eitaa logo
بحارالاشعار
26.6هزار دنبال‌کننده
23 عکس
6 ویدیو
37 فایل
به کانال بحارالاشعار خوش آمدید کپی و انتشار مطالب کانال فقط با (#بحارالاشعار) مجاز می باشد. تبلیغات 👇 (شرایط و تعرفه) https://eitaa.com/joinchat/1917452675Ceb02069cc9 ارتباط با ادمین 👇 @ya_ali_maadad
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 تب دارترين تب زده ي بستر دردم پر سوز ترين زمزمه ي حنجر دردم رنگ رخ من بر همگان فاش نموده در باغ نبي جلوه ي نيلوفر دردم فرياد عطش زد دهن سوخته ام تا تر شد لب خشكيده اش از ساغر دردم جاي عرق از چهره ي من زهر چكيده پيغامبر خسته دل باور دردم بر زير گلوي جگرم دشنه كشيدند من كشته ي تيغ شرر لشگر دردم آتش فكند بر قد وبالاي سپيدار يك ذره ي ناچيز ز خاكستر دردم خون گريه كند اخترو مهتاب برايم افلاك شده مستمع منبر دردم برگرفته از وبلاگ آقای مسعود مهرجو امام هادی (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 زهر ، با جانِ تو آمیخت ، توانت را کاست دودِ آه از جگر حضرت زهرا برخاست بی سبب نیست که حال دلتان طوفانیست ابرِ چشمِ پدر و مادرتان باران زاست حرمت چون حرم کرببلا غم دارد سامرا کرببلا ، کرببلا سامرّاست رنگ رخسار تو با خود خبری آورده شوقِ پرواز تو در چهرهء زردت پیداست مثل اجداد خودت زهر به جانت افتاد رسمِ مسموم شدن بین شما پابرجاست در اهانت به شما دشمنتان بی باک است در جسارت به شما دشمنتان بی پرواست می کشیدند و تو را مثل علی می بردند چقَدَر داغت از این حیث شبیهِ باباست پیش چشمان ترت قبر تو را می کندند تا قیامت به تو و چشم ترت گریه رواست ساکنِ خانِ صعالیک شدی روز ورود شرحِ این واقعه یادآوریِ شام بلاست یاد سادات به ویرانۀ شام افتادی خاک ویرانه مگر درخورِ ناموس خداست دختر شاه کجا گوشۀ ویرانه کجا؟ فاطمه گریه کُنِ تک تکِ این مرثیه هاست مهدی مقیمی امام هادی (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 رحمت محض در نگاه او بر زبانش فقط بيان خدا راه گم کرده ايم و مي جوييم از رد پاي او نشان خدا ***** دست هايش کريم تر از پيش روزي کيسه ي فقيرم شد من اسيرش شدم نمي دانم يا که او بود که اسيرم شد ***** آخرين نقطه ي کمال است و صاحب جامع زيارات است اينکه افتاده روي خاک اينجا اصل قبله ست ، باب حاجات است ***** اين که در پلک روي هم زدني مي رود تا به عالم بالا که بيارد دليل بر حرفش طاير جنتي به زير عبا ***** اينکه تنهاست گوشه ي زندان آيه ي نور و مرد توحيد است دل او در مدينه جا مانده بيست سالي اگر چه تبعيد است ***** روي پاهاش جاي زنجير و اشک با ديده هاش مانوس است و تپش هاي قلب او مثل سوسوي شعله هاي فانوس است ***** پا برهنه امام ما را بر خار صحرا دوان دوان بردند دل زهرا شکسته شد در عرش خبرش را تا به آسمان بردند ***** بال و پرهاي او پر از زخم و باز ذکر خدا به لب دارد روزها روزه است اين آقا و مناجات نيمه شب دارد ***** پدر افتاده و پسر اينجا سينه چاک آمده به بالينش سر بابا به دامنش بنهد بوسد اين کام زهر آگينش ***** کربلا بر زمين پسر افتاد ! پدر آمد کنار نعش پسر ! خون لخته کشيد از لب آن لاله ي قطعه قطعه و پرپر ***** سر او را گذاشت بر دامن دلش آرام تر نشد بابا سر اکبر به سينه چسباند و گفت بعد از تو اف بر اين دنيا ***** امام هادی (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
فهرست اشعار چهارده معصوم (ع) -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- @beharalashar
