راه افتاد ، توی مسیر پایش سر می خورد و نمی توانست درست راه برود و یک دفعه پرت شد روی زمین .عنکبوت از راه رسید و با دیدن ملخ که روی زمین افتاده و پهن شده بود ، حسابی خنده اش گرفت ، طوری که نمی توانست جلوی خند هاش را بگیرد ! ملخ خیلی ناراحت شد و گفت : عنکبوت زمین افتادن خنده دارد ؟عنکبوت خودش را جمع و جور کرد و گفت : نه دوست من ، تو را مسخره نمی کنم ، از من ناراحت نشو ! اصلاًبه من بگو ببینم چه کسی این جا را سُر کرده است تا خودم حسابش را برسم !یک دفعه خودِ عنکبوت هم سُر خورد و اُفتاد و هر دو با هر زحمتی که بود از زمین بلند شدند و به راه افتادند و با احتیاط قدم بر می داشتند . همین طور که می رفتند به جایی رسیدند که دیگر زمین سُر نبود .به جانور عجیبی رسیدند و گفتند : این دیگر چیست ؟او گفت : سلام ! اسم من حلزون است . بعد آن ها هم صدا گفتند : از کجا پیدایت شده ؟چرا برگ ها وسبزی های مزرعه ما را می خوری ؟ تا حالا از کجا غذا به دست می آوردی ؟حلزون گفت : صبر کنید دوستان من ! از اول هم من این جا بودم ، زمستان را داخل خانه ام خوابیده بودم ! حالا بهار شده از خواب بیدار شدم .آن ها گفتند : ولی ما که خانه ای نمی بینیم !حلزون گفت : خب همین صدفی که پشت من است ، خانه ی من است .آن ها با اخم گفتند اصلاً به ما مربوط نیست خانه ی تو چه شکلی و کجاست ؟ چرا زمین را سُر کرده ای و چه طوری این کار را انجام دادی ؟حلزون گفت : بله من این کار را کرده ام ولی دلم نمی خواست این طوری بشود و شما زمین بخورید ! من مجبورم برای حرکت کردن این مایع لغزنده را روی زمین بپاشم و روی آن بخزم ، چون مثل شما پا ندارم و این مایع لغزنده به من کمک می کند .آن ها گفتند : ما نمی دانستیم که تو با چه زحمتی مجبوری راه بروی !از تو معذرت می خواهیم که رفتارمان بد بود !حلزون گفت : نه ؛ این که گفتم مجبورم به خاطر این نبود که بخواهم بگویم دارم زحمت می کشم ، نه خدا مرا این طور آفریده است و این مایع لغزنده را هم در اختیار من قرار داده است ، وسیلۀ راه رفتن شما پاهای تان است و من برای حرکت کردن می خزم ! همیشه هم خدا را شکر می کنم .ملخ و عنکبوت گفتند : ما باید از این به بعد سعی کنیم اطراف مان را خوب ببینیم و جلوی پای مان را خوب نگاه کنیم و زمین نخوریم و بعد هم کسی را سرزنش نکنیم .آنها با تعجب پرسیدند :حلزون جان تو که دندان نداری ! چه طوری این همه برگ و سبزی را می جوی ؟ !حلزون جواب داد خدا به من بیش از پانزده هزار دندان داده است که در پشت زبانم مخفی شده است . آن ها از تعجب به هم نگاه کردند و گفتند : وای چه قدر دندان !خروس طلایی نوک زنان به طرف آن ها می آمد ، آنها پا به فرار گذاشتند ولی حلزون نتواست به تندی حرکت کند ، آنها پشت یک بوته پنهان شدند وبه حلزون نگاه می کردند . خروس به حلزون که رسید چند نوک به او زد و بعد هم از آن جا دور شد .آن ها نگاه کردند و دیدند ، خانه حلزون صحیح و سالم آن جاست ولی از خود حلزون خبری نیست .ناراحت شدند وشروع کردند به گریه ، حلزون فریاد زد : من اینجا هستم ،زنده و سلامت ! برای چی گریه می کنید ؟ فراموش کردید که این صدف از من محافظت می کند ؟عنکبوت گفت : تو چطور توی این صدف پر پیچ و خم جا می شوی ؟حلزون با لبخندی بر لب گفت : من بدن نرمی دارم ، خودم را به شکل صدفم در می آورم و راحت توی آن جا می شوم . می بینید این هم یکی دیگر از شگفتی های وجود من است . در آفریده های خداوند چیزهای عجیب و شگفت انگیزی وجود دارد .از آن روز به بعد عنکبوت و ملخ و حلزون دوستان خوبی برای هم شدند
#قصه_شب
@mamanogolpooneha☘
امشب دلم می خواهد
بی خیال ترین آدمِ رویِ زمین باشم
و با افکارِ شادِ کودکی ام بخوابم ...!
#شب_بخیر✨
@mamanogolpooneha☘
همه چیز منی
رو باید مثل؛
سجاد افشاریان
توصیف کرد؛
•••
تو
شُمال
وجُنوب
وشَرق
وغَربِمَنی...:)➖🌙♥️✨
#شبتون_عشقولانه
@mamanogolpooneha☘