💢 به نام خدا... عکسشو که دیده بودم ، اون آغوش و اون ذوق چشمانش حین وداع آخر ؛ من و مشتاق زیارت مادر مهدی کرد...آدرس خونه شونو گرفتم و رفتم پیشش...وقتی دیدمش دیگه با اون مادر توی عکس خیلی فرق کرده بود... لبخند روی لبش خشک شده بود...چشمانش دیگر برقی نمیزد.
.
▪️برادر شهید بهم گفته بود مادر آلزایمر گرفته ؛ ولی با وجود این بیماری هنوزم مهدی رو خوب یادشه و میشناسه...سال ۱۳۵۱ شب هشتم محرم بدنیا اومده بود.سوم راهنمایی شناسنامه شو دستکاری کرد و رفت جبهه.سه بار مجروح شد ، تا اینکه ۴ خرداد ۱۳۶۷ تو سن ۱۶ سالگی بشهادت رسید.۲۱ سال مادر چشم انتظار پسرش بود تا اینکه استخوان های پسرش برگشت...
.
▪️گفتم حاج خانم میتونی این قاب عکس و مهدی رو یه بار دیگه به آغوش بگیری تا یه عکس یادگاری بگیرم.حاج خانم با همون وقار و متانت با همون چادر فاطمی ش نشست و عکس و در آغوش گرفت و آن لحظه برای همیشه ثبت شد....مکرمه خانم سال گذشته دلتنگیش تموم شد و به پسر شهیدش پیوست...(( شادی روح بسیجی شهید مهدی رمضانی و مادر گرانقدر صلوات_ 📝 حمیدرضا احمدی اتویی اردیبهشت ۱۴۰۲))
.
#قائمشهر
#مهدی_رمضانی
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🌹@be_yad_shohadaa🌹