eitaa logo
بحارالاشعار
26.6هزار دنبال‌کننده
22 عکس
6 ویدیو
37 فایل
به کانال بحارالاشعار خوش آمدید کپی و انتشار مطالب کانال فقط با (#بحارالاشعار) مجاز می باشد. تبلیغات 👇 (شرایط و تعرفه) https://eitaa.com/joinchat/1917452675Ceb02069cc9 ارتباط با ادمین 👇 @ya_ali_maadad
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خورشیدم و کسوف ِعزای قمر شدم از ابر ِ اشک ِ مستمرم محتضر شدم درپای روضه ام دل ِ دل سنگ هم شکست علت برای گریه ی هر رهگذر شدم(۱) این چار قبر تر شده با خون چشم من گوید که من شهیده ی داغ پسر شدم یک قدرشید در ره دین دادم و کنون صاحب عزای یک بدن مختصر شدم! وقتی شکست بال و پر ساقی حرم مرغ ز پا نشسته ی بی بال وپر شدم ماه و سه اخترم به فدای سر حسین از داغ ماه و اختر او خون جگر شدم دیگر نفس به سینه ی من شد حرام چون از سینه ی شکسته ی او باخبر شدم هر بار دیده ام لب زخم رباب را جان بر لب ِحکایت تیر سه پَر شدم از کربلا خمیده ام اما حقیقتا قامت کمان ِ روضه ی مسمار در شدم علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ۱ مرحوم شیخ عباس قمی می‌نویسد: ام البنین مادر جناب عباس علیهماالسلام در ماتم او و برادران اعیانی او بیرون مدینه در بقیع می‌شد و در ماتم ایشان چنان ندبه و گریه می‌کرد که هر که از آنجا می‌گذشت گریان می‌گشت؛ گریستن دوستان عجیب نیست، مروان بن حکم که بزرگترین دشمن خاندان نبوت بود، چون بر ام‌البنین علیهاالسلام عبور می‌کرد از اثر گریه او گریه می‌کرد(منتهی الآمال) حضرت ام البنین (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 فاطمیه رفته اما دل شده با غم قرین از غم هجران بی بی حضرت اُم البنین بانویی که اهل دل از او ادب آموخته عرشیان و قدسیان از ناله هایش سوخته اشک ماتم از دو دیده ریخت او با شور وشین در عزای جعفر و عباس و عثمان و حسین چون خبر دادش بشیر از کربلا با چشم تر صِیحه ای زد ، پاره شد بند دلش از این خبر وای از آنساعت که او میگفت با آهِ غمین آه اِی مردم نخوانیدَم دگر اُمُ البنین من شنیدم دست عباسم شده از تن جدا جان خود تقدیم جانان کرده او در کربلا من شنیدم تیر کین بر چشم شهلایش زدند با عَمود آهنین بر فرق زیبایش زدند هر چه آمد بر سرش قربان شاه عالَمِین جان او جان عزیزانم به قربان حسین گر چه قطعه قطعه گشته آن گلِ احساس من روی دامان حسین بِنهاده سر عباس من من بمیرم که حسین در کربلا مادر نداشت کشته شد با حنجر خشکیده و یاور نداشت مرتضی شاهمندی حضرت ام البنین (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دگر این کاروان یاسی ندارد که با خود شور و احساسی ندارد بیا ام البنین برگشته زینب ولی افسوس عباسی ندارد مزن آتش به جان ای نور عینم مخوان از ماهِ مَـقطُوع الیدَینم چه شد در کربلا هستی زهرا؟ حسینم وا حسینم وا حسینم سرشته از غم زهرا گِلش بود نگاه تار زینب قاتلش بود نیفتاد از لبش نام حسینش اگر چه داغ سقا بر دلش بود ... ولی زینب چه با احساس می خواند از آن بُهبوهه ي حساس می خواند کنار قبر زهرا نیمه ي شب چقدر از غیرت عباس می خواند حضرت ام البنین (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 نسیم طف که در این کوچه ها گذر دارد برای چشم به در مانده ای خبر دارد چنان عظیم بود این خبر چنان جانسوز بشیر حادثه هم ، شکوه از بشر دارد کجاست مادر آن سرو سر بریده کجاست؟ مگو کجاست! چه مادر ! مگر پسر دارد؟ به آسمان خمیده خبر چگونه دهند؟ که خانه ی تو ، نه خورشید نه قمر دارد تمام شهر به پای بقیع آهش سوخت دعا کنید که از گریه دست بر دارد میثم مومنی نژاد حضرت ام البنین (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 مینویسم یاعلی یا فاطمه کارها دارد دلم با فاطمه فاطمه مولاست مولا فاطمه جان من قربان دوتا فاطمه فاطمه بنت النبی الموتمن فاطمه ام البنین ارباب من از ازل!