eitaa logo
از‌لیلی‌به‌مجنون
511 دنبال‌کننده
678 عکس
29 ویدیو
3 فایل
ما دو نفریم ؛ سر و همسر عاشق و معشوق لیلی و مجنون !♥ -به کانال عاشقانه [ما♡] خوش اومدین ؛
مشاهده در ایتا
دانلود
ایـ مسافر ِعلی ...💔
از‌لیلی‌به‌مجنون
"روضه ی فاطمیه " با نوای حاج میثم مطیعی🖤!
با اجازه ی مولام علی که صاحب عزاست :)))) مولام این روزا خیلی غریبه ها میدونستید؟💔 یه سلام بهشون بدیم و محفل امشبو شروع کنیم ... السلام علیک یا امیرالمؤمنین✋🏻🖤
از‌لیلی‌به‌مجنون
با اجازه ی مولام علی که صاحب عزاست :)))) مولام این روزا خیلی غریبه ها میدونستید؟💔 یه سلام بهشون بد
چندروز پیش با یک عزیزی صحبت میکردیم ... این عزیز همسرشون بنا به دلایلی در بستر بیمارین ... بعد مثل اینکه تو راه بیمارستان چندتا از خدابی خبر میریزن سرش که چادر از سرِ خانوم بکشن ... نزدیک چندروز از اون ماجرا میگذره و ایشون به همسرشون چیزی نگفتند تا حالِ شوهرش بهم نریزه ... گرفتید چی میخوام بگم دیگه ؟! آ باریکلا 💔 ببین مردِ و غرورش ... مردِ و غیرتش ... حالا شما فکر کن یه روزی یه خانومی جلوی همسرش از دست یه غریبه کتک بخوره اون مرد خورد میشه قشنگ ... لیلی جلوی مجنون کتک بخوره و مجنون کاری نکنه؟! جزء محالاته .💔 من شما رو نمیدونم اما اگر مجنون چیزیش بشه من میمیرم ... هر عاشقی احساس میکنم با هر آهِ معشوقش از سرِ درد تا سر مرگ میره ...
از‌لیلی‌به‌مجنون
چندروز پیش با یک عزیزی صحبت میکردیم ... این عزیز همسرشون بنا به دلایلی در بستر بیمارین ... بعد مثل
ببینید نمیخوام اشکتونو در بیارما .. اما . تصور یار تو بستر بیماری هم اشکِ ادمو درمیاره ... (بحار الانوار-العلامه مجلسی-ج 29-ص24) روایت داریم میگه بی بی وارد خونه میشه ... میبینه مولام علی کِز کرده گوشه ی خونه ... میدونی بی بی چی میگی : میگه : یَابْنَ اَبی‏طالِبٍ! اِشْتَمَلْتَ شِمْلَةَ الْجَنینِ، وَ قَعَدْتَ حُجْرَةَ الظَّنینِ، نَقَضْتَ قادِمَةَ الْاَجْدَلِ، فَخانَکَ ریشُ الْاَعْزَلِ. هذا اِبْنُ اَبی‏قُحافَةَ یَبْتَزُّنی نِحْلَةَ اَبی وَ بُلْغَةَ ابْنَىَّ! لَقَدْ اَجْهَرَ فی خِصامی وَ اَلْفَیْتُهُ اَلَدَّ فی کَلامی حَتَّى حَبَسَتْنی قیلَةُ نَصْرَها وَ الْمُهاجِرَةُ وَصْلَها، وَ غَضَّتِ الْجَماعَةُ دُونی طَرْفَها، فَلا دافِعَ وَ لا مانِعَ، خَرَجْتُ کاظِمَةً، وَ عُدْتُ راغِمَةً. اى پسر ابوطالب! همانند جنین در شکم مادر جمع شده ای، و در خانه اتهام به زمین نشسته‌‏اى، شاه‏پرهاى شاهین را شکسته، و حال آنکه پرهاى کوچک هم در پرواز به تو خیانت خواهد کرد. ببین بچه شیعه این فقط قسمتی از مظلومیت مولامونه ... بی بی رو زدن حیدر خونه نشین شده فاطمه میون آتیش بود اما علی سوخت فاطمه درد داشت اما علی خوابش نمیبرد فاطمه ضرب دیده بود اما علی تماما شکسته بود .💔 فاطمه تب داشتو علی هر لحظه میمرد ...
