•
•
#عربے_طور
الشَّخصُ یُحِبُڪ
اِنَهُ لآ يَفُكر فی اَےْ شی سواڪ♥️
کسے کہ دوستت داره،
بہ چیزے جز تو فکر نمیکنہ..😌🍃
•
•
انتَفےقلبے
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
.
.
امروز هر طرف را کہ نگاه میکردے
فقط عشـ ـق بود♥️
کہ جلوهگـر بود؛
تو چہ کردی اے سردآرِحُسین..🍃
#شهیدقاسمسلیمانـے
مآملَٺِ اِمامحُسینیمـْ🌙
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
🌸🍃
@eshghe_halal
💠رمـــــان #جــــانَمْـ_مےرَوَد
💠 قسمت #بیست_وششم
_جناب دیشب تاریک بود و من ترسیده بودم وقت نداشتم که زل بزنم بهشون بعدشم شما چرا اینطوری با من حرف میزنید... اون از دیشب که می خواستید منو بازداشت کنید اینم از الان اصلا یه دفعه ای بگید ایشونو من زدم ناکار کردم
شهاب از عصبانیت و شنیدن قضیه بازداشت خیلی تعجب ڪرد
در باز شد و پرستار وارد شد
_جناب سروان وقتتون تموم شد بیمار باید استراحت ڪنه
سروان سری تڪان داد واخمی به مهیا کرد
_آقای مهدوی فردا یک مامور میفرستم برای چهره نگاری
_بله در خدمتم
_خداحافظ ان شاء الله بهتر بشید
شهاب تشڪری ڪرد
پرستار رو به مهیا گفت
_خانم شما هم بفرمایید بیرون وقت ملاقات تموم شد
مهیا به تڪان دادن سرش اڪتفا کرد
سروان و پرستاراز اتاق خارج شدند
مهیا دو قدم برداشت تا از اتاق خارج شود ولی پشیمون شد با اینڪه از شهاب خوشش نمی آمد اما بی ادب نبود باید یه تشڪری بکنه دو قدم رو برگشت
_شهـ... منظورم آقای برادر
_بله
_خیلی ممنون
خیلی به خودش فشار آورده بود تا این دو ڪلمه را بگویید
_خواهش میڪنم اما
مهیا وسط صحبتش پرید
_برادر لطفا امر به معروف و نهی نمیدونم چی نکن
شهاب سرش را پایین انداخت
_نمی خواستم امر به معروف و نهی از منڪر بڪنم فقط میخواستم بگم ڪاری نڪردم وظیفه بود
مهیا ڪه احساس می ڪرد بد ضایع شده بود زود خداحافظ کرد و از اتاق خارج شد....
به در تکیه داد و محکم به پیشانیش زد
_خاڪ تو سرت مهیا
🍃ادامہ دارد....
🌸🍃
@eshghe_halal
.
.
رُبمـٰا یُساق إلیک قدرٌ منَاللّٰہ
خیـرٌ مِن ڪُل أحلامٰک..🤍🕊
شاید تقدیرےِ از سوی خدا
بہ سمت تو راندھ شود،
کہ ازهمہ آرزوهآیت بهتر باشـد..🍃
.
.
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
.
.
عیونك تذکرنے ربـی
اِلا بذڪراللّٰہ تطمئنُالقلوب♥️
چشات منو یادِ #خدآ میندازه
وفقط یاد خُداست
کہ بہ دلـها آرامش میدهِ.. :)😇
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
#قرار_عاشقی
#سلام_ارباب_دلم
#اربابمــــــــــ ...♥
نفس بده که نفس پای این علم بزنم
نفس بده که فقط از حسین دم بزنم
سرم فدای قدمهات آرزو دارم
که سرنوشت خودم را بخون رقم بزنم
─┅═ೋ❅♥️❅ೋ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویدئو_تایمـ📲
مدافعحرم شهید #ذوالفـقاری💪🏻
انشاءالله بیتالمقدس رو مےگیریم
ببینیم بآهَم..👀
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#story | #استوری
قاسم ها
يک¹ خصلَت دارند
و آن هم اين است
كہ #شهادت برايشان
اَحلےٰ مِنَـ العَـسَل است..💛🍯
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
براے ميهمانهايے كہ تصميم گرفتہ
بودن سال تحويل شلمچہ باشن
همينطور مؤدبانہ ايستاده بود🖐🏻
و خوش آمد ميگفت
سمتش برگشتمو پُرسيدم
-ميشہ از عكس روے جيب
و حالت دستاتون عكس بگيرم؟😇
+بلہ خواهر
و بعد ياد جملہ #حاجحسينيڪتا
افتادم
"اِمام خمينـی{ره} لباس خاكے
رو بيشتر دوست داشت..🕊"
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
💠رمـــــان #جــــانَمْـ_مےرَوَد
💠 قسمت #بیست_وهفتم
بعد از بیرون آمدن مهیا همه به اصل قضیه پی برده بودند و دلیل ماندن مهیا در اتاق را فهمیدند
مهیا و خانواده اش بعد از خداحافظی با خانواده مهدوی به خانه برگشتند...
