eitaa logo
بدون توقف
3.7هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
3.6هزار ویدیو
32 فایل
﷽؛ سیاست = دیانت
مشاهده در ایتا
دانلود
4.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نورعلی‌ تابنده، سرکرده‌ی دراویش فرقه‌ی صوفیه‌ی گنابادیه: اگر حضرت زهرا سلام‌الله علیها را شهید بدانیم، اجر شهید و شهادت کم می‌شود! صوفیه به دلیل اعتقاد به «صلح کل» درگیری بین حق و باطل را، اسیر رنگ‌ها شدن! میدانند.(مولوی) 🔈https://www.instagram.com/p/CJTnq37Haik/?igshid=gimd7eud03m5 ⏳بدون توقف 🔉https://eitaa.com/bedonetavaghoff
3.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درویشی نامه نوشته به یوسف مردانی (شیخ فرقه‌ی منحرف گنابادیه که چندی پیش به ارباب و مراد خودش پیوست) و سوال کرده؛ منظور نورعلی‌تابنده از اینکه شهادت رو در حق حضرت زهرا سلام‌الله علیها قبول نداره چیه؟! پاسخ مردانی شبهه‌ای باقی نمیگذاره که این طایفه شعور و معرفتی نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام ندارند و اگر در سقیفه می‌بودند، به همان راهی قدم می‌گذاشتند که اسلاف طریقتی شون رفتند! و از زهرای اطهر علیهاسلام طلب شاهد می‌کردند و در آخر حق او را غصب می‌نمودند. مردانی مقام شهادت را بالاتر از آن می‌داند که شامل حضرت زهرا سلام الله علیها شود! وی حتی پدر و مادر خود را کافر می‌داند، به جرم اینکه درویش نبوده‌اند! 🔈https://www.instagram.com/tv/CJYQ-oDn_5l/?igshid=g3zui2f6h9g9 ⏳بدون توقف 🔉https://eitaa.com/bedonetavaghoff
مرحوم علامه حضرت آیت الله محمدتقی مصباح یزدی در نقد عقیده‌ی صوفیان می‌نویسد: در مورد «‌قطب‌» كه متصوفه به آن معتقدند و او را در هر زمان «‌انسان كامل‌» مى‌دانند، بايد بگوييم كه اين عقيده با عقيده صحيح شيعه سازگار نيست. البته به يك معنا مى‌توان گفت در هر زمان قطب و انسان كاملى وجود دارد، ولى آن قطب و انسان كامل غير از «‌امام معصوم(عليه السلام)‌» نيست. به اين معنا، در زمان ما نيز قطب وجود دارد و آن قطب، تنها وجود مقدس حضرت ولىّ عصر، امام زمان(عليه السلام) است. در جستجوی عرفان اسلامی، از قطب تا شریعت و طریقت ص ۳۱۴ 🔈https://www.instagram.com/p/CJgqdioH5K_/?igshid=1h3oi4cqqzat6 ⏳بدون توقف 🔉https://eitaa.com/bedonetavaghoff
مرحوم علامه آیت الله مصباح یزدی در نقد ابداعات صوفیان در زمینه‌ی اذکار می‌نویسد: «در زمينه ذكر قلبى بعضى از متصوفه كيفيت‌هاى خاصّى اختراع كرده‌اند كه در شريعت وارد نشده است. از مجموع آيات و رواياتى كه در اين زمينه وارد شده استفاده مى‌شود كه ... مرتبه ذكر قلبى، ذكرى است كه ملازم با انجام واجبات و ترك محرمات است. در حديثى وارد شده كه : منظور از اين‌كه هميشه به ياد خدا باشى اين نيست كه مرتب «‌سبحان‌اللّه‌» و «‌الحمداللّه‌» بگويى، بلكه منظور اين است كه واجبات و محرماتى كه خدا برايت تعيين كرده رعايت كنى و مراقب باشى در اين مورد كوتاهى و تقصيرى نوَرزى. 📚اصول كافى، ج 2، باب اجتناب المحارم، روايت 4 در همين مرتبه‌ی ذكر، يك مرحله بالاتر اين است كه انسان از مُشتبهات و مكروهات نيز اجتناب نمايد. اين مرتبه از ذكر در واقع همان تقواى الهى است!» 📚آئین پرواز، علامه مصباح یزدی، ص ۸۲ 🔈https://www.instagram.com/p/CJjD0EnnmPH/?igshid=19lnitkwxk8io ⏳بدون توقف 🔉https://eitaa.com/bedonetavaghoff
