eitaa logo
『 ســتارگــان‌خاڪے』
450 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
186 فایل
[بِسمِ الٰلّهِ اَلرَّحمٰن اَلْرَّحیم...🇮🇷] مــا را از این پــس بخوانید : دانش‌آموخــٺگان‌مڪٺب‌حــاج‌قاســم... پرچمٺ‌برزمین‌نخواهدماندســردار✌ 🔹حوزه بسیج دانش آموزی شهید فهمیده شهرستان دهلران استان ایلام
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 🔹🔹 ⬅️ (س) در آخرین روزهای عمر پر برکتش ضمن وصیّتی به اسماء فرمود: 🔹«من بسیار زشت و زننده می دانم که جنازه زنان را پس از با انداختن پارچه ای روی بدنش می کنند. و افرادی اندام و حجم بدن او را مشاهده کرده و برای دیگران تعریف می نمایند.مرا بر تخت که اطرافش نیست و مانع مشاهده دیگران نباشد قرار مده بلکه مرا با پوشش کامل آماده ی کن ، خداوند تو را از مستور و محفوظ نماید». (*) ⬅️ می بینیم (س) برای و خویش حتی برای بعد از شهادتش هم دغدغه دارند، که ی (س) و الگویت ایشان است شما چقدر برای حفظ خویش، و دارید؛ .................................... (*) «قالَتْ علیها السلام : إنّی قَدِ اسْتَقْبَحْتُ ما یُصْنَعُ بِالنِّساءِ، إنّهُ یُطْرَحُ عَلیَ الْمَرْئَةِ الثَّوبَ فَیَصِفُها لِمَنْ رَاءی ، فَلا تَحْمِلینی عَلی سَریرٍ ظاهِرٍ، اُسْتُرینی، سَتَرَکِ اللّهُ مِنَ طرزالنّارِ. (تهذیب الا حکام :ج 1، ص 429، کشف الغمّه :ج 2، ص 67، بحار:ج 43، ص 189،ح 19)» @Bdshohadaydahloran
💦بانوی آسمانی ✨نورِ #چادر #فاطمه (س) یهودی را مسلمان کرد ✍در حدیث آمده : علی (ع) می خواست مقداری جو از یک یهودی قرض بگیرد .اونیز (در قبال قرض) از علی(ع) ،خواست چیزی را نزد او بگذارد. علی(ع) یکی از لباسهای (چادر) فاطمه(س) را به عنوان رهن به او داد، یهودی چادر را به منزل برده آن را در اطاقی قرار داد. 🌙شب هنگام ،همسر یهودی برای کاری به آن اطاق رفت وبا کمالِ تعجب دید که نوری از اطاق ساطع است که تمامِ خانه را روشن کرده ✨ همسرش را خبر کرده موضوع را به او گفت. یهودی تعجب کرده ودر حالی که فراموش کرده بود چادر رهنی فاطمه(س) را در انجا گذاشته؛ به سرعت بر خاسته ، وارد اطاق شد ، به ناگاه دید شعاع هایِ نوری خانه را فرا گرفته ، گویا نور ماهِ شب چهارده است،🌕 خوب نگاه کرد تا ببیند منبعِ نور از چیست؟ مطمئن شد که نور از چادر فاطمه(س) است.🌸 #یهودی با حیرت از خانه خارج شده به سمت خانه های بستگانِ خود رفت وآنها را خبر کرد آن شب هشتاد نفر یهودی در آن خانه جمع شدند وبا دیدن نورِ چادر فاطمه(س) مسلمان شدند.👏 📒بحار الانوار /ج43/ ص30/ح36 به نقل از "مناقبِ ابنِ شهر آشوب، والخرائج والجرائح" #حجاب #چادر @Bdshohadaydahloran
