eitaa logo
چرآغ‌خوآبِ‌آبی
255 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
124 ویدیو
5 فایل
...
مشاهده در ایتا
دانلود
ای زمین پس از آن که پیکر بی روح مرا در تو نهادند ، آیا آن راه به گرمی استقبال خواهی کرد و به مهربانی در خود جای خواهی داد؟ یا به سبب اعمالم در تلاش برای بیرون راندن من خواهی کرد و بدین سبب عذاب بر من فرو خواهی آورد؟
از بچگی خیلی پیچیده و خلاقانه فکر میکردم مثلا اون بوته های سبز رنگ رو که تو طبیعت میدیدم تراش میدادن به شکل های مختلف ، با خودم میگفتم لابد دونه اینا رو تراش میدن که این شکلی رشد میکنه🌱😂🤦🏻‍♀
هوای بارونی قشنگه وقتی تنهایی داری قدم برمیداری صدای‌پرنده ها ، حس یه همراه رو داره خنکی هوای انگار‌ دست آدمو با مهر میگیره تا حس تنهایی نکنی طراوت برگِ درختا باهات حرف و شبنم رو سبزه ها بهت لبخند میزنه!(: - چرآغ‌خوآبِ‌آبی
بعضی رفتنا سخته ، دل کندن سخته ولی باید بری ، باید دل بِکنی چون در غیر این صورت مسیر زندگیت متوقف میشه ، بعضی وقتا فقط برای ادامه دادن باید باید از دلبستگیهات بگذری باید به خدا اعتماد کنی ، شاکر باشی ، و طوری پا تو مسیر جدید بذاری که انگار سال‌هاست آشنایی با این راه!(:
شاید این جدا شدن های پی در پی تو زندگی میخواد بهت بگه: به هیچ چیز این دنیا عادت نکن ، تو مدت محدودی اینجایی ، کارای مهم تری داری ، باید کوچ کنی به زودی ، وقت نداری برا این وابستگی ها!)
چرآغ‌خوآبِ‌آبی
دوس داشتن خدا امن ترین عشقه هیچ وقت نمی‌ترسی رهات کنه ، نمیترسی دلتو بشکنه ، نمیترسی یه وقت نتونه ،
اگه از من بپرسن لذت بخش ترین حسی که آدمیزاد میتونه تجربه کنه چیه ، میگم دوس‌داشتن و دوس داشته شدن میدونی چرا باید ب خدا نزدیک بشی ؟ چون خدا نامحدود ترین عشق رو بهت میده و خود او هم قابلیت اینم داره نامحدود دوسش داشته باشی . اوج لذت برای انسان همینه.
وقتی میگم دلم برات تنگ شده باید بدونی تا روزی که ببینمت هر روز هزار بار دلم برات تنگ شده ، نباید هر دقیقه بگم کهههه😒🤌🏽
گاهی که عکسای جوونی بعضیا رو میبینم با خودم فکر میکنم اینا برا من [ فقط ] یه عکسن ، اون ادم این عکسا رو زندگی کرده ، حس کرده ، رنج و لذت برده ؛ خلاصه که واقعی بوده‌ و اینِ که برای من غیر قابل باور میکنه عکسا رو و از طرفی حسِ پوچی نسبت به این دنیا که قراره زیبایی های من رو ازم بگیره این حسا خوبن، باعث میشه زندگیو انقد بهش از نزدیک نگا نکنیم ، یکم این جهان ماده رو جدا از خودِ ابدیمون حس کنیم...
حس میکنم قلبم اسیر شده اسیر این دنیا و ظواهرش شعار نمیدم ، واقعا این حس قلبمو فشرده کرده وقتی دستمو رو سینه میذارم و به ائمه سلام میدم حس میکنم این معنی رو میده که ازشون درخواست کنی نظری کنن به قلبت و از اسارت این جهان ماده آزادی ببخشن بهش!(:
از درّه‌ی قلبم به قلّه‌ی مغزم نگا کردم خیلی کوچیک بنظر میومد کلی راه رفتم تا بهش برسم فک نمی‌کردم انقدر دور باشه مسیر طولانی و سربالایی خستم کرد بلاخره نزدیک که شدم دیدم بزرگتر از این حرفاس بهش که فک کردم ارزش ناامیدشدنو نداشت پس به درخت مشکلاتم تکیه زدم و استراحت کردم ، زیر سایه اش لذت بردم و از تجربیاتی که مسیر بهم داد ممنون شدم.
دست بردم و مقداری از گلای این گیاه رو کندم تا بو کنم ، وقتی دیدم بوی خوش نداره ریختم رو زمین ؛ بعد با خودم فک کردم ..ما انسان ها همینقد مستخدم به طبع تشریف داریم ، خودخواهی به حدی بالاست که من به خودم زحمت ندادم تا کمر خم بشم ، بجاش گلای گیاه رو کندم.