⚜ قصه زندگی حضرت امام رضا(ع)⚜
🔹دوران ولیعهدی🔸
1⃣ نقشه خطرناک مأمون🤴🏻
2⃣ مناظرههای امام رضا(ع)🗣
3⃣ شکست مأمون ✌️
4⃣ نماز عید فطر🤲🏻
5⃣ شهادت امام رضا(ع)😭
🔹قصه قهرمان ها🔸
@ghese_ghahremanha
.
عاشقان و دلباختگان #امام_رضا💚
امروز وقتشه ها....
⛔️خیلی از بزرگتر ها از زندگی
این آقا چیزی نمیدونن😵💫
🔰ما توی این مجموعه قصه ها
قسمت های بسیار مهمی از
#زندگی_علی_بن_موسی_الرضا
رو گفتیم.😍
✅پس هرچقدر به
حضرت ارادت دارین
این پیام رو برای دوستان و آشنایانتون ارسال کنین 📲📩
بازخوانی مادری
⚜ قصه زندگی حضرت امام رضا(ع)⚜ 🔹دوران ولیعهدی🔸 1⃣ نقشه خطرناک مأمون🤴🏻 2⃣ مناظرههای
قصه قهرمان ها کانالی بی نظیر در قصه گویی هدفمند برای بچه ها
شناختن قهرمان های واقعی توسط این کانال حتی بسیاری از بزرگترها را شگفت زده کرده 😍
15.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌با همین یه سفارش ساده #امام_رضا علیه السلام، هم فقرش از بین رفت و وضع مالیش خوب شد، هم مریضی ش از بین رفت ، هم این که صاحب اولاد شد😍
👤 آیت الله ناصری (ره)
#ناباروری #فقر #رزق_بهشتی
😊عضو بشید و برا هر کی فکر میکنید گرهی تو کارش هست بفرستید ↙️
https://eitaa.com/joinchat/632029338Cb8a48cecf1
▪️امام رضا(ع) فرمودند: هر کس لباس بپوشد تا مباهات و جلوهگري کند، خدا رحمتش را از او باز میدارد.
🔻منبع: (بحارالانوار، ج 103، باب 61-62)
🏴سالروز شهادت امام مهربانیها، امام رضا (ع) بر شما تسلیت باد🏴
┄┄┄❅✾❅┄┄┄
@dorsa_Amoze | دُرسا
بازخوانی مادری
▪️امام رضا(ع) فرمودند: هر کس لباس بپوشد تا مباهات و جلوهگري کند، خدا رحمتش را از او باز میدارد. 🔻
اصل دیده نشدن☝️در ظاهر و باطن
مقام دیده نشدن مقامی است که خدا به زن داده است.سرچشمه ی دیده نشدن خداست خدایی که همه جهان را صاحب است و با چشم ظاهر دیده شدنی نیست.
برای بندگان اوج دیده نشدن ،مقام حضرت زهراست که نه تنها باحجاب و حیا بود در زندگی بلکه روز شهادت و قبر اون نیز پیدا نیست!مادری که همه امامان علیهم السلام متوسل اویند،همه کاره عالم است در اوج دیده نشدن است ،بخاطر همین او را لیله القدر میدانند .مقام لیله القدری مختص اوست و البته هر زنی که به ایشان تقرب جوید در عمل و حفظ جایگاه خویش در خانواده و جامعه ،می تواند باریکه ای از دریای این مقام را دارا شود .
آری فلسفه ی حجاب برای زن این است: دیده نشدن همچون فاطمه سلام الله علیها و خدای او....
#جایگاه_زن
این مقام دیده نشدن و سر خدا بودن رو خدا بخش کوچکیشو به زن داده واسه همین گفته حجاب داشته باش
و هر چی زنی مستور باشه در ظاهر و گفتار و رفتار . ولایت و اثرپذیری قلبشو بیشتر در جامعه و خانواده می بینه
علت مهریه داشتن زنان همین سر خدا بودن زن هست.چون مردی که میخواد ازدواج کنه با زنی،در واقع باید صدق خودش رو برای همسری و همسنگی با جلوه ای از سر خدا که زن هست،اثبات کنه واسه همینه در عرب به مهریه میگن صداق،در واقع اون مهریه یا صداق اثبات خلوص مرد هست در نگهداری از سر خدا!