بسم الله الرحمن الرحیم نمیدانم از شروع کنم و صدای گریه کودکی که در آنجا شد و شادمانی بنت اسد ؟؟ یا که محرابش با سرخ شد ؟؟ مگر نه که امروز است پس بگذاز از آخرین سفر شروع کنم کاروان در حال برگشت است گرما همه را آزرده خاطر کرده ؛ سوار بر شتر از بیابان می گذرند به که می رسند فرمان ایستادن می دهند اندکی با خود خلوت می کنند بعد رو به می گویند :به آنان که از پیش رفته اند بگویید برگردندو به آنان که ماندند بگویید اینجا بایستاند که مرا از جانب پیامی است بس مهم که باید اینجا بازگو کنم لحظاتی را منتظر می مانند صدای جمعیت در آمده تازه از احرام برگشتند و و اذیتشان می کند یکی می گوید : آخر چه خبری است که بخاطرش ما را اینجا نگه داشته دیگری می گوید: خوب نمی شد بگذارد برسیم و نفسی تازه کنیم در پاسخش شخصی می گوید: باید باشد که ما را در این صحرا نگه داشتند فرمان می دهد ؛ از جهاز شتر ها آماده کنند به همراه از آن بالا می رود و را در دست می گیرد و خدا را که به جا می آورد جمعیت غرق در سکوت می شود همه چشم به دهان او دوخته اند و منتظر شنیدن خبر مهم که می گوید : همه ی شما را می شناسید جمعیت می گویند :بله ادامه می دهد: ی وحی بر من نازل شد و فرمود : که دستور داده که را خود در زمین کنم حال هر کس را من و هستم نیز اوست جمعیت از دهانشان باز مانده عده ای خوشحالند و عده ای هم که را در خطر میبینند لب به اعتراض می گشایند برای دعا می کند : خدایا علی را دوست بدار و با علی دشمنی کن از میان حاجیان بلند می شود و می گوید از کجا معلوم گفته ات درست باشد اگر راست میگویی خوب بگو همین حالا مرا از بین ببرد دست به دعا می برد و در دم سنگی از آسمان بر سر فرود می آید حالا وقت با علی است مردان با دست می دهند و بعد دست در آب می زند و پشت سر او دست در آب می زنند و این آغاز امامت بر مسلمانان است روز و بزرگ ترین عید روزی که بر ما شد و هر کس با او باشد اهل و هر کس به پشت کند اهل است که علی خود قسیم و است که نامش زمین را به در می آورد و بازوی گشایش نوازشگر صورت کوفه است علی که تحت او هستند و را دعاگوست سپاس را که ما را از او قرار داد که برای کلمات تهی هستند 🔺کاری از| جبهه مقاومت سایبری دانش آموزی خواهران شهرستان دهلران @bdshohadaydahloran
🌷🌷🌷 🌷🌷 📌فرازی از وصیت نامه شهید ( که توسط خانواده شهید منتشر شده) 🍂بنده ی گهنکار به عنوان سرباز کوچک و خدمتگزار به نظام مقدس جمهوری اسلامی به همه برادران ودوستانم توصیه می نمایم که را سر لوحه خود قرار دهند چرا که راه آنان راه خداست راه ائمه است,راه امام است. 💛 سعی کن و را طوری تربیت کنی که با فهمیدن و درک واقعی معنی حجاب را رعایت کنند,همچون خودت و به شما افتخار میکنم. . 🍂حلالم کن خیلی اذیتت کردم,خیلی ناراحتت کردم,خیلی زحمت کشیدی,نتوانستم جبران کنم دست و بالم خالی از هرگونه عمل صالح است .برایم دعا کن,طلب مغفرت کن. 🍂 بابا جان!خیلی دوستت دارم,درسهایت را مرتب بخوان و به حرف مادرت گوش کن. و یادت نره,یادت نره که,وقتی به سر میکردی خوشکل و میشدی,همیشه به یادت هستم,تو هم به یاد من باش باباجونی. 🍂 همیشه بهت میگفتم,قربونت بشم بابایی,حالا وقتی بزرگ شدی و تونستی بخونی و بنویسی بدون که تو رو هم خیلی دوس دارم,سفارشهایی که به آبجی بزرگت کردم رو فراموش نکنید. ۶اردیبهشت شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم https://eitaa.com/bd_sharhani