✍ * ۶۴-بازیِ دفاع: * یه بار به بابا گفتم: بابا جون من هم میخوام مثل شما یه مرد قوی باشم تا بتونم از دین و کشورم دفاع کنم! ایشون خندید و منو بوسید و گفت جیگر بابا! برای اینکه آدم قوی ای بشی و بتونی از من و مادرت و داداشیت و مهم تر از اون از کشورت دفاع کنی باید اول یاد بگیری از خودت دفاع کنی. گفتم یعنی چی؟ گفت فردا بهت میگم.... * فردا بابا از سر کار اومد و کلی توپ برامون خریده بود از این توپ های نرم و کوچولو و رنگارنگ؛ گفت اینا رو خریدم تا بهت یاد بدم چطوری از خودت دفاع کنی * 👈 بازیش اینطوریه؛ بعد شروع کرد به پرتاب کردن توپ ها به سمت من و گفت محمدحسین از خودت دفاع کن یه موقع که توپ میخورد توی صورتم و ناراحت میشدم بابا می گفت گریه نکنیا چون یکی از درس های مهم زندگی که بهت گفتم توی بازی باید یاد بگیری همینه گفتم دردم گرفت، این دیگه چه درسیه؟😒 گفت پسرم توی دفاع از خودت یا زندگی یا دین همیشه که برنده نمیشی یه وقتایی هم پیش میاد که ممکنه شکست بخوری یا آسیب ببینی ولی یادت باشه زود بلند بشی و از خودت دفاع کنی وگرنه دشمن همون موقع حمله میکنه و پیروز میشه و تو دیگه کاری ازت ساخته نیست بعد دوید منو گرفت خوابوند روی زمین و انقدر قلقلکم داد که بخندم... * بخشی از کتاب بازی دفاع (شهید احمد اعطایی) * #معرفی_کتاب #بازی_دفاع #مدافعان_حرم #انتشارات_شهید_کاظمی * @baziekhoob