فهرست اشعار چهارده معصوم (ع) -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 یك نفر از اهل ‏بیت فاطمه یك نفر زین چارده تن قائمه در امامان هدى رعناترین در نگاه شاعران زهراترین شعله موروثى شده در دامنش عشق مى‏سوزد ز گرماى تنش مى‏خورد بر هم لب و دندان او بس كه مى‏سوزد تن طوفانى‏اش بستر خورشید شد پیشانى‏اش گرگ ها خون خدا را خورده‏اند جاى پیراهن، تنش را برده‏اند مه میان حجره زندانى شده شه گرفتار پریشانى شده ضعف را با ناتوانى مى‏كشد بار پیرى در جوانى مى‏كشد خلسه‏اى دارد كه از عرفان پر است در سماعش پیچش یك چادر است اى غرور ناله هَل مِن مُعین اى بلور، این سنگباران را ببین پشت این در سایه‏ها كف مى‏زنند در غم ابن الرضا كف مى‏زنند پس سیادت را حسادت كرده‏اند كینه توزى با سعادت كرده‏اند تو شهید دستِ بازِ خود شدى عطر عید جا نمازِ خود شدى آب گر چه رهن ایوان شماست تشنگى شش دانگش از آن شماست حیف از آن رنگ كبودین لبت حیف از آن گل هاى یا رب یا ربت حیف از آن چشم سیاه بسته‏ات حیف از آن لب هاى خشك و خسته‏ات آفتاب من لب بام آمده صاحب منصب، چه بى نام آمده گر چه بى نام آمدى بر روى بام از كبوترها ببینى احترام پیكرت اقلیم باغ دردهاست عطر جسمت رهبر شبگردهاست باغ ما از بام افتاده به خاك اى بهارِ عاطفه روحى فداك استخوانت گر شكست از این فرود بر تو و جدّ غریبِ تو درود گفت «اُسقونى» ولى سنگش زدند گفت هر چه یا على سنگش زدند بر تنش دعوا، كه تاراجش كنند بر سرش غوغا به معراجش كنند عاقبت از هیبت چشمان او از قفا قاتل گرفته جان او ---------------------------------------- شاعر : محمد سهرابی امام هادی (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 یک نفر از اهل بیت فاطمه یک نفر زین چارده تن قائمه در امامان هدی رعناترین در نگاه شاعران زهراترین شعله موروثی شده در دامنش عشق میسوزد ز گرمای تنش میخورد بر هم لب و دندان او بس که میسوزد تن طوفانیاش بستر خورشید شد پیشانیاش گرگ ها خون خدا را خوردهاند جای پیراهن، تنش را بردهاند مه میان حجره زندانی شده شه گرفتار پریشانی شده ضعف را با ناتوانی میکشد بار پیری در جوانی میکشد خلسهای دارد که از عرفان پر است در سماعش پیچش یک چادر است ای غرور ناله هَل مِن مُعین ای بلور، این سنگباران را ببین پشت این در سایهها کف میزنند در غم ابن الرضا کف میزنند پس سیادت را حسادت کردهاند کینه توزی با سعادت کردهاند تو شهید دستِ بازِ خود شدی عطر عید جا نمازِ خود شدی آب گر چه رهن ایوان شماست تشنگی شش دانگش از آن شماست حیف از آن رنگ کبودین لبت حیف از آن گل های یا رب یا ربت حیف از آن چشم سیاه بستهات حیف از آن لب های خشک و خستهات آفتاب من لب بام آمده صاحب منصب، چه بی نام آمده گر چه بی نام آمدی بر روی بام از کبوترها ببینی احترام پیکرت اقلیم باغ دردهاست عطر جسمت رهبر شبگردهاست باغ ما از بام افتاده به خاک ای بهارِ عاطفه روحی فداک استخوانت گر شکست از این فرود بر تو و جدّ غریبِ تو درود گفت اُسقونی ولی سنگش زدند گفت هر چه یا علی سنگش زدند بر تنش دعوا، که تاراجش کنند بر سرش غوغا به معراجش کنند عاقبت از هیبت چشمان او از قفا قاتل گرفته جان او ---------------------------------------- شاعر : محمد سهرابی امام هادی (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 تاریک بود دور و برت ایهاالنقی سویی نداشت چشم ترت ایهاالنقی خون می‌گریست بر تو و بر حال و روز تو چشم ملایک و پسرت ایهاالنقی زهرِ ستم چه کرد به جان تو ای غریب خون می‌چکید از جگرت ایهاالنقی یک تن نبود حامیِ تو در تمام شهر تا شد ز غربتت کمرت ایهاالنقی از زحمتی که زهر به جسم تو داده بود شد ارغوانی بال و پرت ایهاالنقی طفل تو بود شاهد جان دادنت، ولی آتش گرفت برگ و برت ایهاالنقی لب تشنه بودی و خبر از آب هم نبود این سان گذشت هر سحرت ایهاالنقی عمری به یادِ جَدِ غریبت گریستی تا بود همیشه در نظرت ایهاالنقی گرچه غریب بودی و تنها و بی سپه خولی نبود همسفرت ایهاالنقی شکر خدا که نیزه نشد مرکب سرت بر خاک هجره ماند سرت ایهاالنقی خواهر نبود تا که ببیند غم تو را از زخم هم نبود اثرت ایهاالنقی حتی میانِ هجره‌ی تو یک حصیر بود جَدِ تو بینِ نیزه و شمشیر اسیر بود کربلایی رضا باقریان امام هادی (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در پادگان غربتش ماندم، از غصه آزادی نمی خواهم وقتی حریمش رنگ غم دارد، من رنگ آبادی نمی خواهم گرچه کبوتر در قفس دائم، فکر و خیالش روز آزادی است من جلد صحن سامرا هستم از بند، آزادی نمی خواهم هر عاشقی از چای این جا خورد، زیر لبش این جمله را می گفت: ته مانده ی چای شما عشق است، حلوای بغدادی نمی خواهم عشاق دورش گرچه کم اما، در رتبه هریک لشکری هستند شاگرد عشاق حرم هستم، شیرین و فرهادی نمی خواهم وقتی اذان دیگران صوتش آمد میان صحن ها گفتم: یارب همین حس شنیدن را هرچند تو دادی... نمی خواهم زیباترین نام جهان هادی، ذکرم شده در هر زمان هادی جز نام زیبای امام خود، اذکار و اورادی نمی خواهم اصلا بهشت ارزانی زاهد، انعام جنت قسمت عابد فردای محشر من سکونتگاه، جز جنت الهادی نمی خواهم هستم اگر کوچک تر از این عشق، بیمارم و در به در از این عشق من راضیم از عاشقش بودن، باور کن امدادی نمی خواهم خونم بریزد در حرم ای کاش، در صحن های محترم ای کاش شمشیر غیر از حضرتش هرگز ،جز دوست صیادی نمی خواهم شاعر : محمد جواد شیرازی امام هادی (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 چرا چنين متوكل به ما جفا كردى شدى به كين متوسل ستم روا كردى غم مدينه مرا كم نبود اى ظالم؟ كه طعن و تهمت و تبعيد را روا كردى مگر مرا به تمسخر گرفته‏اى كان شب به جشن و لهو و لعب خواهش غنا كردى براى من شب جشن تو پر ز ماتم بود خوشى نبود كه بر پايىِ عزا كردى سرور و بزم تو تنها سر بريده نداشت چرا سرم نبريدى؟ به من جفا كردى ز روى پاك و نجيبم حيا نكردى تو؟ چسان ز شعر من اى بى حيا حيا كردى عبادت شب و ذكر و ترحمم ديدى ولى به دشمنى خويش اتّكا كردى هزار نقشه به قتلم‏كشيدى واجرا بدست معتز ملعون در انتها كردى براى حفظ متاعِ دو روزه دنيا تو باب، در همه جا، سبّ اوصيا كردى به بغض آل على راه كربلا بستى جفا به زائر وسلطان نينوا كردى براى عُسرت و آزار زائران حسين پس از دو قرن عجب ظالمانه تا كردى چه دستها كه بريدى ز قبر پاك حسين به زجر و حرمله و شمر اقتدا كردى يزيد آب بر او بست و تو حَرَم بر آب به شاه تشنه لبان كار اشقيا كردى امام هادی (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 آسمان را آهِ جان سوزت ز پا انداخته مادرت را باز در هول و وَلا انداخته کاری از دست طبیبان بر نمی آید غریب در کنار بستر تو مرگ جا انداخته پوستی بر استخوان داری به زهرا رفته ای خونِ دل خوردن تو را از اشتها انداخته رفته رفته حجره ات گودال سرخی می شود زهر، لب های تو را از ربنا انداخته تشنگی بی رحم تر از نیزۀ زیر گلوست تارهای صوتی ات را از صدا انداخته جام می شرمندۀ اندوه چشمانت شده ماجرا را گردن شام بلا انداخته شام گفتم، خیزران آمد به یادم وای وای گریه ها را یاد طشتی از طلا انداخته ********** شاعر: وحید قاسمی امام هادی (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 رحمت محض در نگاه او بر زبانش فقط بيان خدا راه گم کرده ايم و مي جوييم از رد پاي او نشان خدا ***** دست هايش کريم تر از پيش روزي کيسه ي فقيرم شد من اسيرش شدم نمي دانم يا که او بود که اسيرم شد ***** آخرين نقطه ي کمال است و صاحب جامع زيارات است اينکه افتاده روي خاک اينجا اصل قبله ست ، باب حاجات است ***** اين که در پلک روي هم زدني مي رود تا به عالم بالا که بيارد دليل بر حرفش طاير جنتي به زير عبا ***** اينکه تنهاست گوشه ي زندان آيه ي نور و مرد توحيد است دل او در مدينه جا مانده بيست سالي اگر چه تبعيد است ***** روي پاهاش جاي زنجير و اشک با ديده هاش مانوس است و تپش هاي قلب او مثل سوسوي شعله هاي فانوس است ***** پا برهنه امام ما را بر خار صحرا دوان دوان بردند دل زهرا شکسته شد در عرش خبرش را تا به آسمان بردند ***** بال و پرهاي او پر از زخم و باز ذکر خدا به لب دارد روزها روزه است اين آقا و مناجات نيمه شب دارد ***** پدر افتاده و پسر اينجا سينه چاک آمده به بالينش سر بابا به دامنش بنهد بوسد اين کام زهر آگينش ***** کربلا بر زمين پسر افتاد ! پدر آمد کنار نعش پسر ! خون لخته کشيد از لب آن لاله ي قطعه قطعه و پرپر ***** سر او را گذاشت بر دامن دلش آرام تر نشد بابا سر اکبر به سينه چسباند و گفت بعد از تو اف بر اين دنيا ***** امام هادی (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar