💠فرق «#حسن_ظنّ به رحمت خدا» و «#غرور به رحمت خدا»
( روضههاي آيةالله أحمدي ميانجي رحمه الله تعالي، ص 89):
🔸ياراني كه شب عاشورا در كربلا بودند، هيچ ادّعا و تقاضايي از سيّدالشهداء عليه السلام نداشتند. وقتي امام حسين عليه السلام سخنراني كردند، اينها حرفشان اين بود كه ما در كربلا ميمانيم و براي رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم ما را ياري ميكنيم. ما از حرم رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم دفاع ميكنيم؛ شايد شفاعت ايشان شامل حال ما بشود.
(مقتل جامع سيّدالشهداء عليه السلام، ج1، ص: 778 و 779):
🔹[در مقابل]، ايّوب بن مِشرَح خَيواني، يكي از سپاهيان عمر بن سعد، ميگفت: به خدا قسم من اسب حرّ بن يزيد را پي كردم، تيري به شكم اسب زدم، اندكي بعد اسب به لرزه افتاد و از حركت بازماند. بعدها پيرمرداني از قبيلهي خَيوان به او گفتند: تو حرّ را كشتي؟ گفت: نه، ... به خدا قسم، اگر كار ما (حضور در كربلا و جنگ با حسين عليه السلام) گناه بوده است، همان گناه زخم زدن و پي كردن اسب حرّ و حضور در كربلا بر گردن من باشد، بهتر از آن است كه با گناه كشتن كسي از آنها، خدا را ملاقات كنم. أبوالودّاك گفت: تو با گناهِ كشتن همهي آنها خدا را ملاقات خواهي كرد. تو آن روز تير انداختي و اسب پي كردي، تيرهاي ديگري هم افكندي و در آن جنگ شركت كردي، بر آن افراد حمله كردي و همراهان خود را تحريك كردي و باعث جرئت آنها شدي، سياهي لشكر را زياد كردي، همچنين وقتي بر تو حمله شد فرار نكردي و ديگر همراهان تو هم كاري مثل تو كردند؛ در نتيجه حرّ و ياران او كشته شدند. همهي شما در خون آنها شريك هستيد. ايّوب گفت: اي أبالودّاك، تو ما را از رحمت خدا مأيوس ميكني. اگر حساب ما را در روز حساب به دست تو بسپارند، خدا تو را نيامرزد، [حتّي] اگر ما را بيامرزي. أبوالودّاك گفت: همين است كه به تو گفتم.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
💠 کانال رسمی نشر آثار حضرت آيةالله حاج شیخ کاظم ضرّابی مدّ ظلّه العالي:
❁• ایتا: eitaa.com/behar_zarrabi
❁• تلگرام: t.me/behar_zarrabi
#خوف #توکّل #حسن_ظن #فنا
🔸أشرف مخلوقات خوف داشتند که دچار شکم ماهی نشوند و از خدا کمک میخواستند.
🍃@behar_zarrabi