از‌لیلی‌به‌مجنون
ببینید نمیخوام اشکتونو در بیارما .. اما . تصور یار تو بستر بیماری هم اشکِ ادمو درمیاره ... (بحار
ببین غمِ فاطمه غمِ عادی نبودا .... علی رو کاملا تنها کرد ... علی رو مونس و یاور که بود ؟ فاطمه بود . علی را پشت و پناه که بود؟ فاطمه بود علی را سپاه و لشکر که بود ؟ فاطمه بود . علی را محبوب و معشوق که بود ؟ فاطمه بود . علی را معتقد و مومن که بود ؟ فاطمه بود . غم ِ فاطمه و فقدان فاطمه انقد برای علی زیاد بود که روایت داریم : ابن عباس می‌گوید: «من در یکی از شب‌ها در جنگ صفین حنا درست کرده بودم، گفتم: یا علی من حنا درست کردم به سرم و محاسنم بکشم، شما موهای صورتت سفید شده حنا بگذار! امیرالمؤمنین(ع) فرمود: ابن عباس مگر نمی‌دانی ما هنوز عزادار فاطمه هستیم؟ بعد از 25 سال مولامون هنوز عزادار سوگولیش بود ِ اخ اخ مولا علی ... قربون اون مظلومیتت بشم 💔
از‌لیلی‌به‌مجنون
داریم از علی صحبت میکنیما ... شیرِ خدا ... صاحب اللواء ... حیدر کرار ... سیف الله باب الله ... میبینی ؟! یا بازم بگم؟؟؟! در وصف این مرد چه کلماتی به کار رفته ..؟! غمِ فاطمه با این مرد چیکار کرد که همدم ِ حرفاش شد یه چاه؟ روایت داریم از یکی از یارای امامِ علی میگه : دیدم حضرت سر را تا نصف بدن درون چاهی فرو برده و با چاه سخن می‌گوید و چاه نیز با حضرت سخن می‌گوید، که ناگاه حضرت متوجّه من شده فرمود: کیستی؟ گفتم: میثم. فرمود: آیا نگفتم از آن خط عبور نکنی؟ عرض کردم: ای مولای من! از دشمنان بر شما ترسیدم دلم آرام نگرفت فرمود: آیا از حرف‌های من چیزی شنیدی؟ عرض کردم: نه، فرمود: ای میثم! در سینه عقده‌هایی است که وقتی سینه‌ام از آن تنگ می‌شود با دست زمین را گود می‌کنم و اسرار خود را برای آن بازگو می‌کنم...» بمیرم ... برای علی و مظلومیتش .. یه چاهِ سردو بی روح شد همدم یه مظلوم💔🙃
از‌لیلی‌به‌مجنون
ای خانوم ِ علی ... خوب میدونی که چقد مظلومه علی ...
از‌لیلی‌به‌مجنون
ای خانوم ِ علی ... خوب میدونی که چقد مظلومه علی ...
دلت اومد خانوم جان ؟ علیتو نگاه نکردی ؟ التماساشو ندیدی؟ نگاه لرزونشو ندیدی؟! نگفتی حیدر بدون تو تنها میشه؟ نگفتی همدمش بعد تو کی میشه؟! نگفتی خانوم جان ... خانوم جان نفسات گواه رفتنو به علی میده .. علی بعد تو چیکار کنه؟ علی چطوری نبودِ تورو برای ِ بچه ها توجیه کنه ... سنی ندارن که ... ولی با همون سن کمشون میدونن وقتی مادر تو بستره نباید خودشونو تو بغل مادر بندازن ... بغلِ مادر نمیرن 💔 بمیرم برای مظلومیتِ اباعبدالله ... همه بچه هایِ شما مظلومنا ... اما حسین یکمی بیشتر مامانیه ... میاد بالای سر مادر تا صبح وایمیسته فقط مادرو نگاه میکنه .💔