eitaa logo
به دخت
59 دنبال‌کننده
759 عکس
98 ویدیو
3 فایل
"به دخت"، پایگاه زنان و دختران ارتباط با ادمین: @behdokht
مشاهده در ایتا
دانلود
رمان /بدون تو هرگز 7 همراز ▪️علی حسابی جا خورد و خنده اش کور شد ... زینب رو گذاشت زمین. -...اتفاقی افتاده؟ ▪️رفتم تو اتاق، سر کمد و علی دنبالم ... ازلای ساک لباس گرم ها، برگه ها رو کشیدم بیرون ... - اینها چیه علی؟ ▪️رنگش پرید. تو اونها رو چطوری پیدا کردی؟ ▪️من میگم اینها چیه؟ ... تو می پرسی چطور پیداشون کردم ... ؟ ▪️با ناراحتی اومد سمتم و برگه ها رو از دستم گرفت. -...هانیه جان ... شما خودت رو قاطی این کارها نکن ... ▪️با عصبانیت گفتم: یعنی چی خودم رو قاطی نکنم؟ ... می فهمی اگر ساواک شک کنه و بریزه توی خونه مثل آب خوردن اینها رو پیدا می کنه ... بعد هم می برنت داغت می مونه روی دلم ▪️نازدونه علی به شدت ترسیده بود ... اصلا حواسم بهش نبود... اومد جلو و عبای علی رو گرفت ... بغض کرده و با چشم های پر اشک خودش رو چسبوند به علی ... با دیدن این حالتش بدجور دلم سوخت ... ▪️بغض گلوی خودم رو هم گرفت...خم شد و زینب رو بغل کرد و بوسیدش ... چرخید سمتم و دوباره با محبت بهم نگاه کرد ... اشکم منتظر یه پخ بود که از چشمم بریزه پایین ... ▪️عمر دست خداست هانیه جان ... اینها رو همین امشب می برم ... شرمنده نگرانت کردم ... دیگه نمیارم شون خونه... متن کامل را در سایت بخوانید. 🔺️نویسنده: زینب حسینی ✅ https://behdokht.ir/64868/ #behdokht.ir