انتخابات آمریکایی؛ انتظارات ایرانی!
اینکه همه نظام¬های سیاسی تحت تاثیر رخدادهای بین¬المللی قرار می گیرند، طبیعی است. اینکه حکومت¬ها در مقابله با رخدادهای خارج از مرزهای خود به واکنش و اتخاذ سیاست¬هایی روی می آورند نیز امری بدیهی است. بالطبع جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست، اما درباره رابطه جمهوری اسلامی و متغیرهای جهانی وضعیت از جهتی دیگر متفاوت است.چرا که در ایران از سوی یک تفکر خاص، پیشرفت که اصالتا امری درون زاست،متوقف بر تحولات خارجی شده است.این روزها که در آستانه انتخابات آمریکا قرار گرفته¬ایم به طرز بی¬سابقه و غیرمعمول جمع زیادی منتظرند تا بلکه نتیجه انتخابات آمریکا مشکلات اقتصادی کشور را رفع نماید!
جدای از اینکه انعکاس این موضوع تا چه اندازه در رسانه های کشور پوشش داده می شود، اما واقعیت آن است که هیچ گاه به اندازه وضعیت کنونی برای کف جامعه مسائل مربوط به انتخابات آمریکا حائز اهمیت نبوده است. سخن این نیست که حاکمیت به قضایای خارجی توجه نکند یا اینکه آن پدیدها برای مسئولین حکومت و جامعه جامعه اهمیتی نداشته باشد. نکته اساسی آن است تحت تاثیر فضاسازی رسانه¬ها و با پر رنگ شدن نگاه مردم ایران به تحولات آمریکا برای حل مسائل داخلی، فضای جدیدی در جامعه ایرانی رخ خواهد داد که به شکل یک موج پرقدرت و پرفشار معادلات سیاست در ایران را تا انتخابات۱۴۰۰ تحت تاثیر قرار می¬دهد. این وضعیت اولا اقتصاد کشور را به گروگان خواهدگرفت، ثانیا انتخابات۱۴۰۰ ایران را در مسیری مبتنی بر احساسات و پیش¬فرض های غیرواقعی قرار خواهد داد و در نهایت قدرت کنش¬گری، بخش سیاسی کشور را برای طراحی سناریوهایی مبتنی بر منافع ملی از بین خواهد برد.
راه علاج در شرایط فعلی چندان ساده نیست. تلقی ایجاد توسعه در ایران به خارج و حل مسائل از این طریق، عقبه فکری طولانی دارد. برخی ناکارآمدی ها و سیاست ها نیز در این باره نقش تعیین کننده دارند. شاید اصلی ترین عامل نیز همین باشد. با این حال اما در کوتاه مدت باید کارهایی کرد. مثلا در خصوص نحوه مواجهه با پیروزی احتمالی بایدن، بخش سیاسی کشور هیچ گونه سیگنال غلطی نباید به طرف پیروز در انتخابات آمریکا منتقل کنند. از طرف دیگر رسانه های ایران و جامعه تحلیل گر کشور، ضرورت دارد فضای مطلوب و مورد نیاز را برای افکار عمومی ترسیم کنند. در اینجا کم¬اثر کردن آثار سیاسی و روانی انتخابات آمریکا در بخش های مختلف کشور مورد نظر است. مهم ترین و راهبردی ترین توصیه اما، طراحی و پی¬گیری ابتکارات ایرانی برای پیشرفت کشور و حل مسائل اقتصادی و معیشتی است.
#عزیزغضنفری
#تحلیل_رهبردی
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
استقلال سیاسی و مسئله رفاه ملی!
«اگر شما بخواهید استقلال سیاسی داشته باشید و استقلال ملی تان را در برابر دشمن غداری مثل آمریکا حفظ کنید نمی¬توانید،رفاه گذشته هم داشته باشید». جملات فوق هرچند از سوی محمد عطریانفر عضو موثر حزب کارگزاران سازندگی بیان شده است، اما تقریبا چنین خط سیاسی این روزها به اشکال متعدد در بین افراد منسوب به یک جریان سیاسی خاص تکرار می¬شود.
قرار دادن نظام سیاسی در دوراهی ها و دوگانه ها مدتیست به یک تاکتیک سیاسی و رسانه ای تبدیل شده است. مثلا دوگانه هسته ای و اقتصاد که تحت عبارت «هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم اقتصاد» مطرح شد از بنیاد غلط بود و در نهایت فاجعه تولید کرد. هسته ای شدن یک کشور اقدامی در درجه نخست اقتصادی و برای تسهیل در حیات بشر امروزی است و نیاز محتوم آینده جهان. اما چون در آن ایام اهداف انتخاباتی مد نظر بود به ناروا این دوگانه ساخته شد و البته بافضاسازی تبلیغاتی این شعار انتخاباتی تاحد نسبتا زیادی موثر نیز افتاد.