در ميان فِرق متصوفه، كسانى هم در زمينه ذكر لفظى و هم در زمينه ذكر قلبى راه افراط و تفريط را پيش گرفته‌اند. مرحوم علامه آیت الله مصباح می‌نویسد: «گروهى از آنان آن چنان بر ذكر لفظى تأكيد مى‌ورزند كه «‌حلقه هاى ذكر‌» تشكيل مى‌دهند و در جلساتى دور هم مى‌نشينند و با آهنگ و حركاتى خاص اذكارى را با صداى بلند ساعت ها با هم تكرار مى‌كنند و اصطلاحاً آن را «‌ذكر جلىّ‌» مى‌نامند. از سوى ديگر نيز برخى فرقه هاى آنها به اذكار لفظى توجهى ندارند و فقط به ذكر قلبى اكتفا مى‌كنند. خودِ من برخى از اينها را ديده‌ام كه نماز مى‌خوانند بدون آن‌كه از اول تا آخر نماز لبشان حركت كند و چيزى بگويند! تمام اجزاى نماز را از قرائت گرفته تا سجده و ركوع، همه را با سكوت كامل انجام مى‌دهند. دليلى هم كه براى اين كار مى‌آورند اين است كه ذكر لفظى فقط براى اين است كه دل توجه پيدا كند، وقتى دل ما توجه داشت ديگر ذكر لفظى لزومى ندارد، بلكه اصلاً مانع و مزاحم نيز هست!😳 از ديدگاه معارف اهل بيت(عليهم السلام) هر دوى اين گرايش ها انحراف است. با مراجعه به قرآن و روايات، مى‌بينيم اذكار خاصى تعيين و بر گفتن آنها تأكيد شده است. حتى در برخى روايات تأكيد شده كه عين همان لفظى كه حضرت فرموده، بى هيچ كم و زيادى بايد گفته شود.» شرح برهان شفا، به سوی او، «ذکر قلبی یا لفظی»، علامه مصباح یزدی، ص ۱۰۳ 🔈https://www.instagram.com/p/CJodzd0HguD/?igshid=xey95zi16zm0 ⏳بدون توقف 🔉https://eitaa.com/bedonetavaghoff
«‌رهبانيتِ‌» پيروان حضرت عيسى(عليه السلام) در تاريخ معروف است. ايشان چنين استدلال مى‌كنند كه وقتى از دنيا كناره گرفتيم و گوشمان صداهاى دنيا را كمتر شنيد، چشممان مظاهر دنيا را كمتر ديد، كمتر خورديم، كمتر خوابيديم و كمتر با انسان هاى ديگر، به خصوص انسان هاى گناه كار سر و كار داشتيم، طبعاً مجال بيشترى براى توجه به خدا پيدا مى‌كنيم و گوش و چشم و زبان و قلب خود را در مسير توجه به خدا به كار مى‌گيريم. البته اين طرز فكر مخصوص مسيحيان و رهبانيت مسيحى نيست، بلكه در اسلام نيز برخى فرقه هاى متصوفه همين نظر را دارند. آنان براى اين‌كه دائماً توجهشان به خدا و قيامت باشد و ياد اغيار را از دل بيرون كنند، از جامعه و زندگى اجتماعى كناره مى‌گيرند و گوشه عزلت برمى گزينند. به نظر آنان راه مبارزه با غفلت همين است كه هر چه كمتر با مظاهر دنيا سر و كار داشته باشيم و خود را در محيطى قرار دهيم كه چشممان كمتر به مظاهر زندگى مادى بيفتد تا دل از غير خدا خالى شود! در هر حال چنين طرز تفكرى از ديدگاه اسلام و معارف اهل بيت(عليهم السلام) مردود است.🚫 قرآن كريم در مورد رهبانيت پيروان حضرت عيسى مى‌فرمايد: اين امرى بود كه آنان خود ابداع كردند و دستور ما نبود. ما از آنها رهبانيت نخواستيم؛ چيزى كه آنان بايد به دست مى‌آوردند «‌رضايت خداوند‌» بود. 📚پی‌نوشت: قرآن کریم، حدید، ۲۷ به سوی او، علامه مصباح یزدی، ص ۱۵۷ 🔈https://www.instagram.com/p/CJqktTVngRp/?igshid=1hczsvovkg3es ⏳بدون توقف 🔉https://eitaa.com/bedonetavaghoff
