🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
✨ #عروسک_بافی اصلا سخت نیست😳
✨ #اگه تا بحال میل و قلاب دستت نگرفتی😅
✨ #اگه هیچی از عروسکبافی نمیدونی 😔
✨ #اصلا نگران نباش با این کانال از صفر شروع کن☺️💃💯رایگان💯
☄ #عروسک
☄ #لباسهای شیک مجلسی
☄ #میل، #قلاب، #نمد و #جوراب
☄ #زیورالات
☄ #با فیلم و #عکس و #رفع اشکال
☄و.....یه دنیا هنر🤩
✨رایگان #درآمد زایی کن🤩فقط کافیه بخوای💪خواستن توانستن است😎
✨لحظات #باارزش عمرتو، با #دنیای_عروسک به زیبایی و خلق هنر طی کن😍👌
✨آروم بزن رولینکو ببین چه مدلای ژورنالی رو رایگان یاد داده👇🧤🧣🧦
http://eitaa.com/joinchat/1987510291Cfe37c96677
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
••
این ڪه میگن خودت باش
یعنے بهترین ورژن خودت باش😊
نه این ڪه تمام صفات بد تو رو ڪنے
و بهش بنازی به بهونهے این ڪه خودمم!!
@mamanogolpooneha☘
••°
صبحت بخیر
عزیز همیشه و هنوز من♥️!
سلام به روے ماھ همتون ☺️👋
امࢪوز حال انࢪژے تون چطوࢪه؟
اگہ من باشم حواسم بهش هست...چون بودنش خیلی مھمه ...🌸☘
#صبحت_بهتࢪین🌸
@mamanogolpooneha☘
31.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚تربیت امام زمانی (2)
🔹استاد میری
🌱 امام زمان را چگونه به فرزندم معرفی کنم؟
🌺 چگونه فرزندم را «منتظر» بار بیاورم؟
#تربیت_فرزند
#مهدویت
#تصویری
@mamanogolpooneha☘
🍃🌸
#شعر_کودکانه 😍
#فرفره
فرفره مو دادم به ماه
ماه اونو تیکه پاره کرد
هر تیکه از فرفره مو
لحاف یک ستاره کرد
فرفره مو دادم به ابر
اون رو گرفت و بو کشید
وقتی ديدش که غنچه نیست
روی سرش پتو کشید
هوهو هوهو باد که اومد
فرفره مو دادم به باد
اون رو گرفت و زود دوید
با سرعت خیلی زیاد
باد می تونه با فرفره
خوشحال و شاد بازی کنه
فرفره هم فر فرو فر
تو دست باد بازی کنه
#شعر
@mamanogolpooneha☘
#ویتامین_کودک
#بازی_کودکی
وسایل لازم: شونه تخم مرغ، رنگ گواش رنگ انگشتی، مداد شمعی و چسب
همانند عکس، میتوانید شکلهای مختلف را با برش دادن شونههای تخم مرغ، بصورت عروسکهای مقوایی درست کرد.
خداقوت 👏🏼
با این اسباب بازی ساده، ارزان و مفید خلاقیت و ابتکار عمل کودکان را تقویت کردید.
حتی میشه بعد از اتمام ساخت عروسک، نمایش عروسک مقوایی شادی رو هم به کودکمون هدیه بدیم👌🏼
@mamanogolpooneha☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه بازی جذاب که میشه بین بچه ها مسابقه اش گذاشت😍👌
فقط به لیوان یه باࢪ مصࢪف و مقوا نیاز داࢪیم...
خیلے ساده بازی بساز..
#بازی
@mamanogolpooneha☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#جوجه_کباب_تابه_ای
با صدا ببینید🔈
جوجه پاك شده 2 و نيم كيلو
فلفل دلمه نصف
پياز نصف
ليمو نصف
زعفرون دم كرده 4 قاشق غ خ
روغن مايع 4 قاشق غ خ
نمك 1 قاشق چ خ
فلفل سياه و قرمز ( هركدوم 1 قاشق مرباخوري )
گوجه كبابي
فلفل كبابي
برنج 4 پيمانه
نمك
كره 50 گرم
مراحل مزه دار كردن كاملا مشخص شده فقط تو پخت جوجه عجله نكنيد و بزاريد با آب خودش بپزه چون داخل مواد مزه دار كردنش روغن هست ديگه روغن نزنيد تو مرحله پخت،گوجه و فلفلم با در بسته با حرارت خيلي كم كبابي كنيد ،برنجم از قبل 1 ساعت خيس كنيد با نمك بجوشونيد آبش كه كشيده شد با كره نيم ساعت دم بزاريد
#خوشمزه_جاتی
#ناهاروونه
@mamanogolpooneha☘
*#آدابِ_اسلامی🌸*
☘امام صادق (ع) می فرماید:
خرج عطࢪ ࢪسول خدا(ﷺ) ...🌱
از خࢪج غذایش بیشتࢪ بود .
