📜⭕️مراجع تقليد و همه برجامها!(۱۳۹۷)
♦️بخش اول
✍ #سعید_زیباکلام
۞ اشهد ان لا اله الّا الله. اشهد انّ محمّداً رسول الله. اشهد انّ مولينا و مقتدانا عليّاً ولی الله.
۞ السلام علیالحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین.
🔸آدمها ”يقين“ را دوست دارند. و كم و بيش سعی میكنند آن را در عرصهها و ساحتهای مختلف زندگی خود به دست آورند.
🔹اگر فرض كنيم كه میتوان آدمها را به طور دقيق و قاطعی دستهبندی كرد آنگاه میتوان گفت: بعضی از ما ايرانیها كمابيش معتقد و پايبند به احكام و مناسك دينی هستيم و بعضی ديگر، كمابيش نه.
🔸با اين وجود، هر دو گروه كمابيش در عرصههای مختلف و در طول زندگی خود همواره به دنبال #يقين هستند.
🔹نظر به اينكه متدينان دوست دارند به احكام و مناسكی كه انجام میدهند يقين داشته باشند دوست دارند به مراجع تقليد نيز يقين داشته باشند از آن روی كه آنها را هم منابعِ احكام و مناسك و هم چگونگی انجامشان میدانند.
🔸روشن است كه اين يقين ـ هر چه هست و به هر گونهای آن را تعريف و تلقّی و تحديد كنيم و به هر گونهای كه آن را تحصيل كنيم ـ كار فوقالعادهای با ما میكند: ما را آسودهخاطر میكند و آرامش میبخشد. و لذاست كه كمترچيزی میتواند با آن در زندگی ما رقابت كند. همه توانمندیها و دارايیها و سلامت و ثروت و قدرت و جاه و جبروت ما، اگر برای ما آرامش و دلآرامی به ارمغان نياورد ارزش چندانی نخواهد داشت. آری! البته از مواهب و لذات آن توانمندیها و دارايیها بهرهای چند میبريم ليكن در همان حين بهرهمندی، گونهای عدم رضايت، بیقراری و ناآرامی و بعضاً تلخكامیِ نهانیای را در غياب يقين در عمق قلب و جان خود حس میكنيم. و بدينترتيب است كه به زحمت میتوان چيزی را جايگزين يقين كرد. و بلكه برعكس: تمام آن دارايیها و مكتسَبات در حقيقت ابزاری برای كسب يقين هستند. با اين وجود، در جريان پرپيچ و خم زندگی اجتماعیمان، آن ”حقيقت“ عموماً مغفول میشود و آن ابزارها جايگزين هدف میشوند، به طوری كه تمام تلاش ما مصروف كسب هر چه بيشتر آنها میشود بدون اينكه آبی به آسياب آرامش و دلآرامیمان بريزد.
🔹يقين مقلدان به مرجع تقليد به نوبه خود احساس بسيار ويژهای را در مرجع ايجاد میكند، احساس #دانايی تقريباً بیكران در عرصه دين. و در نتيجه، احساس توانايی تقريباً بیكران در پاسخگويی به مقلدان در عرصه ديانت و دينورزی.
🔸اين احساس ـ همان تصويری كه از او توسط مقلدانش برای او ترسيم شده ـ گاه چنان با شرايط اجتماعی/سياسی خاصی توأم میشود كه وی را به شدت سوق میدهد تا به اظهارنظر در زمينههايی بپردازد كه شخصاً كمترين سابقه مطالعاتی و ورودی در آنها ندارد. اما روشن است كه وی با انبانی كاملاً يا كمابيش خالی نمیتواند در اين قبيل موارد #موضعگیری كند. و لذاست كه رويه وی در غياب آن شرايط اجتماعی/سياسی خاص و فشارهای مداوم، سكوت است بدانگونه كه در عموم موضوعات و عرصهها در تاريخ معاصر شاهد بودهايم.
🔹اما در آن شرايط خاص اجتماعی/سياسی كه بعضاً توأم با فشارهايی از سوی رجال و فعالان سياسی هم میشود، #مرجع_تقليد چه میكند؟ در اين مواقف، وی بخواهد يا نخواهد، آگاه باشد يا نباشد، متوسل به مواضع و نظرات نزديكان و همنشينان خود میشود: فردی كه طی فرآيندی نسبتاً طولانی، به تدريج به وی تلقين شده كه ”همهچيزدان“ است و از احاطه و اشرافی #ماورايی يا تقريباًماورايی يا فوق عادی برخوردار است، اينك با شرايط حادّ و حساسی مواجهشده كه صغير و كبير از او انتظار اظهار نظری دارند ولو اينكه غير صريح و مبهم و چندپهلو باشد، به ويژه كه برخی رجال سياسی يا غير سياسی هم به آن فضای عمومی اضافهشده خواهان موضعگیری او هستند. او در چنين شرايطی ناگزير به موضعگیری است و نمیتواند همچون اكثريت مواضع و مواقع ديگر سكوت اختيار كند. اما ضمناً در انبان دانش خود حرف و حديث درخوری نمیيابد تا با اتكاء به آنها موضعی بگيرد. در اينجاست كه او خواسته يا ناخواسته، آگاهانه يا ناآگاهانه، متوسل به نظرات #دسترسترين و #معتمدترين افراد خواهد شد. اينجاست كه توسل و تكيه به مواضع و نظرات نزديكان و خويشانِ همنشينِ عموماً خانهزاد امر گريزناپذيری خواهد شد.
▪️انتهای بخش اول
🔹ادامه در بخش بعدی👇👇👇👇
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
☫ eitaa.com/bazgashtaznimehrah👈ایتا
🔵 احمدینژاد، بدتر از ابوسفیان و ابنملجم
◻️ ۱۰ خرداد ۱۴۰۰/ دکتر #احمدی_نژاد: بالاخره من اولین کسی بودم در ایران که پس از انقلاب وزیر زن گذاشتم، فحشش را هم خوردم، هزینهاش را هم دادم؛ یعنی فقط یک #مرجع_تقلید ۸ صفحه نامه به من نوشت و گفت تو از ابوسفیان بدتری، تو از ابنملجم بدتری. فقط به خاطر اینکه وزیر زن معرفی کردم.
🇮🇷🕊☫https://t.me/bazgashtaznimehrah
🇮🇷🕊☫ @bazgashtaznimehrah