حکایت -مجنون و شتر- مولوی،قصه ی هر روزه یِ امروز ماست.
در کوی لیلا ،مجنون وار می رویم و سرخوشیم از اقدام طی کرده و اندک قرب حاصلِ به مقصد.
اما غافلیم از آن که شتر شهوات و منیت ها هرآنچه رفته ایم را در بی حواسی ما، باز گشته و آن هنگام که چشم خواب آلود از غفلت می گشاییم ،می بینیم که، وا مصیبتا برگشته ایم به مبدا! و روز از نو حکایت از نو.
این حکایت تا تلف شدن یکی از این دو تضاد ادامه می یابد !
خداکند آنکه ز پا در می آید و مغلوب دیگری می شود،شتر باشد(من حیوانی)نه جناب مجنون(من انسانی).
امضا.رآوی -۴مُرداد۱۴۰۱
#در_لابه_لایِ_اوراق
📘کتاب آزادی معنوی #شهید_مطهری
حکایت -مجنون و شتر- مولوی،قصه ی هر روزه یِ امروز ماست.
در کوی لیلا ،مجنون وار می رویم و سرخوشیم از اقدام طی کرده و اندک قرب حاصلِ به مقصد.
اما غافلیم از آن که شتر شهوات و منیت ها هرآنچه رفته ایم را در بی حواسی ما، باز گشته و آن هنگام که چشم خواب آلود از غفلت می گشاییم ،می بینیم که، وا مصیبتا برگشته ایم به مبدا! و روز از نو حکایت از نو.
این حکایت تا تلف شدن یکی از این دو تضاد ادامه می یابد !
خداکند آنکه ز پا در می آید و مغلوب دیگری می شود،شتر باشد(من حیوانی)نه جناب مجنون(من انسانی).
امضا.رآوی -۴مُرداد۱۴۰۱
#در_لابه_لایِ_اوراق
📘کتاب آزادی معنوی #شهید_مطهری