🌹 #دخترپیامبر ـ بخش اول
رحلت پیامبر از یکی از بزرگ ترین وقایع در تمام دوران حیات اسلام بود و به سرعت، حوادث بزرگ دیگری را به دنبال داشت. اولین
حادثه، ماجرای #سقیفه بود که بلافاصله بعد از رحلت #پیامبر(ص) اتفاق افتاد و نقش تعیین کننده ای را در سرنوشت همه ادوار آینده ی اسلام داشت.
در این حادثه، اصلی ترین اصول جاهلیت در عرب یعنی «تعصب قبیلگی» حیات دوباره یافت، تا آنجا که هرچه آن روز در سقیفه اتفاق افتاد، رنگی عربی داشت و از تعصّب نسبت به قبیله نشأت گرفته بود.
طبق گزارش تاریخ، در #سقیفه چهار قبیله حضور داشتند که همه ی آن ها به کسب قدرت فکر میکردند و بدون اینکه در خاطر داشته باشند که خدا و پیامبر برای آینده ی آنها چه راهی نشان داده اند، هر شخصی قبیله و شعار خودش را فریاد می زد و خواهان ریاست و قدرت آن بود.
سرانجام هم، قبیله ای پیروز شد که به شعارهایی مؤثرتر از شعارهای عربی دیگر چنگ زده بود و حکومت و قدرتی برپا کرد که اساسی جز عربیت نداشت، و این همان بازگشت به دوران جاهلیت بود که سخن قرآن و ادعای تاریخی ما نیز بر همین مبنا است.
#خاندان_پیامبر عهده دار مقابله با این جاهلیت دوباره بودند و این وظیفه را به بهترین صورت انجام دادند. آنچه را که #صديقه ی طاهره (س) دختر بزرگوار پیامبر را در این دوران کوتاه انجام داد، کاملا در این راستا بود و هدفی به غیر از #محکوم_کردن وضع موجود نداشت.
🔹پیدایش سقیفه
#سقیفه، صحنه ی نمایش جنگ قدرت بر پایه ی تعصبات قبیلگی بود. اولین قدم این راه را تیره ی «بنی ساعدة» از قبیله ی خزرج برداشت که ریاست آن را «سعد بن عبادة» که رئیس و بزرگ خزرج محسوب می شد، به عهده داشت.
🔸در روز رحلت #پیامبر اکرم ، قبیله ی بنی ساعده، بزرگ خود، (سعد) را که سخت مریض و ناتوان بود، در گلیمی گذارده، به محل اجتماع(یعنی سقیفه) آوردند.
🔹نمی دانیم شروع این حرکت با فکر چه کسی بود؟ اما در هرصورت این عمل انجام شد. می توانیم احتمال دهیم که عده ای از انصار (اطرافیان سعد)، در روزهای قبل از آن دوران بیماری پیامبراکرم (ص) به این مسأله اندیشیده بودند.
🔸سعد بعد از حضور در سقیفه سخنانی گفت و در آن به حقوقی که آنها (انصار بر اسلام و مسلمانان دارند، اشاره کرد، اینکه:
«با كوشش های ایشان قامت اسلام برپا شد و آن ها پیامبران واصحاب او را یاری نمودند و برای آنها تأمین امنیت
کردند و پیامبر هم در هنگام رحلت از ایشان راضی بود.»
🔹 سرانجام نتیجه گرفت و گفت:
حکومت را از آن خود کنید و هیچ کس را در آن شریک نسازید. زیرا قدرت و حکومت مال شما است، نه دیگر مردم...
#ادامه_دارد
📚دختر پیامبر، استاد محمدعلی جاودان
@beha_togham_alfaraez
❤️ #دخترپیامبر ـ بخش ۱۱
🔹مخالفت اهل بیت(علیهم السلام)، بنی هاشم و برخی یاران
مسأله ی مهم تر آن روزگار این بود که #خاندان_پیامبر، بنی هاشم
و چندین تن از بزرگان صحابه که در خانه ی حضرت علی (علیهالسلام) گرد هم آمده بودند، از بیعت #خودداری می کردند و #بیعت انجام شده را
صحیح نمی دانستند.
🔸این سخت ترین مانع بر سر راه #دولت_جدید بود و بدون حل آن، حکومت معنای واقعی نداشت. لذا در اولین فرصت ممکن یعنی روز چهارشنبه برای حل این مشکل اقدام کردند.
💠در تاریخ اسلام شاید هیچ جا این قدر #پنهان_کاری اتفاق نیفتاده باشد. مورخان بزرگ در این مورد تنها #چند_کلمه گفته اند. بلاذری در این زمینه می نویسد:
🔺«آنگاه که #علی از بیعت خودداری کرد، ابوبکر، عمر را به نزد على فرستاد و دستور داد که به #هرشکل ممکن او را برای بیعت بیاورد. عمر به در خانه ی علی آمد و در آنجا میان او و علی سخنانی رد و بدل شد. ولی برای ما از #ماهیت و
چگونگی این سخنان اطلاعی در دست #نیست.
🔸 بلاذری تنها یک جمله از آن نقل می کند که حضرت #علی (علیهالسلام) به عمر گفت:
شیری از پستان خلافت میدوشی تا مقداری از آن به خودت برسد! به خدا سوگند این همه کوشش که امروز برای خلافت ابوبکر از خود نشان می دهی، فقط برای این است که فردا تو را بر دیگران مقدم بدارد.
🔺مورخان در مورد این عبارت بلاذری که آورده بود: #ابوبکردستورداد که علی را به هر شکل ممکن برای #بیعت بیاورد، توضیحات کوتاهی آورده اند.
🔸از جمله خود بلاذری می گوید:
🔺ابوبکر کسی را به نزد على فرستاد تا برای بیعت به نزد او برود؛ ولی او (على) آن را نپذیرفت. آنگاه عمر به دنبال این
مأموریت آمد و به همراه خود آتش آورده بود.
چون به در خانه رسید، فاطمه (سلاماللهعلیها) با او در کنار در برخورد کرد و به او فرمود:
ای پسر خطّاب! می بینم که می خواهی در خانه ی مرا
به آتش #بسوزانی؟!
🔸عمر پاسخ داد:
آری! این کار را می کنم؛ زیرا این کار دین پدرت را محکم تر خواهد ساخت.!!
#ادامه_دارد
📚دختر پیامبر، استاد محمدعلی جاودان، ص۳۱
@beha_togham_alfaraez