چون زن و بچه طبق احادیث عیال و ناموس خدا هستند که سپرده میشن به مرد
پس مقام سر خدا و لیله القدری زن هست که حجاب و دیده نشدنش میشه اوج نزدیکیش به خدا(طبق حدیث فاطمی که می فرمایند نزدیکترین حالت زن به خدا وقتی است که خودشو از نامحرم می پوشاند.)
در مواقع ضرورت حضور در اجتماع هم باید طوری باشن که کمتر ظاهر و رفتار و گفتارشون دیده بشه،که متاسفانه خیلی از ما زنها که باحجاب هستیم هم با حرف بیهوده و خنده بیهوده و رفتار و گفتار بیهوده ناخوداگاه یا به کید شیطان گرفتار دیده شدن میشیم😭😭😭خدا بگذره ازمون
اینکه روایات میگن زن باید با لباس پست بره به زیارت ،در آداب زیارت اومده ،واسه همینه منظورش اینه که با لباسی باید برن که جلوه گری نکنن منظورشون باحجاب بودن تنها نیس منظورشون اینه که لباسشون طوری نباشه که دیده بشن ظاهرا و باطنا
این که در خانواده به زن گفتن تو مدیریت نکن و ولایت پذیر همسرت باش واسه همینه که هر مدیریتی هر اظهار نظری در کارها نوعی خودتدبیری در مقابل ولایت و نوعی دیده شدن هست به طور کلی یا نوعی اعتبار برای نفس قائل شدن ،چون خدا دیده نشدن رو برای زن خواسته بهش گفته اینطور نباش و ولایت پذیر و مطیع همسر باش
زنها اگر نخوان و ندونن هم نوعی دیده نشدن در وجودشون باهاشون همراهه همین که نوعی حیا در جنس زن هست همین که در مسائل جنسی حتی پیشرو نیستن و اجابت کننده هستن معمولا نه درخواست کننده.در واقع مقام دیده نشدن هست که زنها رو مث خدا اجابت کننده و خدمتگزار کرده .خدمتگزاری بی دریغ و عشق بی دریغ.
همین که مردها و جامعه معمولا خدمت زن به خونه و خانواده رو نمیتونن ببینن و قدردان نیستن واسه همینه که خدا دیده نشدن رو برای رشد و بندگی زن خواسته.
در حدیثی مربوط به اخلاص داریم که کاری که خدا قبولش کنه به نظر مردم نمیاد و قدردان اون نیستن(نقل به مضمون) دقیقا کار و وجود و لطف زن تو خونه و جامعه همینطوره که دیده نمیشه و فقط اهل بصیرت می بینن اونو.
به قول استاد صلاح زن هم لطفش پنهانه هم ظلمش و همینه که سنگین میکنه تکلیف زن رو ...
#جایگاه_زن
#تربیت_ پنهان
هدایت شده از مرکز مردمی نفس خراسان شمالی
⚖️ مطب پزشک متخلف زنان و زایمان در یزد پلمب شد
🔹به گزارش#پایداد، باتوجه به رویکرد دستگاه قضایی در برخورد با پدیده شوم سقط جنین غیرقانونی و باتوجه به اطلاعات واصله مبنی بر فعالیت یکی از متخصصان زنان و زایمان در زمینه سقط جنین، موضوع در دستور کار قرار گرفت.
🔸تیمی به سرپرستی قاضی کشیک دادسرای یزد و نماینده معاونت درمان دانشگاه شهید صدوقی یزد در محل مطب این پزشک حضور یافته و باتوجه به کشف ادوات، وسایل و نیز مستنداتی که حاکی از صحت موضوع بود، ادله جمع آوری و مطب پلمب شد. پرونده قضایی نیز تشکیل و تحقیق از کلیه افراد مرتبط با موضوع که با وی همکاری داشتند انجام خواهد شد.
لازم به ذکر است مطابق قانون جوانی جمعیت، پزشکانی که اقدام به سقط جنین غیرقانونی نمایند به پرداخت دیه و حبس و محرومیت از طبابت محکوم خواهند شد.
💞 چهل روز با معجزه «مادری»...