اینکه فرانسه بیشتر از ۷۵% از تولید برق خود را از بخش هسته ای تامین می کند یقینا اقدامی اقتصادی و برای زندگی آسان¬تر مردم است. که البته راهیابی صنعت اتم به حوزه رفاهی و اقتصادی تصمیم و برنامه همه دولت ها شده است. دوگانه پیشرفت و استقلال سیاسی،خطی است که برخی گروههای سیاسی تا انتخابات۱۴۰۰ به شکل مستمر و جدی به پیش خواهند برد.
اینکه گفته شود راه پیشرفت و رفاه عمومی از مسیر دست کشیدن از استقلال ملی می گذرد، قرار دادن نه فقط انقلاب اسلامی که سرزمین ایران در یک مخاطره سهمگین است. این اتفاق اما به راحتی از سوی برخی احزاب و عناصر سیاسی مطرح می شود و بخش تلخ ماجرا نیز آنجاست که معمولا از نگاه این افراد و گروهها،کشور در حوزه آزادی نیز از خود ظرفیت و بردباری نشان نمی دهد! جماعتی که این روزها و احتمالا آینده،مشکل اساسی کشور را در نسبت با متغیرهای خارجی تعریف می کند سال 92 اما سخن اصلی شان این بود که مشکل اساسی به نحوه مدیریت اداره کشور و بی توجهی به نظرات کارشناسان برمی گردد! این تناقض¬های فاحش چه معنایی دارد؟
استقلال سیاسی هیچ گاه به معنای در نظرنگرفتن متغیرهای بیرونی و قطع پیوندهای خارجی نیست،که مقصود اساسی آن است فرآیند اتخاذ تصمیمات و طراحی راهبردها بر اساس منافع ملی و محاسبات عقلانی و در درون کشور صورت گیرد. پذیرش برجام و در مرحله بعد پایبندی طولانی مدت به آن- علیرغم بدعهدی آمریکا و اروپا و جدای از درست و یا اشتباه بودن این تصمیم- یکی از مصادیق برجسته استقلال سیاسی ایران است. حال چرا این شاخص و مطلوبیت مهم و تعیین کننده هر نظام سیاسی در مقابل با مسئله رفاه و پیشرفت قرار می¬گیرد؟ واقعیت و تجربه توسعه در همه کشورها اما آن است که پیشرفت و رفاه از مسیر استقلال ملی گذشته است. اساسا فرآیند توسعه یک امر درونی و متکی به طراحی داخلی است. تاکید برخی گروه¬های سیاسی در کنار زدن استقلال سیاسی و ملی ایران امروز به نفع رفاه ملی که نشانه ناکامی ایده و نظریه سیاسی و ضعف مدیریتی آنهاست، نه تنها برای جامعه پیشرفت نمی¬آورد، بلکه کلیت ایران را در مسیری سرشار از مخاطرات و تهدیدات قرار خواهد داد.
#عزیزغضنفری
#تحلیل_راهبردی
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
آریانا و زرکوه را پس بگیریم
ماجرا از آن جایی آغاز میشود که دفاع کردن شده عادت معمول ما ایرانیها؛ در سیاست، در رسانه، در فوتبال و...همین ایام که درگیر جنگ ترکیبی دشمنان هستیم، باز منفعلانه و تدافعی روزگار میگذرانیم. اگر دست پیش میگرفتیم لااقل امروز کشوری به خود جرأت نمیداد به تمامیت سرزمینی ایران نگاه بد کند. اگر بعد از انقلاب اسلامی بر اشغال جزایر آریانا و زرکوه که توسط انگلیسیها صورت گرفت و بعدا با ساخت و پاختی که با پهلوی کردند و آنها را دو دستی تحویل امارات دادند، تأکید کرده و موضوع بازگرداندن آنها را به ایران را مطرح میکردیم، کار به جایی نمیرسید که برخی کشورهای ذرهای منطقه مدعی مالکیت امارات بر این دو جزیره مهم ایرانی شوند.