مهیا وارد اتاقش شد...
فردا ڪلاس داشت ولے دقیقا نمیدانست ساعت چند شروع ڪلاس هست
سراغ گوشیش رفت شارژ تمام ڪرده بود به شارژ وصلش ڪرد
ــــ اوه اوه چقدر smsو میس ڪال
ڪلی تماس از نازی و مامانش داشت بقیه هم از یه شماره ناشناس
پیام ها رو چڪ کرد که پیام از نازی داشت ڪه ڪلی به او بدو بیراه گفته بود
و یڪ پیام از زهرا
و بقیه هم از هماڹ شماره ے ناشناس یکی از پیام ها را باز ڪرد
_سلام خانمي جواب بده ڪارت دارم
بقیه پیام ها هم با همین مضمون بودند
شروع ڪرد تایپ ڪردن
_شما
برای زهرا هم پیامی فرستاد ڪه فردا ڪلاس ساعت چند شروع میشہ
بعد از چند دقیقه زهرا جواب پیامش را داد
گوشیش را ڪنار گذاشت یاد طراحی هایش افتاد ڪه باید فردا تحویل استاد صولتی مے داد
زیر لب ڪلی غر زد
لب تاپش را روشن ڪرد و شروع ڪرد به طراحے
ڪش و قوسے بہ ڪمرش داد همزمان صدای اذان از مسجد محله بلند شد هوا تاریڪ شده بود
_واے ڪی شب شد
مثل همیشه پنجره ی اتاقش را بست
و دوباره مشغول طراحي شد....
🍃ادامہ دارد....
#شهیدانہ💌
سفارشش نمآز اول وقت بود📿
بعداز نماز کار همیشگےاش
خواندن زیارتِ عاشورا بود
حتے اگر مهمانے بود
یا کـار داشت یآ وقت غذا بود
تا زیارت عاشورا نمیخواند
نمےآمد..🍃!
#شهیدحآجیداللهکـݪهر
||
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
#مجردانہ💍
•• ازدواج لطیفترین
و باشکـوه ترین رویدادیست
کہ براے هرانسان آگاه رخ میدهد؛
•• مشروط بر آنکہ بداند
ازدواج هدف نیست،
وسیلہاے است براےِرشد، آموختن،
و در نهایت پرورش انسانے
فراتر از خود..
#خوشبختےنصیبدلهاےپاڪتون
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
.
.
كیفَ لك اَن #تحزن؟!
وسماءُ ربّك مفتوحة لکْ حینمآ تشآء
چگونہ است کہ ناراحت میشوے
درحالے کہ آسمانِ #خدا
بہ رویت باز است
هر زمان کہ بخواهے..💙☁️
.
.
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
᪥࿐࿇🌺✶﷽✶🌺࿇࿐᪥
🌅 #استورۍ
بالاخره
تڪلیف
ڪربلاے ما هم معلوم شد
°°[[ جاماندیم......😞 ]]°°
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
|عبدالرضاهلالے| - °• @ashganehzinbevn •°.mp3
5.26M
•🎧• #مداحے
شباےِ جمعہ دلتنگ حـرم میشـم
بہ یادم باش :))
سرم بجز روبہ روےِ گنبد تو
خـم نشد ارباب . .
بہ تو در هر شرایط هم علاقم
کـم نشد ارباب . .♥️
•🌙• #شبجمعہ
| |دِلتَنگیـ
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
#بوقت_دلتنگے
چہ نیاز است
کہ دستت بہ ضریحش برسد🍃
برسے سر در مشهد
تو شفـآ میگیرے..!
+ازعنایاٺِ رئوف اسٺ.. :)♡
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
🌸🍃
@eshghe_halal
💠رمـــــان #جــــانَمْـ_مےرَوَد
💠 قسمت #بیست_وهشتم
_همینجا پیاده میشم
پول تاڪسي را حساب ڪرد و پیاده شد
روبه روی دانشگاه ایستاد خودش را برای یڪ دعواے حسابے با نازی آماده ڪرده بود
مغنعه اش را جلو آورد تا حراست دوباره به او گیر ندهد از حراست ڪه گذشت مغنعه اش را عقب ڪشید
با دیدن نازی و زهرا ڪه به طرفش می آمدند
برگشت و مسیرش را عوض ڪرد
_وایسا ببینم ڪجا داری فرار مے ڪنی
زهرا_بیخیالش شو نازی
ـــ تو خفه زهرا
مهیا با خنده قدم هایش را تند ڪرد
_بگیرمت میڪشمت مهیا وایسا
مهیا سرش را برگردلند و چشمڪی برای نازی زد
تا برگشت به شخصی برخورد ڪرد و افتاد
_واے مهیا
دخترا به طرفش دویدن وڪنارش ایستادن
مهیا سر جایش ایستاد
_وای مهیا پیشونیت زخمی شده
مهیا با احساس سوزشی روی پیشونیش دستش را روی زخم ڪشید
_چیزی نیست
با دیدن جزوه هایش در دستان مردونه ای سرش را بلند ڪرد پسر جوانی بود ڪه جزوه هایش را از زمین بلند ڪرده مهیا نگاهی به پسره انداخت اولین چیزی ڪه به ذهنش رسید مرموز بودنش بود
_شرمنده حواسم نبود خانمـ....ِ
نازی زود گفت
ـــ مهیا...مهیا رضایی
مهیا اخم وحشتناڪی به نازی ڪرد
_خواهش میڪنم ولی از این بعد حواستونو جمع ڪنید
مهیا تا خواست جزواش را از دستش بکشد
دستش را عقب ڪشید لبخند مرموزی زد و دستش را جلو آورد
_صولتی هستم مهران صولتی
مهیا نگاهی به دستانش انداخت با اخم بهش نگاهی ڪرد و غافلگیرانه جزوه را از دستش ڪشید و به طرف ساختمان رفت نازی و زهرا تند تند پشت سرش دویدند
تا نازی خواست چیزی بگوید مهیا با عصبانیت گفت
_تو چته چرا اسم و فامیلمو گفتی ها
_باشه خو چی شد مگه ولی چه جیگری بود
_بس کن دیگه حالت بهم نمی خوره همچین حرفایی بزنی
زهرا برای آروم ڪردن اوضاع چشم غره ای به نازی رفت دست مهیا را گرفت
_نازی تو برو کلاس ما بریم یه چسب بزنیم رو زخم مهیا میایم
و به سمت سرویس بهداشتی رفتن
_آخ آخ زهرا زخمو فشار نده
_باشه دیوونه بیا تموم شد
نگاهی به خودش در آینه انداخت
به قیافه ے خودش دهن کجی زد
به طرف ڪلاس رفت تقه ای به در زد
_اجازه هست استاد
استاد صولتی با لبخند اجازه داد
مهیا تا می خواست سر جایش بشیند با دیدن مهران صولتی اخمی ڪرد و سرجایش نشست
همزمان نازی در گوش شروع به صحبت کرد
ــ وای این پسره مهران برادر استاد صولتیه
_مهران ڪیه
_چقدر خنگے تو همین که بهت زد
مهیا با این حرف یاد زخمش افتاد دستی به اخمش کشید
_دستش بشکنه چیکارکرد پیشونیمو
با شروع درس ساڪت شدند...
🍃ادامہ دارد....
🌸🍃
@eshghe_halal
✨🎈
.
.
گُفــت در چشمانِ من
غـرق تماشایـے چقدر!🤨
گفتـم آرے خـود نمےدانے
ڪہ زیبـایے چِقدر🙊🌸
#عاشقونہ_طورے . . .
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
جلسه بیست وششم تفسیر سوره مبارکه حمد آیت الله جوادی آملی.mp3
29.03M
✴️ #روشنای_راه
شماره ۲۶
🎧 تفسیر صوتی سوره مبارکه #حمد
🎙 آیت الله #جوادی_آملی(دامت برکاته)
🔺 ثانیه های زندگی ام را با روشنای سخن خدای مهربانم، مبارک می کنم.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🖊 بعون الله و توفیقه
❇️ اداره کل امور تربیتی
📲 eitaa.com/jz_tasnim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پشت تمام آروزهاے تو
⭐️خدا ایستاده است
ڪافے ست بہ حڪمتش
⭐️ایمان داشتہ باشی
تا قسمتت سر راهت
⭐️قراربگیرد،اورا بخوانید
تا شمارا اجابت ڪند
شبتون ستاره بارون
🌹🍃
#قرار_عاشقی ❤️
سلام ارباب دلم ✋
کمی طراوت باران کمی نسیم حرم
سلام صبح من و فیض مستقیم حرم
چقدر ساده تو را می شود زیارت کرد
به یک سلام من و حسرت حریم حرم
#مجنون_حسین🍃💫
«" 🧡 حُبُّ الحُسـ❤ــیـن هُویَّتُنا... 💚"»
#تلنگر‼️
میونِ این شب بیدارے هامون
یاد این روایت افتادم کہ اومد
محضرِ امام صادق(ع) گفت:
آقا ما همیشہ تا صبح بیداریم،
نہ نمازے نہ دعایے نہ مناجاتے؛
هرکـارے میکنیم نمیشہ!
حضرت فرمودند: "قیدَتڪْ ذُنوبِڪ"
گناها زنجیرت کردند..🥀
• •دَرِگوشـی
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