🥰 خــــانوم هستی و حــــــس اتـــلاف عمر داری؟
👩🦰 پدر یا مادری و تربیت دخترت واست مهمه؟
🤔 دختری و تو انتخاب مسیر زندگیت مرددی؟
✍🏻 فعال فرهنگی هستی و نگران جامعه زنانی؟
📣 #تربیتکده_آیین_فطرت برگزار میکند: دورِ هفتم دورهٔ آموزشی_مطالعاتی «#چله_مادری»
😲 بیش از ۴۰،۰۰۰ ثبت نامی و ۹۷ درصد رضایت در پنج دورِ گذشته. نظراتشون رو (اینجا) بخون.
👤 مدرس: حجة الاسلام #محسن_عباسی_ولدی
✅ راستی دوره رایگانه، تهیّه کتابهای دوره هم با تخفیف ویژهس و آخرشم گواهی شرکت در دوره میگیری.
🌐 ثبت نام کن: 👈 B2n.ir/r41183👉
📚 تهیه کتاب دوره: 👈کلیک کنید👉
🔰توضیحات بیشتر در کانال تربیتکده آیین فطرت:
https://eitaa.com/joinchat/223281339C5b30207d21
بازخوانی مادری
💞 چهل روز با معجزه «مادری»... 🥰 خــــانوم هستی و حــــــس اتـــلاف عمر داری؟ 👩🦰 پدر یا مادری و ت
سلام به همگی
حتما دوستانی که تا حالا شرکت نکردن این دوره رو شرکت کنن عالیه.کتاب امانتی هم خواستن هم خانوم انامی سنگر کتاب میدن هم کتابای این دوره تو حسینیه هاشمی هست میتونین برید بگیرید.این کتابا تو کتابخونه ی حسینیه هاشمی در قسمت بازخوانی مادری گذاشته شده...
6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 قربانی کردن نقش همسری و مادری مولود تمدن غرب است که بر زخم آسیب های سنت نشست
🔶️ این همه دختر مجرد دهه شصت فدای همین فدا کردن نقش مادری و همسری به نقش اجتماعی زن شدند، هیچ کس هم از خودش نپرسید چرا باید ازدواج دختران به تحصیل و اشتغال گره بخورد ،چرا باید دختران صبر کنند برای ازدواج که جای پایی در جامعه برای خود پیدا کنند ؟؟
⬅️ با سخنان استاد لواف موافق هستید ؟
https://eitaa.com/population_nkh
Z H:
نقل قولی از دختری مجرد
چند روزی است که ۵۰ ساله شده ام، اما هنوز مجردم. چیزی که هرگز فکرش را هم نمی کردم نه اینکه زشت بودم و یا موقعیت اجتماعی نداشتم نه .من در جوانی در انتخاب همسر دچار وسواس شدم.
در فامیل از من به عنوان دختری یاد می کنند که منتظر مردی با اسب سفید بود. چند خواستگار من از فامیل بودند که دست رد به سینه شان زدم و هنوز هم که هنوزه مورد سرزنش بزرگان فامیل هستم.
اولین خواستگارم در سن 19 سالگی پسر عمویم بود او کارمند یک داروخانه، با درآمد متوسطی بود. خانواده و خود وی به من بسیار ابراز علاقه می کردند. اما بزرگترین مشکلی که در ازدواج با او می دیدم فاصله سنی مان بود. من و او تنها 5 ماه فاصله سنی داشتیم و احساس می کردم او نمی تواند مرا درک کند. از نظر من او خیلی بچه بود . بنابراین نتوانستم به او به عنوان یک همسر که تکیه گاهم باشد نگاه کنم. اینطوری اولین خواستگار خود را رد کردم و تا مدت ها به همین دلیل از خانواده عمویم فاصله گرفتم.
در 19 سالگی تقریبا 6 تا 7 خواستگار دیگر هم داشتم که هر کدام را به دلیلی رد کردم. در آن سال ها فکر می کردم نباید زندگی اطرافیانم را تجربه کنم. مثلا خواهرم که 17 سالگی ازدواج کرد و در کمتر از 6 سال صاحب 4 فرزند شد و لذتی از زندگی نبرد. بنابراین تصمیم گرفتم درس بخوانم و پیشرفت کنم. در این میانه اگر یک خواستگار خوب هم داشتم از دست ندهم. اینگونه بود که درس می خواندم و کمتر به مسائل دیگر توجه داشتم.
بعد از مدتی معلم شدم و کارم برایم از هر چیز مهم تر بود. دیگر به سن 25 سالگی رسیده بودم و خود را در اوج جوانی می دیدم. در آن سال ها هم تعداد زیادی خواستگار داشتم اما موقعیت اجتماعی به من اجازه نمی داد که بخواهم همسری پایین تر از سطح خود داشته باشم .
بنابراین هر خواستگاری که سطح سواد و موقعیت اجتماعی اش کمتر از من بود را رد می کردم.
تا قبل از سن 30 سالگی حداقل دو ماهی یکبار حضور خواستگار در خانه را تجربه می کردم. اما بعد از آن از این کار هم خجالت کشیدم و به مادرم گفتم : از این به بعد تا کسی به دلم نشیند و اطلاعات کافی درباره اش نداشته باشم به خانه راه نمی دهم. و با این توجیه که مگر اینجا نمایشگاه است که هر کسی بیاید و من را نگاه کند و برود تا تصمیم بگیرد.
از این به بعد حضور خواستگاران در خانه مان بسیار کمرنگ شد. سن من هم بالا رفته بود و هرگز حاضر نبودم ریسک کنم. چرا که معتقد بودم تا قبل از 30 سالگی ممکن است که زندگی سخت را تحمل کرد اما بعد از این سال دیگر باید زندگی خوبی را داشت و حتما باید دارایی مرد در شان تو باشد.
چرا که بزرگتر ها می گفتند "هر چه نشینی بر تخت نشینی " یعنی هر چه قدر صبر کنی و دیرتر ازدواج کنی خواستگاران بهتری برای تو خواهد آمد.
پس از آن دیگر کسانی که خانه و ماشین نداشتند نمی توانستند گزینه خوبی برای ازدواج باشند. چرا که تجربه مستاجری و با خط اتوبوس سیر کردن را در خود نمی دیدم. از سن 30 به بعد علاوه بر شغل و موقعیت اجتماعی، داشتن خانه و ماشین هم برایم مهم بود.
اما خواستگارانم دیگر کمتر مجرد بودند و اکثرا یا همسرانشان را به دلیل بیماری و تصادف از دست داده بودند و یا اینکه از هم جدا شده بودند. هرگز حاضر نبودم زندگی با مردی که تجربه زندگی قبلی داشته را تجربه کنم. از نظرم آن ها هم مردود بودند. من در رویاهای خود به دنبال شهزاده زرین کمری با اسب سفید می گشتم و همه خواستگاران مجرد خود را رد کرده بودم . حالا باید به چنین مردی جواب مثبت می دادم. آیا با این کار مورد تمسخر دوست و فامیل قرار نمی گرفتم؟
کم کم به سن 40 سالگی رسیدم. خواستگارانم خیلی کم شده بودند تقریبا هر 6 ماهی یک بار خواستگار از راه دور را تجربه می کردم.با این تفاوت که دیگر زندگی متاهلی را تجربه کرده بودند و بچه هم داشتند. تفاوت آن ها با هم در تعداد بچه ها بود و این موضوع برایم بسیار آزار دهنده بود.
فشار خانواده هر روز بیشتر می شد و تعداد خواستگاران بسیار کم. آخرین مورد خواستگارم راهرگز فراموش نمی کنم که دو شبانه روز گریه می کردم. پیر مرد 65 ساله ای که صاحب داماد و عروس و نوه بود از من خواستگاری کرد.
فهمیدم چقدر فرصت های خوبی را از دست داده ام .
چرا همکارم که تمام صفات خوب یک مرد در او جمع شده بود فقط به خاطر چند سال فاصله سنی رد کردم.؟
سنم به 45 رسیده بود تصمیم گرفتم کمی عاقلانه تر فکر کنم. دیگر به مردانی که تجربه زندگی متاهلی داشتند و همسر خود را از دست داده بودند هم راضی شده بودم. اما کمتر کسی بود که همسرش را از دست داده باشد و بچه نداشته باشد اگر هم بود چهره دلنشینی نداشت.
امروز در ۵۰ سالگی حس همسر شدن وحس مادر شدن را از دست داده ام.امروز خواهرم با نوه هایش بازی می کند ومن امروز حسرت فرصتهای گذشته را می خورم.😓
✅حلالِ خدا را ؛ حرام تلقی نکنیم🌸