eitaa logo
🌷به یاد شهدا🌷
126 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
29 فایل
⚘️
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🥀🥀🌴🥀🕊🌹 این دقت‌ها را رقم می زند هنوز آفتاب کامل غروب نکرده بود . مثل همیشه پدرش رو به بستنِ مغازه کرد، می‌گفت: کار کردن وقتِ برکت نداره بریم ، بعد که برگشتیم خودم همه‌ی کارها رو می‌کنم ، اینطوری ‌که در میارین دیگه نداره و آدم رو به یه جایی می‌رسونه ╭🦋 ╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 یک روز اخبار اعلام کرد 570 شهید را به میهن بازگرداندند، به خودم گفتم یعنی می شود بچه من هم جزو اینها باشد. با پسر برادرم تماس گرفتم و گفتم: «ببینید محمدرضا بین این شهدا هست یا نه؟» او هم گفت: «اگر شهدا را بیاورند خبر می دهند.» گوشی را گذاشتم دیدم زنگ خانه به صدا درآمد. گفتم:«کیه؟» گفت: «منزل شهید محمدرضا شفیعی» گفتم: «بله محمدرضای من را آوردید.» گفت: «مگر به شما خبر دادند که منتظر او هستید؟» گفتم: «سه چهار شب قبل خواب دیدم پدرش آمد به دیدنم با یک قفس سبز و یک قناری سبز» گفت: «این مژده را می دهم بعد 16 سال مسافر کربلا بر می گردد.» آن برادر پاسدار می گفت: «الحق که مادران شهدا همیشه از ما جلوتر بودند، حالا من هم به شما مژده می دهم بعد 16 سال جنازه محمدرضا شفیعی را آوردند ولی پسر شما با بقیه فرق می کند.» گفتم: «یعنی چه؟» گفت:«بعد 16 سال جنازه محمدرضا صحیح و سالم است و هیچ تغییری نکرده است. الان هم در سردخانه بهشت معصومه است، اگر می خواهید او را ببینید، فردا صبح بیایید تا قبل از تشییع جنازه او را ببینید.» راوی : .. ╭🦋 ╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹
🌹🕊🌴🌹🌴🕊🌹 وای از پیچیدگی نفس انسان ! شیطان را از در می‌رانی ، از پنجره باز می‌آید و چه وسوسه‌ها ڪه در انسان نمی‌ڪند . می‌گوید : برو با تقوای بیشتر خود را بساز ، ایمانت را قوی ڪن و بازگرد ! 📚 ڪتاب گنجینه‌ آسمانی ، صفحه ‌۲۱۲ ╭🦋 ╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 مادر آقا تعریف میکرد یکی از آشناها خواب دیده رفته کربلا. بعد از زیارت امام حسین (ع) میره واسه زیارت حضرت عباس (ع) ، دم حرم سه آقا رو میبینه و تو خواب این حس رو داره اون آقایی که وسط ایستاده حضرت عباس (ع) هستند و دو نفر هم طرفین حضرت بودن و با صورت پوشیده. این خانم شروع میکنن از حضرت عباس (ع) حاجت خواستن. حضرت هم میفرمایند که چرا از نمیخواین . خانم میگن بله قبل از اینکه محضر شما برسم پیش امام حسین (ع) بودم و درخواست کردم از ایشون. حضرت عباس(ع) می‌فرمایند نه، این رو میگم و با دست اشاره میکنن به فرد کناریشون خانم بر می‌گردن به سمت اشاره ی حضرت و 💐حسین_ولایتی_فر رو میبینن... ╭🦋 ╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹
🌺🕊🌹🌸🌹🕊🌺 مادر اين مي گويد: در اداي نماز اول وقت و گرفتن روزه، بسيار مقيد بود. از هشت سالگي روزه مي گرفت و نماز مي خواند .براي اداي نماز صبح، او بود كه همه را بيدار مي كرد. حتي به گرفتن روزه مستحبي تشويق مي كرد. از جبهه كه به مرخصي مي آمد، دائم روزه مي گرفت. روزي پرسيدم: مادرجان! چرا اين قدر روزه مي گيري؟ گفت: مادر من در جبهه روزه نگرفته ام. حالا دارم قضاي آنها را مي گيرم. دارم اداي دين مي كنم. گفتم: خدا قبول كند حالا بگو براي سحر چه غذايي درست كنم؟ گفت: تخم مرغ كه داريم. همين ها را بپز تا با هم روزه بگيريم. از جبهه كه به مرخصي آمده بود، متوجه شد روزه ام. پرسيد چرا روزه ايد ؟ گفتم: نذر است! نذر كردم كه ان شاء الله سلامت برگردي! خنديد و گفت : پس به خاطر همين روزه هاي نذري شما، در جبهه هيچ اتفاقي برايم نمي افتد. بعد، تعريف كرد: با نه نفر ديگر، در يكي از مناطق عملياتي بوديم، ناگهان جلوي پايمان گلوله خمپاره اي منفجر شد. همه به جز من شدند. وقت برگشتن، بچه ها با تعجب نگاهم مي كردند كه چطور از بين نه نفر، فقط من زنده ام و حتي خراشي به تن ندارم! ╭🦋 ╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹
🌹🕊🥀🕊🥀🕊🌹 مردی است که در شجاعت و معنویت، زبانزد خاص و عام بوده است. در وصف شجاعت و تبحرش، همین بس که که خود سخت ترین دوره های رنجری را گذرانده و فرمانده لشکر۲۳نوهد ارتش بوده است،می گوید: اگر در دنیا یک چریک پاکباخته و دلباخته به اسلام و امام وجود داشته باشد، است. هر رزمنده ای که بخواهدخوب پخته و آبدیده شود باید به تیپ ویژه ، پیش برود. در وصف همین بس که یکی از همرزمانش می گوید: پشت دیوار را هم می دید . ╭🦋 ╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹
🌺🌼💐🌴💐🌼🌺 دوست عزیز همسر شما برای خود شماست، نه برای نمایش دادن جلوی دیگران! می دانی چقدر از جوانان با دیدن همسر بی حجاب شما به گناه می افتند؟ شادی روح و ╭🦋 ╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 ای برادران مسئول، توجه داشته باشید، صندلی که روی آن نشسته اید نتیجه خون است، پس در برخورد با امّت حزب الله خیلی دقّت کنید، خود را خادم این امّت بدانید بطوریکه امام امّت خود را خدمتگذار این امّت می داند و به آن نیز افتخار می کنند. شما مسئولین، نوکرهای این ملّت هستید «« چطور نوکر با ارباب خود برخورد می کند»»، شما نیز با آنها برخورد کنید. در حفظ بیت المال کوشا باشید و توجّه داشته باشید که حضرت علی(ع) در رابطه با بیت المال چه نوع برخوردی داشتند، حتی در زندگی، یکبار هم که شده نامه حضرت علی(ع) به مالک اشتر را بخوانید، خیلی مفید است. خود را حافظ خون بدانید. ╭🦋 ╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 حکم انفصال از خدمت را که دستم دید پرسید: «جریان چیه؟» گفتم: «از نیروهای تربیت بدنی گزارش رسیده که رئیس یکی از فدراسیون ها با قیافه زننده سر کار میاد؛ با کارمندهای خانم برخوردهای نامناسبی داره، مواضعش مخالف انقلابه و خانمش بی ! الان هم دارم حکم انفصال از خدمتشو رد می کنم شورای انقلاب.» با اصرار رفتیم برای تحقیق. همه چیز طبق گزارش ها بود، ولی ابراهیم نظر دیگری داشت؛ گفت: «باید باهاش حرف بزنیم.» رفتیم در خانه اش و ابراهیم شروع به صحبت کرد. از برخوردهای نامناسب با خانم ها گفت و از همسرش، از خون گفت و از اهداف انقلاب. آن قدر زیبا حرف میزد که من هم متاثر شدم. ابراهیم همان جا حکم انفصال از خدمت را پاره کرد تا مطمئن شوم با امر به معروف و نهی از منکر میشه افراد رو اصلاح کرد. یکی دو ماه نگذشته بود که از فدراسیون خبر رسید: «جناب رئیس بسیار تغییر کرده. اخلاق و رفتارش در اداره خیلی عوض شده، حتی خانمش با به محل کار مراجعه می کنه.» 💐شهدا دلها را تصرف می‌کنند... ╭🦋 ╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹 حاج احمد هیکل درشتی داشت. بچه ها سر به سرش می گذاشتند. با این هیکل درشت چطور می خواهی توی قبرهای کوچک گلزار شهدا جا شوی؟! می خندید و می گفت: همین قبرها هم برای من زیاد است. آرزویش این بود که اربا اربا شود. فرستاده بود دنبالم. رفتم سنگر فرماندهی. گفت: می خواهم شعر “کبوتر بام حسین (ع)” را برایم بخوانی. گفتم: قصد دارم دیگر این شعر را برای کسی نخوانم. برای هر کسی که خواندم شهید شده. گفت: حالا که این جوری است حتما باید بخوانی. دلم می خواد کبوتر بام حسین بشم من/فدای صحن و حرم و نام حسین بشم من دلم می خواد زخون پیکرم وضو بگیرم/مدال افتخار نوکری از او بگیرم وسط خواندن حال و هوای دیگری داشت و صدای گریه هایش سنگر را پر کرده بود. دلم می خواد چو لاله ای نشکفته پرپر بشم/ شهد شهادت بنوشم مهمون اکبر بشم وقتی در ابتدای عملیات کربلای پنج، در پشت خاکریز در حال ساخت، مستقر شده بود، گلوله توپی خاکریز را مورد هدف قرار داد. ترکش های گلوله بالای سینه و پاهایش را برده بود. شده بود یک تکه گوشت له شده. همان که می خواست؛ اربا اربا. راوی : ╭🦋🇮🇷 ╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 به نگویید کار دارم ، به کار بگوئید وقت نماز است . یک مهندس تعدادی کارگر استخدام کرد. کارگر ها موقع نمازشونو می خوندند. یه روز مهندس روسی بهشون اخطار داد که اگه موقع کار بخونید آخر ماه از حقوقتون کم می کنم! بعضیا از ترس این که حقوقشون کم نشه رو بعد از کار میخوندن و بعضی هم همچنان اول وقت... آخر ماه شد. مهندس به اونایی که وقت رو ترک نکردن بیشتر از حقوق عادی(ماهیانه)داد! بقیه بهش اعتراض کردند که چرا به اینا حقوق بیشتری دادی؟! گفت : اهمیت دادن این افراد به و چشم پوشی از کسر حقوق نشون میده بیشتر از شماست. این تیپ آدما هیچوقت در کار خیانت نمی کنند همون طور که به خیانت نکردند . شادی روح و ╭🦋🇮🇷 ╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