eitaa logo
بهشت ِخانه🇵🇸
571 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
86 فایل
بسم الله✨ به بهشت ِخانه خوش آمدید😍
مشاهده در ایتا
دانلود
فاطمه محمدی دینانی ۹ ساله از استان اصفهان @behesht_e_khane
📖💊قرائت «دعای هفتم » 🗓 روز بیست و نهم: به یاد شهدای دشت نینوا و شهید عزیز مهدی نظری
بهشت ِخانه🇵🇸
#داستان_دنباله_دار گوش به فرمان همین طوری که مردم کوفه👥 تو دو راهی مونده بودن↔️ یه روز ابن‌زیاد👹 ب
🖊نویسنده:منصوره مصطفی زاده گفتیم که ابن زیاد👹 شروع کرد به ترسوندن مردم. بهشون گفت یزید یه سپاه بزرگ فرستاده و به زودی میرسه به شهر شما و هرکدوم‌تون رو که طرفدار امام حسین باشین، آش و لاش☠ میکنه. الکی میگفت‌ها😣، ولی مردم خیلی ترسیدن😱. ابن‌زیاد هانی❣ رو هم دستگیر کرد و برد. مسلم دید اوضاع کوفه خیلی عوض شده. اون موقع که مسلم برای امام حسین نامه📜 نوشته بود، مطمئن بود که این مردم همه‌شون منتظر امام حسین ❤️هستن. امام حسین هم وقتی اون نامه رو بخونه احتمالا دست زن🧕 و بچه👶 و یارانش رو میگیره و میاد به سمت کوفه. برای جنگ که نمیاد!⭕️ اما این طور که ابن زیاد👹 داره پیش میره، احتمالا آماده‌ست که حتی با امام حسین هم بجنگه⚔. اگر این طوری بشه، امام حسین زنده نمی‌مونه😭. به خاطر همین بود که مسلم تصمیم گرفت همراه مردم کوفه، قیام کنه👊 و ابن‌زیاد رو فراری بده.... مسلم به مردم خبر🗣 داد که توی مسجد🕌 جمع بشن، تا از اونجا برن کاخ🕍 ابن زیاد و از شهر بندازنش بیرون. چهار هزار نفر😶 اومدن به سمت مسجد و اونجا جمع شدن. مسلم💖 براشون حرف زد و گفت حالا که شما برای امام حسین نامه 📜نوشتین که بیاد، بیاین کمک کنین از شر این ابن‌زیاد👹 لعنتی راحت شیم تا وقتی امام میاد، مشکلی نداشته باشه. مسلم، رو به قبله🕋 ایستاد و شروع کرد به نماز خوندن. اون چهار هزار نفر هم پشت سرش ایستادن که نماز بخونن... فکر می کنین بعد از نماز چه اتفاقی افتاد؟🤔 @behesht_e_khane
14.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺آموزش های اربعينی 🔰درس هشتم: میذارن کیف و وسایلا رو ببریم داخل؟ ◽️توی این درس فرض بر اینه که میخوایم وارد یکی از اماکن زیارتی بشیم ولی نمی دونیم میذارن کیف و وسایلا رو ببریم داخل یا نه، میخوایم اینو از یه عراقی بپرسیم @behesht_e_khane
1.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👓 حاج آقا پناهیان: من خودم واکسن زدم!واکسن برکت هم زدم. علی‌رغم توصیه‌های فراوانی که می‌کردند نزنید، چون قدرت قضاوت نداشتم، واکسن را زدم! منظور حاج آقا پناهیان این هست با تمام مطالب و گفته‌هایی که ضدواکسن هست و تمام کلیپ‌هایی که درفضای مجازی از فلان پزشک و فلان دکتر در تخریب واکسن هست که آدم رو مردد میکنه که آیا بالاخره واکسن بزنیم یا نزنیم و کاملا آدم گیج میشه، من قدرت قضاوتم رو از دست دادم، اینجا تنها یک راه میمونه برام، نگاه کردم به امام جامعه که چیکار کرده همون کارو بکنم. دیدم واکسن زده، برکت هم زده، منم زدم. چون او قرار است تو دوراهی‌ها تواین حیران‌شدن‌ها راه رو به ما نشون بده امام جامعه فعلش و عملش عاقلانه‌ترین عمله و حجت برای همه‌س بخصوص ولایتمدران @behesht_e_khane
