#گویند:
🌼🍃دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و رفت!
درراه با پرودرگار سخن می گفت:
( ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای )
در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت!
او با ناراحتی گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز!
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟
نشست تا گندمها را از زمین جمع کند , درکمال ناباوری دید دانه ها روی ظرفی از طلا ریخته اند!
ندا آمد که:
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاح راه🌼🍃
#مولانا"
مجموعه حکایات وسخن بزرگان
📚 @behesht011
🍃🌸
🌺🍂🌺🍂
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
ساده منم،باده منم،از همه جا رانده منم
از نفس افتاده منم،خنده ی افسرده منم
نور منم،شور منم،بنده ی مجبور منم
نفخه ی آن صور منم،زنده ی در گور منم
🗒 #مولانا
🆔 @behesht011
خزان گر باغ و بستان را بسوزد
بخنداند جهان را نوبهارم
جهان گوید که بازآ ای بهاران
که از ظلم خزان صد داغ دارم
بگردان ساقیا جام خزانی
که از عشق بهار اندر خمارم
🗒 #مولانا
@behesht011
زهی دریا، زهی گوهر، زهی سر و زهی سرور
زهی نور و زهی انور در آن اقلیم بیجایی
چنان نوری که من دیدم، چنان سری که بشنیدم
اگر از خویش ببریدم، عجب باشد؟! چه فرمایی؟
🗒 #مولانا
🆔 @ashare_molana_sadi
@behesht011
🌹🌹
غزلیات دیوان شمس
آمد رمضان و عید با ماست
قفل آمد و آن کلید با ماست
بربست دهان و دیده بگشاد
وان نور که دیده دید با ماست
آمد رمضان به خدمت دل
وان کِش که دل آفرید با ماست
در روزه اگر پدید شد رنج
گنج دل ناپدید با ماست
کردیم ز روزه جان و دل پاک
هر چند تنِ پلید با ماست
روزه به زبان حال گوید
کم شو که همه مُرید با ماست
چون هست صَلاحِ دین در این جمع
منصور و ابایزید با ماست
#مولانا
@behesht011