دو جزیره کاملا ایرانی آریانا(۱۲ کیلومتر) و زرکوه(۸ کیلومتر) هر چند که کوچک هستند اما بسیار حیاتی به حساب میآیند، چرا که از نظر استراتژیک موقعیت ویژهای دارند و از منابع نفتی سرشاری برخوردار است. اماراتیها بعدها برای آنکه نشان دهند این جزایر عربی است نام آنها را تغییر داده و نیز سه یا چهار هزار نفر را در این دو جزیره که خالی از سکنه بود، جا و مکان دادند. مثلا نام"صیر ابونُعَیر" را بر جزیره آریانا نهادند. نکته مهم آن است که این دو جزیره، به صورت غیر قانونی و بدون هیچگونه معاهده و قرارداد بینالمللی از حدود سال۱۹۷۱ یعنی تاریخ شکلگیری امارات متحده عربی در اشغال این کشور است. این اشغال نیز حاصل بده و بستان های سیاسی بین رژیم پهلوی و انگلیسیها بود، که در نهایت در سال ۱۳۵۲ این دو جزیره به امارات تعلق گرفت.
طبق اسناد موثق تاریخی، دوجزیره آریانا و زرکوه که ابتدا توسط انگلیس و سپس توسط امارات به اشغال درآمدند، به ایران تعلق دارند. ازجمله این اسناد میتوان به نقشه دریانوردی ترسیم شده توسط انگلیسیها در اوایل قرن بیستم اشاره کرد که محدوده جزایر موردادعای امارات و بهطور کلی همه کرانههای خلیجفارس را با رنگ شناسه ایران مشخص کرده است. اگر از منظر قانونی هم به این ماجرا نگاه کنیم، آریانا و زردکوه به ایران تعلق دارند.
در این زمینه راهکار معینی وجود دارد و آن اینکه جمهوری اسلامی ایران به صورت رسمی و قانونی و با طرح رسانهای موضوع، افکار عمومی و نهادهای جهانی را به سمت پذیرش دیدگاهها و باورهای واقعی و منطفی خود متمایل سازد. در این زمینه مهم آن است که در همه دورهها و دولتها موضوع جزایر ایرانی آریانا و زرکوه در دستور کار قرار بگیرد و لحظه ای از طرح آنها در مجامع جهانی غفلت نورزیم. الان که برخی کشورها با پررویی بحث جزایر سهگانه را مطرح میکنند، بهترین زمان در خصوص طرح و ترتیب دادن اقدامات اصولی برای بازگشت این دو جزيره به خاک ایران به حساب میآید.
#عزیزغضنفری
#یادداشت_کوتاه
🇮🇷بدون مرز
https://eitaa.com/joinchat/1644822562C2eae0dcc44
#اسپوتنیک:
آمریکاییها و اروپاییها منتظر بودند ببینند در نتیجه #شلوغیها آیا این امکان وجود دارد که بتوانند در برجام #امتیازهای_جدیدی از ایران بگیرند؟!
امروز اما همه ارکان جاسوسی شان در ایران به آنها این خبر را دادهاند که "آنچه منتظرش بودند"در ایران محقق نخواهدشد.
اینکه اینها در بعضی مواقع می آیند و اعلان می کنند که همراه معترضین هستند و یا با اعدام ها مخالفند و یا اینکه سفیران ایران را احضار می کنند و یا حتی برخی تحریم های کذایی را وضع می کنند و...همه اش برای این است که برگه های چانه زنی خود در مذاکرات آتی را تقویت کنند، نه بیشتر.
خودشان هم به خوبی می دانند تحریم هایی که اعلام می کنند هیچ تأثیری بر رویکرد حکومت ایران در مقابله با اغتشاشات و بازگرداندن امنیت و ثبات به کشور نخواهد داشت و کلا دیگر برگه ای برای فشار بر علیه ایران ندارند.
واقعیت امر این است که امروزه غربی ها شدیدا به توافق هسته ای نیازمند هستند وتماسها اخیرا به شدت افزایش یافته و پیش بینی می شود که به زودی جلسه جدید وین برگزار گردد.
بهانه می آورند که شرط وشروط ایران برای بازگشت آمریکا به برجام قابل قبول نیست و تلاش دارند که تاخیر در بازگشت آمریکا به برجام را گردن ایران بیاندازند، اما همه محافل دیپلماتیک متحد القول هستند که بازگشت به برجام حتی با پذیرش همه شروط ایران باز هم به نفع غرب وکشورهای منطقه است تا به ضرر آنها.
#عزیزغضنفری
🇮🇷 بدون مرز
https://eitaa.com/joinchat/1644822562C2eae0dcc44