eitaa logo
بچا‌‌نجباد(شهرستان‌ نجف آباد)
11.5هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
15.9هزار ویدیو
73 فایل
روبیکا https://rubika.ir/becha_nejebad ادمین کانال @salehe_saber ادمین تبلیغات @Roze_seffid کانال سدرة‌المنتهی https://eitaa.com/joinchat/4122804534C045091838b کانال تبلیغ https://eitaa.com/joinchat/3697410320C54660e1e4f
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ ۲۵ سال کارش همین بود! 🔻 دکتر، سرش را پایین انداخت و گفت: متأسفم. ترکش به نخاع شما خورده و فلج شده‌اید! چند روزی در بیمارستان ماندم. بعد از آن، خانواده‌ام آمدند و مرا بردند. 🔸 اوایل فروردین زنگ خانه را زدند. همسرم رفت و در را باز کرد. صدای آشنایی به گوشم خورد. آمد توی اتاق. درست می‌دیدم؛ قاسم سلیمانی به دیدنم آمده بود. با دست‌های گرمش مرا به آغوش کشید و چندبار بوسید. با آن همه مشغله چند ساعت با هم گپ زدیم. بعد به همسرم گفت: تصمیم گرفته‌ام اول هر سال بیایم و به ناصر خدمت کنم. 🔺 دقیقا ۲۵ سال این کارش بود. اول هر سال به کرمان می‌رفت، سری به پدر و مادرش می‌زد و بعد از دو سه روز می‌آمد و پرستارم می‌شد، غذا درست می‌کرد و حمامم می‌برد. هم خوشحال بودم که فرمانده‌ام کنارم هست؛ هم ناراحت که برایش مزاحمت درست کرده‌ام. خدا خیرش دهد! 📢 راوی: جانباز شهید ناصر توبه‌ای‌ها 📚 برگرفته از کتاب صفحات ۳۲ و ۳۳ ✍️👈عضوشند @becha_nejebad🆔