نه قبل تر!نه قبل تر بند شد دست گدایان پشت در نه خدایند این جماعت نه بشر مادری بودیم از اول بیشتر حضرت زهرا رقم زد اینچنین دست ما ‌و چادر ام البنین در نسب نساب ها را افتخار درادب عباس را آموزگار یک زن اما در جوانمردی هزار تکیه بر این سرو دارد ذولفقار کوه پای عزتش سر می شکست تا دو زانو پیش زینب می نشست بندگی کرد و دلش دریا شد و آسمان در دستهایش جا شد و حضرت باب المراد ما شد و خانه دار خانه مولا شد و گفت‌من کی بانوی این خانه ام گرد شمع بچه ها پروانه ام روزهایش گریه شب ها گریه بود مرهم این سوز تنها گریه بود حرف هم‌میزد اگر با گریه بود کار بی بی جای زهرا گریه بود چهار قبر خاکی اش را میکشید ناله های واحسینا میکشید واحسینا سبط پیغمبر چه شد زیر سم اسب ها پیکر چه شد پیکرش را هم‌ نگفتی سر چه شد درخیام فاطمی معجر چه شد سوختم با کام عطشان حسین چهارفرزندم به قربان حسین زینب از چشمان نامحرم بگو از لگدها طعنه ها باهم بگو قدری از آن خطبه محکم بگو مادر!از بزم غریبه کم بگو وای من بازار توهین جور بود کاش چشم آن اراذل کور بود حیف شد دستان ساقی را زدند تیر بر چشم ترش یکجا زدند بعد او شلاق بر زنها زدند گریه کرد عباس بر نی تا زدند قاتلم داغ حسین و کربلاست گر بمیرم از غم زینب رواست سید پوریا هاشمی حضرت ام البنین (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 عالمي مست جام عباست نوشداروست نام عباست ما كجا خاك مقدم پسرت همه شاهان غلام عباست رفت از اين جهان اگر تشنه هر دو عالم به كام عباست غبطه دارند جمله ي شهدا در جنان بر مقام عباست پيروي و حمايت از رهبر منطق يك كلام عباست در ركاب حسين جان دادن همت صبح و شام عباست تشنه لب آمدن برون از آب گوشه اي از مرام عباست كاش ميشد كبوتري باشم لانه گيرم به بام عباست بعد او گريه شد فقط كارت زينبي گريه كن خدا يارت شاعر:رضا فراهانی حضرت ام البنین (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 منم که سایه نشین وجود مولایم کنیز خانه غم ؛ خاک پای زهرایم منم که خانـــه به دوش غــم علی منم که همدم محنت ولی هستم منم که شاهد زخم شکسته ابرویم انیس گریه به یاس شکسته پهلویم منم که در همه جا در تب حسن بودم منم که شاهد خون لب حسن بودم منم که جلوه حق را به عین می دیدم خدای را به جمال حسین می دیددم منم که بوده دلم صبح و شام با زینب منم میان همه ؛ هم کلام با زینب منم که سوگ گلستان و باغبان دارم به سینه زخم غم کربلائیان دارم منم که ظهر عطش را نمی برم از یاد چهار لاله بی سر ز من به خاک افتاد حضرت ام البنین (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 چه عزادار شدم! در دلم افتاده شرر خبر آوردی و شد دلهره سوغاتِ سفر کاش می آمدم و محض تسلّایِ رباب(س) میزدم گریه کنان از غم ِ شش ماهه به سر میزدم بوسه بر آن پایِ پُر از آبله تا- چشم ِ کم سویِ رقیه(س) نشود تیره و تر خبر آوردی و تا مضطر و گریان گفتی: پاره شد مشک! فقط دست گرفتم به کمر علَم افتاد زمین! آب به خیمه نرسید! آیه الکرسیِ من کاش که میکرد اثر شدم از روی علی(ع) تا به ابد شرمنده پس نگویید به من أمّ بنین، أمّ قمر نان-خورِ سفرۂ حیدر شدم و با سختی ساختم از پسرانم همۂ عمر سپر- تا فدایِ پسر حضرت زهرا(س) بشوند تا که در واقعه زینب(س) نشود خون به جگر نگرانِ پسرانم نشدم!! وای...بشیر... نگرانم! بگو از حالِ حسینم چه خبر؟!؟ مرضیه عاطفی حضرت ام البنین (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 تو کنیزِ حیدری ، من هم غلامِ خانه ات روسپیدم کن قبولم کن در این کاشانه ات سفره دار سفرهٔ اهل ادب هستی تو و گشته عباسِ تو عباس از قبالِ دانه ات هر که خواندت فاطمه ، گفتی منم ام البنین نام را تعقییر دادی ای ادب دیوانه ات بعد از آن آتش ، گلستانِ تو روییدن گرفت حیف باز آتش زده دشمن بر این گلخانه ات کاروان برگشته اما چشمِ تو دنبال کیست؟ واحسینم واحسینا روضه ی جانانه ات غم مخور عباس، بی عشق و امامش برنگشت از چه خیلِ غصه هایت ریخته بر شانه ات ای حزین ، ای بی بنین، یارِ امیرالمومنین دیگر این دنیا شود ای فاطمه ویرانه ات **** دستش افتاد و به طفلان دید آن احساس را مُرد وقتی ، مشک همراهی نکرد عباس را حامد آقایی حضرت ام البنین (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بانو سلام می کنم اینجا خوش آمدی از خاک سمت عالم بالا خوش آمدی ای تشنۀ بهشت به دریا خوش آمدی من زینبم به خانۀ مولا خوش آمدی پیداست در نگات که با نیت آمدی اینجا به نیت کمک و خدمت آمدی باغ بهشت باغچه ای در سرای ماست جای گلیم عرش خدا زیر پای ماست رزق تمام شهر فقط از دعای ماست خلق تمام عالم و آدم برای ماست این خانۀ بهشتی زهرا و حیدر است اینجا محل وحی شدن بر پیمبر است این خانه را به غیر صفا پر نمی کند دل را به غیر عشق خدا پر نمی کند سجاده را به غیر دعا پر نمی کند هر کس که جای فاطمه را پر نمی کند از بعد مادرم پدر خاک، بوتراب کرده تو را به همسری خویش انتخاب گفته پدر که روی به سوی خدا کنیم ما مثل مادر، اهل زمین را دعا کنیم با اسم فاطمه همه رفع بلا کنیم زین پس تو را به واژۀ مادر صدا کنیم تو آمدی که فاطمه را یاوری کنی در حق ما شکسته دلان مادری کنی قطعاً شنیده ای که پَر مادرم شکست شاخه به شاخه برگ و بر مادرم شکست در کنده شد ز جا و سر مادرم شکست از ظلم و کینه ها کمر مادرم شکست از آن به بعد بود پرش درد می گرفت می خواست پا شود کمرش درد می گرفت اما نترس شعله به این در نمی زنند دیگر به خانه سرزده ها سر نمی زنند سیلی به روی فاطمه دیگر نمی زنند هر گز تو را مقابل حیدر نمی زنند اینجا که آمدی به همه نور عین باش فکر مرا نکن تو به فکر حسین باش اینجا هنوز هم پرِ عطر کوثر است چشم حسن برادر من خیره بر در است اشک حسین روز و شب از داغ مادر است این حرف آخری ز بقیه مهم تر است پیش حسین دست به پهلوی خود مگیر یا که به حق فاطمه بازوی خود مگیر در آن شبی که بار سفر بست مادرم من را صدا زد و نفسی گفت: دخترم جان تو و حسین،گل سرخ بی سرم من مانده بودم و غم و درد برادرم از آن به بعد مادر این سر جدا شدم کم کم فراهم سفر کربلا شدم حرف از کسی شد آنکه به ما یار می شود در این مسیر مونس و غمخوار می شود در کربلا هر آینه کرار می شود می آید و به لشگر علمدار می شود تو آمدی که ماه شب تار ما شوی مادر برای میر و علمدار ما شوی حتما به او بگو غم این نور عین را از داغ مادرم همه دم شور و شین را غم های مانده بر جگر عالمین را اسرار عشق و واژه ذخر الحسین را حتماَ به او بگو که امید برادر است مشکی به او بده و بگو آب آور است حتماَ بگو قضیۀ آن مشک پاره را حتماَ بگو قضیۀ آن شیر خواره را افتادن بدون پر آن سواره را سیلی زدن به صورت ماه و ستاره را حتماَ بگو که علقمه چشم انتظار اوست حتماَ بگو که مادرم آنجا کنار اوست شاعر:مهدی نظری حضرت ام البنین (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 جز با زلالِ نورِ الهی نسب نداشت … ذکری به غیر نام علی روی لب نداشت دردی به غیرِ غربتِ شاهِ عرب نداشت هرگز کسی شبیه به این زن ، ادب نداشت آماده کرده بود سپر های خویش را تعلیم داده بود پسر های خویش را تا پاسدار خیمه ی آل عبا شوند … با راه و رسم عشق و جنون آشنا شوند هم داستان ماه