مؤمن نبايد به نحوی عمل كند كه تمام همّ و غمّ وى بدست آوردن رضايت مردم و خشنودى آنها باشد و هميشه تلاش كند تا مردم وى را دوست بدارند؛ بلكه باید پيوسته در پى كسب رضايت خداوند متعال باشد و این خداوند است که دلهای مردم را بسوی انسان معطوف می‌دارد. از آن طرف نيز مؤمن نبايد كارى كند كه مردم نسبت به او بدبين شوند و نبايد خود را در معرض اتهام و سوء ظن و تهمت قرار دهد. غفلت از ظرافت اين كلام روشنگر و بيان الهى باعث شده است كه برخى افراد و بعضى از طوايف اهل تصوف دچار لغزش و انحراف شوند. آنها مى‌پندارند كشتن نفس و مبارزه با آن، انجام اعمال و رفتارى است كه باعث بدبينى و سرزنش مردم شود. از آن‌جا كه اين گروه مبارزه با نفس را در تحمل ملامت ديگران مى‌دانند، به آنها «‌ملامتيّه‌» مى‌گويند. اين گروه كه طوايفى از اهل تسنن هستند، مى‌پندارند راه مبارزه با نفس آن است كه آدمى خود را نزد مردم بد و ناپسند جلوه دهد تا به او بدبين شوند و اين نوع قضاوت و بينشِ مردم را موجب تقرب به خداوند مى‌دانند. به‌يقين اين راه اصلاح نفس، روشى ابداعى (بدعت) است نه الهى و هرگز خداوند سبحان دوست ندارد كه مؤمن در جامعه مورد اتهام واقع شود. مصالح زندگى اجتماعى و شؤون مسلمانى اقتضا مى‌كند كه مردم نسبت به يكديگر خوش‌بين باشند و تعاليم الهى و آموزه‌هاى آسمانى به شخص مؤمن اجازه نمى‌دهد تا به دست خويش آبروى خود را ببرد و موجبات بدبينى ديگران را فراهم سازد. پند جاوید، مصباح یزدی، جلد دوم ص ۱۸۰ 🔈https://www.instagram.com/p/CJyhH4CnmDH/?igshid=1sooqd3if0l0s ⏳بدون توقف 🔉https://eitaa.com/bedonetavaghoff
8.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا کفش صوفیانه طاقت پیمودن سنگلاخ‌ها و گردنه‌های صعب‌العبور به سوی رُشد و تعالی را دارد؟! آیا عقاید صوفیانه که متشکل از باورهای صلح‌کلی، پلورالیسم یا بی‌تعصبی و بی‌مسلکی است، می‌تواند در درگیری و جنگ تمدنی بین اسلام و کفر، قوت قلبی برای مسلمین و نَویدی برای پیروزی باشد؟! 🔈https://www.instagram.com/tv/CJ1R1l_nNjA/?igshid=1pcp8dtzi5osg ⏳بدون توقف 🔉https://eitaa.com/bedonetavaghoff
بعضى از مردم به طور كلى اين مباحث(عرفانی) را انكار می‌كنند و بعضى ديگر به هر چيز ضعيفى كه كوچك‌ترين ارتباطى با اين معانى داشته باشد، تمسك می‌جويند و گمان می‌كنند كه اينها وحى منزل است! اگر چه شعرى باشد كه شاعرى آن را سروده است يا سخنان اديبانه‌ای باشد كه اديبى آن را نگاشته است. افراط كنندگان، همه اينها را همانند وحى مُنزل از سوى خدا می‌دانند. چنين كارى افراط است و بايد دانست كه اهل تصوّف و عرفان نيز از آن جا كه معصوم نيستند، مرتكب اشتباهات زيادى شده‌اند؛مثل محى الدين بن عربى كه از عرفاى بزرگ است و امام در نامه‌اش به گورباچف از ايشان نام برد؛ ولى همين امام بر سخنان محى الدين تعليقه می‌زند و بعضى از تعابيرش را در كتاب‌هاى عرفانى خطا مي‌داند. بنابراين، تجليل از اين مرد بدان معنا نيست كه تمام كلماتش تام و صحيح و غير قابل خدشه است. چکیده‌ای از اندیشه‌های بنیادین اسلامی، علامه مصباح‌یزدی، گفتار هفتم، ص۱۲۰ 🔈https://www.instagram.com/p/CJ6JYWqnO08/?igshid=1g4exxb75ucbv ⏳بدون توقف 🔉https://eitaa.com/bedonetavaghoff
دیدگاه مرحوم علامه مصباح یزدی در مورد صوفی و تفاوت آن با عارف بنا بر اعتقاد شیعیان...
بدون توقف
دیدگاه مرحوم علامه مصباح یزدی در مورد صوفی و تفاوت آن با عارف بنا بر اعتقاد شیعیان... #نقد_تصوف
معمولاً كسانى كه به عنوان «‌صوفى‌» خوانده مى‌شوند و معروف به «‌تصوف‌» هستند، قائل به این مطلبند كه در هر زمانى يك «‌انسان كامل‌» وجود دارد.🤔 اين انسان كامل كه در اصطلاح «‌قطب‌» خوانده مى‌شود، بر همه افراد احاطه دارد و همه بايد به دامن او چنگ زنند و هر فيضى را از او تلقى كنند. «‌اقطاب‌ صوفیه» نيز خود سلسله‌هايى دارند و هر قطب مطالب را از قطب پيشين تلقى مى‌كند و به همين صورت هر قطبى مطالب را به قطب بعدى انتقال مى‌دهد. البته صوفيان خود گروه‌ها و فرقه‌هاى مختلفى هستند و بعضاً مرام، مسلك و عقايد خاصى نيز دارند... در هر حال، در عرف ما شيعه متشرعه، عنوان صوفى و تصوف، عنوانى ممدوح تلقى نمى‌شود و غالباً به فرقه‌هايى كه كمابيش انحرافاتى دارند اطلاق مى‌گردد. البته در برخى زمان‌ها كم و بيش تلقى مثبتى از اين عنوان وجود داشته و شايد هنوز هم در برخى شهرها و مناطق، عنوان صوفى عنوانى مقدس تلقى شود؛ مثلاً گفته مى‌شود در عرف عام كرمانشاه و برخى مناطق اطراف آن، صوفى را عنوانى مقدس و ممدوح مى‌دانند.🙄 اما به هر حال، همان گونه كه اشاره كرديم، در عرف شايع ما شيعه متشرعه، صوفى به افراد و گروه‌هايى گفته مى‌شود كه كم و بيش مورد مذمت‌اند، اشتباهات و انحراف‌هايى در عقايد و هم‌چنين رفتار و كردارشان دارند. اما در مورد عنوان «‌عارف‌» قضيه به عكس است و معمولاً تلقى عمومى از آن مثبت بوده و اين واژه هنوز هم ممدوحيت و قداستش را در عرف و فرهنگ ما حفظ كرده است. در جستجوی عرفان اسلامی، علامه مصباح یزدی، ص ۳۳ 🔈https://www.instagram.com/p/CJ8yUYCHnZ4/?igshid=12j083xmse3sc ⏳بدون توقف 🔉https://eitaa.com/bedonetavaghoff
بدون توقف
دشمن درصدد سکولاریزه کردن جامعه‌ی دینی و ایجاد تفرقه است. اين مسير انحرافى مى‌بايست مسيرى باشد كه ح
دعواى اين جماعت با شاه و حكومت و وارد شدن آنان در مسايل سياسى نيز مصداق بارز مشغول شدن به دنيا و امور دنيايى و غافل گشتن از خدا و ياد او است! عارف بالله و واصل به حق كسى است كه دست بيعت با قطب و شيخ فرقه داده و روى دل از سياست و سياست‌بازان و جماعت روحانى برتافته و يكسره در كار «‌يا هو‌» و حلقه ذكر در آمده است!🤦🏻‍♂ بدين ترتيب يكى ديگر از اركان مهم اين عرفان بدلى، علاوه بر جدايى مردم و افراد از سياست و مسايل اجتماعى، فاصله انداختن بين مردم و روحانيت است؛ چرا كه روحانيت با هدايت‌ها و روشن‌گرى‌هاى خود مى‌تواند براى قدرت‌هاى استعمارى و منافع آنان بسيار خطرناك باشد. البته امريكا و انگليس و ساير استعمارگران از قبل هم كم و بيش نسبت به قدرت روحانيت و خطر آنان براى خود و منافعشان واقف شده بودند؛ ولى پيروزى انقلاب اسلامى در ايران به رهبرى روحانيت و امام خمينى(رحمه الله) اين مسأله را بيش از پيش براى آنان آشكار ساخت و از اين رو آنان تلاش خود را براى مقابله با اين خطر و جدايى مردم از روحانيت چند برابر كردند.🙄 در هر صورت در پيمودن مسير عرفان بايد بسيار محتاط و هشيار بود، چرا كه دام‌هاى بسيارى در اين راه گسترده شده و خطر انحراف به شدت رهرو و سالك را تهديد مى‌كند. امروزه استعمارگران «‌تصوف‌» را در واقع به انگيزه مبارزه با اسلام علَم كرده‌اند و به نام اسلام و عرفان درصدد بركندن ريشه اسلام و عرفان حقيقى‌اند. متأسفانه بايد اعتراف كنيم كه عده‌اى افراد ساده‌لوح نيز فريب اين دغل‌بازان را خورده و در دام اين عرفان‌ها و اسلام‌هاى جعلى و انحرافى گرفتار شده‌اند.👌 در جستجوی عرفان اسلامی، علامه مصباح یزدی، ص ۹۷ 🔈https://www.instagram.com/p/CKD3JUtHmoU/?igshid=7lhmirocnu7i ⏳بدون توقف 🔉https://eitaa.com/bedonetavaghoff