#آداب_نظافت
#سنن_النبی
@mamanogolpooneha☘
#مهارتهای_کنترل_خشم 20
فروخوردن خشم کار آسونی نیست❗️
👈 اما اگه بدونی:
بهترین راه برای مقابله با کسی که؛
میخواد عصبانیت کنـه؛ همینـه...
❌راحت تر میتونی خودتو کنترل کنی.
#استاد_شجاعی
@mamanogolpooneha☘
4_5836997311317671980.mp3
5.05M
#سکوت_و_جدل ۱۵
زبانــــت رو نگهدار!
افسار گسیختگیِ زبان:
باطنِت رو به شکل حیوان درنده ای درمیاره؛
که تولد سالمش به بـــرزخ، یه آرزوی محــاله!
زبانت رو رهــا نکن.
#استاد_شجاعی
@mamanogolpooneha☘
#داستان_199
#موشی_کوچولو
#ترس_بیجا
🐭یک روز موشی و مامان موشی داشتند می رفتند که هوا برفی شد. موشی سردش شد. دندان هاش تیلیک تولوک به هم خورد و گفت: مامان موشی! دماغم یخ زد. 🌳
🐭مامان موشی، موشی را بغل کرد. برد پیش درخت. درخت یه سوراخ داشت، قد موشی. مامان موشی، موشی را گذاشت توی سوراخ و گفت: من زود میام. تو این جا بمان، برفی نشوی!🌳
🐭موشی نشست توی سوراخ درخت. دست و پایش از سرما می لرزید. خوب گوش کرد. پوف پوف، دور و دورتر شد. همه جا ساکت شد. ساکتِ ساکت شد. یکهو صدایی آمد.🌳
🐭موشی یواش گفت: کی اینجاست؟
صدا گفت: هوهو، من اینجام!🌳
🐭موشی خوشحال شد و گفت: « یکی اینجاست! » بعد بلند بلند گفت: « کجا قایم شدی هوهو؟ بیا بیرون! »
هوهو گفت: « من اینجام! هوهو. » و گوش های موشی را تکان داد.🌳
🐭موشی یه ذره ترسید.
هوهو گفت: « من بادم! هوهو. » و دُم موشی را تکان داد.🌳
🐁موشی، یه ذره بیشتر ترسید. دُمش را پشتش قایم کرد و گفت: دُمم را ول کن باد!
باد، دُم موشی را ول کرد و خودِ موشی را تکان داد.🌳
🐭موشی ترسید. از جا پرید و گفت: «چی کارم داری؟ برو خانه ات، برو خانه ات باد! » بعد گوشش را گرفت تا صدای هوهو را نشنود و بلند بلند جیغ زد: من می ترسم! کمک، کمک!
پرستو صدای موشی را شنید. پر زد پیشش و گفت: نترس، نترس! بیا بریم خانه من!
باد گفت: منم میام، منم میام.🌳
🐭موشی جیغ زد: « نه، تو نیا! نه، تو نیا! » و دنبال پرستو توی برف و باران دوید. دوید و دوید تا یکهو پرستو گفت: « رسیدیم. » موشی خوشحال شد و گفت: خانه ی پرستو! من آمدم.
باد گفت: « من هم آمدم. » و خانه پرستو را تکان داد.🌳
🐁موشی گفت: وای! باد هم آمد. الآن خانه ات می افتد.🌪
پرستو نشست توی خانه اش و گفت: خانه من محکم است. بیا بشین تویش تا محکم تر شود!
موشی رفت توی خانه پرستو.
باد تند شد. تندتر و تندتر شد. گوش ها و دُم موشی را تکان داد. بال و پَر و خانه پرستو را تکان داد.🌳
🐭موشی گفت: « وای الآن باد گوش هایم را می برد. بال و پر و خانه تو را هم می برد. » و رفت زیر بال پرستو. گوشش را محکم گرفت. پرستو هم بال اش را کشید رویش و گفت نترس کوچولو
باد فقط میخواد با ما بازی کنه .
موشی فهمید باد ترس نداره 😄
🐁موشی آن زیر گرم شد. باد کم کم خسته شد. صدای هوهو کم و کم تر شد. چشم های موشی کم کم بسته شد.
- پوف پوف
صدای پوف پوف آمد. موشی یک چشمش را باز کرد. هر دو تا گوشش را تیز کرد. پوف پوف، صدا می آمد.
صدای پای مامان موشی می آمد. موشی دوید و رفت توی بغل مامانش/تبیان با کمی تغییر 🌳
#قصه_شب
@mamanogolpooneha☘