ترین ماه ها شوند مردان پاکباخته ی کربلا شوند ام البنین که چار یل بی قرینه داشت تنها مدال عشق علی را به سینه داشت بانوی خانه ای است که هم ایلیایی اند هم پای تا به سر همگی مصطفی ایند اهل مدینه اند ولی کربلایی اند از نسل کوثرند سراپا خدایی اند عمری است دل به ساحتِ خورشید داده است سرمایه اش محبتِ این خانواده است تا روز حشر مکتب او مکتب علیست لب وا نکرد و دید که جان بر لب علیست او آشنای تاب و تبِ هر شب علیست با افتخار ، خادمه ی زینب علیست بر سفره ای که داشت فقط آب و نان جو لبریز بود از میِ اِیّاکَ نَعْبُدو … سر مست بود از خمِ اِیّاکَ نَسْتَعین بی شک رسیده بود به سرمنزلِ یقین ام البنین چه کرد زمانی که شاه دین یعنی عزیزِ فاطمه افتاد بر زمین … با اینکه بعدِ روزِ دهم یک پسر نداشت یک لحظه از حسین و حسن دست بر نداشت آغاز روضه بود نظر کردنش به آب شرمنده بود مثل ابالفضل از رباب مثل رباب ماند پس از آن در آفتاب ای کاش رفته بود علی اصغرش به خواب هرچند مثل حضرت زینب صبور شد آنقدر گریه کرد از این غم که کور شد الحق که جایگاهِ علی را شناخته در کوره ی محبتِ مولا گداخته هرگز به زرق و برقِ جهان دل نباخته با نانِ خشک و خالی این خانه ساخته ما تشنه ایم تشنه ی لحنِ حماسی اش صد مرحبا به این همه زهرا شناسی اش از راه دور ، محو تماشای کربلا است دلواپسِ عمیق ترین جای کربلا است آموزگارِ حضرت سقای کربلا است او مادرِ شهید ترین های کربلا است این زن که خاک را به نظر کیمیا کند آیا شود که روزیِ ما کربلا کند احمدعلوی حضرت ام البنین (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 به گوش آید زنگِ کاروانی دلش افتاد شورِ ناگهانی چه می سوزد دلش در شعله ی تب روان شد تا به استقبالِ زینب مگر مادر خبر از پیش دارد؟ که اینگونه دلش تشویش دارد چه خم شد زیرِ بارِ این مصیبت قدِ امّ البنینِ با صلابت نگاهِ غربتش رنگِ شفق شد دلش لرزید و پایش بی رمق شد ز غم بنشسته زیرِ سایبانی ندارد از مسافرها نشانی چه گریان چشم دوزد جاده ها را که تا بیند رخِ شهزاده ها را چه بگذشته مگر کرببلا را؟ نهالِ باغِ آلِ مصطفی(ص) را چه بگذشته به حال و روزِ زینب امان از سینه ی پُر سوزِ زینب چه بگذشته حسین و اکبرش را و قاسم هم علیِ اصغرش را؟ خزانِ انتظارش گو سر آمد گلی با خاک و خونِ معجر آمد میانِ کاروان دنبالِ او بود ز هر کس ماجرای حالِ او بود ز بس زینب نگاهش درد دارد سر و رویی سراسر زرد دارد که تا چشمانِ او بر زینب افتاد دلش در شعله ی تاب و تب افتاد تویی زینب چرا قدَّت خمیده؟ بگو دختر چرا مویت سفیده؟ برایم از غمِ کرب و بلا گو از آن ایامِ پُر رنج و بلا گو نمی پرسم ز احوالِ اباالفضل کِه بشکسته پر و بالِ اباالفضل؟ نگو از داغِ ماه و سه ستاره بدنهای سرا پا پاره پاره نه از عَبدُلَله و نه عون و جعفر بگو تو از حسینم جانِ کوثر بگو تو از حسین و اکبرِ او بگو از زخم های پیکرِ او شنیدم که حسینم سر ندارد؟ بمیرم من که او مادر ندارد سرش گر با لبِ تشنه بریدند چِرا دیگر به جولانش کشیدند؟ چو عباسم فدای تارِ مویش فدای زخمِ لبها و گلویش تو که او را به زیرِ دشنه دیدی؟ چِجوری آخر از او دل بریدی؟ خبر از قاسمِ ناشاد داری؟ از آن شاخه گلِ شمشاد داری زدی بوسه بجایم روی ماهش حنا کردی بر آن زلفِ سیاهش؟ چرا سجّادِ من پشتش خمیده خبر آمد که بیماری کشیده؟ بمیرم من برای قلبِ زارت رقیه نیست از چه در کنارت؟ کشَم زینب من از رویت خجالت شنیدم دخترم رفتی اسارت؟ تمامِ راه سرها رو به رویت به روی نیزه ها در گفت و گویت خوشا زهرا که این ها را ندیده اگر چه بیش از ما غم چشیده! هستی محرابی حضرت ام البنین (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar