#طنز_جبهه 😂
نصفہ شب ڪوفته از راه رسيد ديد توی چادر جا نيست بخوابہ.
شروع ڪرد سر و صدا، مگہ اينجا جای خوابه؟ پاشيد نماز شب بخونيد، دعا بخونيد.
ما هم تحت تاثير حرفاش بلند شديم و اجبارا مشغول عبادت شديم، جا که باز شد، خودش راحت گرفت خوابيد😐😂
#شهید_بدیعی
🔰 @bd_sharhani
#طنز_جبهه😂🚶🏻♀
•• آشنا در آمديم😌🖐🏻 ••
يك روز #سيدحسنحسينے از بچههای گردان رفته بود ته درهای برای ما يخ بياورد.
موقع برگشتن پيش پای او را هدف گرفتن، همه سراسيمه از سنگر آمديم بيرون، خبری از سيد نبود، بغض گلوی ما را گرفت. بدون شك #شھيد شده بود.💔
آماده مےشديم برويم پايين كه حسن بلند شد. سر و پا و لباسهايش را تكاند، پرسيديم: «حسن چه شد؟» گفت:
«آشنا در آمديم، پسرخالهی زن عموی باجناق خواهرزادهی نانوای محلمان بود. خيلے شرمنده شد، فكر نمےكرد من باشم والا امكان نداشت بگذارد بيايم. هرطور بود مرا نگه مےداشت!»
♥شادی روح پر فتوح شهدا صلوات♥
🖤|@bd_sharhani