💠روزی غلام امام حسین علیه السلام،❤️ مرتکب لغزشی شد که سزاوار تنبیه بود. امام خواست او را ادب کند. 🔸غلام به حضرت گفت: یا مولای! «والکاظمین الغیظ». امام علیه‌السّلام فرمود: به او کاری نداشته باشید. 🔹غلام گفت: «والعافین عن الناس». حضرت فرمود: از تقصیرت گذشتم. 🔸غلام گفت: یا مولای! «والله یحب المحسنین». 🌱حضرت فرمود: تو را در راه خدا آزاد کردم و دو برابر آن چه به تو بخشیده بودم، از آن تو است. 📚 بحار الانوار، ج۴۴، ص۱۹۵ @behesht_e_khane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
28.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مسابقه ❤️ کاری از: امیر حسین زمانی زهرا دایعلی زینب امینی 👌❤️👌❤️ @behesht_e_khane
بهشت ِخانه🇵🇸
#داستان_دنباله_دار #گوش_به_فرمان 🖊نویسنده:منصوره مصطفی زاده گفتیم که ابن زیاد👹 شروع کرد به ترسوند
گوش به فرمان قرار بود تو این قسمت بگیم بعد از نماز چه اتفاقی افتاد اما قبلش یادتونه گفتم: مردم خیلی ترسیده😱 بودن؟ یادتونه گفتم مردم کوفه شجاع 😨نبودن؟ از ته دل عاشق امام حسین نبودن؟💔... مسلم نمازشو خوند، و وقتی به پشت سر برگشت، دید... به جز چند نفر هیچ کس پشت سرش نیست😮😢!! همه رفتن بودن! فرار کرده بودن. 😑 مسلم خیلی خیلی تنها شده بود. ابن زیاد هانی❣ رو هم دستگیر کرده بود و مسلم دیگه جایی هم برای رفتن نداشت. با چند نفر توی کوچه‌ها راه👣 می‌رفت، اما همون چند نفر هم وقتی دیدن خیلی کم شدن، توی تاریکی شب از پشت مسلم فرار کردن👀 و یه موقعی دیگه واقعا هیچ کس❌ همراه مسلم نبود. مسلم همین طوری تنها داشت توی کوچه‌ها🛤 راه می‌رفت تا این که یه پیرزن رو دید که در خونه‌ش🏘 نشسته. مسلم از اون پیرزن آب💧 خواست. پیرزن رفت و برای مسلم آب آورد. آب رو که خورد، نشست همون جا. پیرزن گفت چرا نمی‌ری خونه‌تون؟ مسلم برای پیرزن تعریف کرد😔 که کیه و چی شده. پیرزن، زن مومنی بود که از ته ته دل عاشق😍 امام حسین بود، درو🚪 باز کرد و بهش گفت مسلم! بیا توی خونه‌ی من مخفی 👤شو. اون شب🌑 مسلم خونه‌ی اون پیرزن مهربون و شجاع موند. اما پسر👱‍♂ پیرزن مثل مامانش شجاع نبود😣. وقتی فهمید مامانش👵🏻 مسلم رو توی خونه مخفی کرده، رفت به کاخ ابن‌زیاد 👹و برای این که بهش پول🤑 جایزه بدن، جای مسلم رو لو داد. صبح فرداش🌕 یک عالمه مامورهای ابن زیاد ریختن توی خونه‌ی اون پیرزن و با شمشیر و نیزه🗡 مسلم رو گرفتن. به زور سوار یک اسب کردنش تا ببرنش به کاخ ابن‌زیاد. 😭 همون موقع یکی از اون مامورها نگاه کرد و دید یه قطره اشک💧 داره از چشم👁 مسلم می‌ریزه. گفت: عه! مسلم! تو که مرد شجاعی بودی! گریه😢 می‌کنی؟ نکنه از مرگ می‌ترسی؟! به نظر شما مسلم چی جواب داد ؟ و چرا مسلم در اون لحظه گریه اش گرفت؟ @behesht_e_khane
📖💊قرائت «دعای هفتم » 🗓 روز سی ام: به یاد شهدای دشت نینوا و شهید عزیز محسن فخری زاده
11.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺آموزش های اربعينی 🔰درس نهم: از کجا میتونیم غذای حرم رو بگیریم؟ ◽️توی این درس میخوایم از عراقی ها در مورد غذای تبرکی حرم سوال بپرسیم 😍☝️ @behesht_e_khane