مادرم
هیچوقت به من نگفت دوستم دارد؛
وقت نداشت؛
دستش همیشه بند بود...
بند بستن بند کفشهای من
که گره زدن بلد نبودم
دستش بند دکمه ی روپوش خواهرم بود؛
بند مشقهای برادرم
و من دوست داشتنش را؛
زنگ های تفریح؛
در سیــ🍎ـب قرمزی که ته کیفم گذاشته بود
گاز می زدمـ…:)🌱
#حال_خوب
#مادرانه
@behesht_e_khane