eitaa logo
محصولات فرهنگی بهشت
1.4هزار دنبال‌کننده
884 عکس
111 ویدیو
19 فایل
فروشگاه محصولات فرهنگی بهشت بهشت برای هر سلیقه ای ک شما بگید یه پیشنهاد خاص داره پخش انواع محصولات فرهنگی و مذهبی واسلامی ایرانی ارسال به سراسر ایران 🔅سفارشات پس از تسویه حساب، ارسال خواهند شد. 😍همکاری با پورسانت داریم 👤جهت مشاوره و ثبت سفارش @msaghale
مشاهده در ایتا
دانلود
گزارش موضوعات مهم خطبه ۲۲ تا خطبه ۱۸.mp3
3.52M
🔊 گزارش موضوعات مهم خطبه ۲۲ تا خطبه ۱۸ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲روز.mp3
10.04M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز صد و هشتاد و ششم : از خطبه ۱۷ تا خطبه ۱۶ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
گزارش موضوعات مهم خطبه ۱۷ و خطبه ۱۶.mp3
3.15M
🔊 گزارش موضوعات مهم خطبه ۱۷ تا خطبه ۱۶ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی (شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 9⃣3⃣ (قسمت سی و نهم) توصیهٔ به تقوا ، توصیهٔ به بهترین چیزها (خطبه ۱۷۳) 🔻« أُوصِیکُمَ بِتَقْوَى اللَّهِ » ، توصیه می کنم شما را به تقوا و پروای از پروردگار ؛ 🔻 « فَإِنَّهَا خَيْرُ مَا تَوَاصَى الْعِبَادُ بِهِ » ؛ به یقین تقوا بهترین چیزی است که بندگان خدا آن را به یکدیگر توصیه کرده اند ؛ برای خاطر اینکه این تقوا است که او را در راه تکامل و تعالی انسانی به پیش می راند ؛ تقوا است که موجب می شود انسان در روند تکاملی تاریخی خود پیش بتازد و با سهولت و با سرعت سیر کند . آلوده دامان نبودن ، پاک بودن ، پاک زیستن ، در راه صحیح و در جهت صحیح حرکت کردن ، مجذوب هیچ یک از جاذبه های شیطانی و نفسانی نشدن ، اینها است که انسان را در آن طریق تکاملی اش به پیش می برد و از « آدمی » ، از بشر ، از حیوانِ ناطقِ سخنگو ، انسان کامل می سازد . 🔸علت توصیهٔ به تقوا در ابتدای جنگ (خطبه ۱۷۳) 🔹 این تقوا در این میدان ، در این موقعیت زمانی و مکانی که امیرالمؤمنین در آن سخن می گوید ، چه سودی می تواند داشته باشد ؟ 🔻 امیرالمؤمنین می فرمایند: « وَ قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ » ؛ یعنی تا کنون همراه پیغمبر خدا (صلوات الله علیه وآله) که در جهان بود ، می جنگیدید و میدانهای جهاد می رفتید ، اما با چه کسی می جنگیدید ؟ با آن که می دانستید و معلوم بود که کافر است و سخن خدا و آیات الهی و بینات و براهین خدا را که از خورشید فروزان روشن تر است ، ندیده می گیرد ؛ آیات روشن قرآن هم صلای جان در می داد ، آن جنگ خیلی دشوار نبود ، آن جنگ خیلی آگاهی نمی خواست ، خیلی بصیرت و معرفت در آن جنگ نقشی نداشت ؛ چرا ؟ چون دشمن مشخص بود ، صف ها از یکدیگر متمایز و ممتاز بود. 🔹 امروز که امیرالمؤمنین این سخن را بیان می کند ، وضع ، جور دیگری است ؛ کین و کیدی که در دل دشمن هست ، شاید عمیق تر و شدیدتر است ، اما در ظاهر دوستی و مسلمانی . همان دشمن با همان شمشیر و با همان تصمیم ، الان به جنگ شما مسلمانان راستین و واقعی آمده ، اما آن شعارهای فاخرانه ، آن اظهاراتی را که نشان می داد که او به راستی دشمن است ، یک کناری گذاشته و پخته تر ، عاقلانه تر ، زیرکانه تر عمل می کند ؛ اهل قبله است ! همین نمازی که تو می خوانی ، او هم می خواند ؛ همین عبادتی که تو انجام می دهی ، او هم انجام می دهد و شاید از تو به ظاهر بهتر ! شاید خیلی با آداب و شرایط بیشتر. ↩️ ادامه دارد...
🌹سهم : خطبه ۱۵ تا ۱۱ ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( درباره اموال فراوان بیت المال که عثمان به بعضی از خویشاوندان خود بخشیده بود. ابن عباس می گوید: روز دوم خلافت در سال ۳۵ هجری این سخنرانی را ایراد فرمود) 🔹سياست اقتصادی امام (علیه السلام) ♦️به خدا سوگند، بيت المال تاراج شده را هر کجا که بيابم به صاحبان اصلی آن باز می گردانم، گرچه با آن ازدواج کرده، يا کنيزانی خريده باشند؛ زيرا در عدالت گشايش برای عموم است و آن کس که عدالت بر او گران آيد، تحمّل ستم برای او سخت تر است. ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( قبل از آغاز جنگ جمل، در نکوهش شهر بصره و مردم آن دیار مانند خطبه پیشین فرمود) 🔹نقش عوامل محيط در انسان ♦️سرزمين شما به آب نزديک و از آسمان دور است، عقل های شما سُست و افکار شما سفيهانه است. پس شما نشانه ای برای تيرانداز و لقمه ای برای خورنده و صيدی برای صيّاد می باشيد. ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( روز جمعه سال ۳۶ هجری پس از پایان جنگ در مسجد جامع شهر در نکوهش مردم بصره فرمود:) 🔹عوامل سقوط جامعه (روانشناسی اجتماعی مردم بصره ♦️شما سپاه يک زن و پيروان حيوان «شتر عايشه» بوديد، تا شتر صدا می کرد می جنگيديد و تا دست و پای آن قطع گرديد فرار کرديد. اخلاق شما پَست و پيمان شما از هم گُسسته، دين شما دورويی و آب آشاميدنی شما شور و ناگوار است. کسی که ميان شما زندگی کند به کيفر گناهش گرفتار می شود و آن کس که از شما دوری گزيند مشمول آمرزش پروردگار می گردد. گويا مسجد شما را می بينم که چون سينه کشتیِ غرق شده است، که عذاب خدا از بالا و پايين او را احاطه می کند و سرنشينانِ آن همه غرق می شوند. و در روايتی است: سوگند به خدا، سرزمين شما را آب غرق می کند، گويا مسجد شما را می نگرم که چون سينه کشتی يا چونان شترمرغی که بر سينه خوابيده باشد بر روی آب مانده است. و در روايت ديگر: مانند سينه مرغ روی آب دريا. و در روايت ديگری آمده: خاک شهر شما بد بُوترين خاک هاست، از همه جا به آب نزديک تر و از آسمان دورتر و نُه دَهم شرّ و فساد در شهر شما نهفته است. کسی که در شهر شما باشد گرفتار گناه و آنکه بيرون رود در پناه عفو خداست. گويی شهر شما را می نگرم که غرق شده و آب آن را فرا گرفته. چيزی از آن ديده نمی شود، مگر جاهای بلند مسجد، مانند سينه مرغ بر روی امواج آب دريا. ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( پس از پيروزی در جنگ بصره در سال ۳۶ هجری یکی از یاران امام گفت: دوست داشتم برادرم با ما بود و می دید که چگونه خدا تو را بر دشمنانت پیروز کرد) 🔹شرکت آیندگان در پاداش گذشتگان (نقش نیت در پاداش عمل) ♦️امام(علیه السلام) پرسيد: آيا فکر و دل برادرت با ما بود؟. گفت: آری. امام(علیه السلام) فرمود: پس او هم در اين جنگ با ما بود، بلکه با ما در اين نبرد شريکند آنهايی که حضور ندارند، در صُلب پدران و رَحِم مادران می باشند ولی با ما هم عقيده اند، به زودی متولّد می شوند و دين و ايمان به وسيله آنان تقويت می گردد. ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : (در جنگ جمل در سال ۳۶ هجری روز پنجشنبه ۱۵ جمادی الاخر هنگام دادن پرچم به دست فرزندش محمد حنفیه فرمود:) 🔹 آموزش نظامی ♦️اگر کوه ها از جای کنده شوند تو ثابت و استوار باش، دندان ها را بر هم بفشار، کاسه سرت را به خدا عاريت ده، پای بر زمين ميخکوب کن، به صفوف پايانی لشکر دشمن بنگر، از فراوانی دشمن چشم بپوش و بِدان که پيروزی از سوی خدای سبحان است. ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی (شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 0⃣4⃣ (قسمت چهل) راهکار موفقیت در فتنه ، صبر و بصیرت (خطبه ۱۷۳) 🔻« وَ قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ القِبْلَة » ؛ باز شده است در جنگ ، میان شما و میان مردمی که به ظاهر با شما هم کیش و هم عقیده اند. امروز دشمن شما در مقابلتان ، دشمنی صریح و واضح و آشکار نیست، بلکه دشمنی است که از لحاظ شعار ، کار او مشابه و تصور می رود که با شما هم مسلک است ؛ جنگیدن با این خیلی سخت است . امیرالمؤمنین راه یک چنین مبارزه ای را به ما می آموزد و نشان می دهد . 🔻«اَلا وَ لا یَحمِلُ هذَا العَلَمَ اِلاّ اَهلُ البَصَرِ وَ الصَّبر» ؛ پرچم و عَلَم این چنین کارزاری را فقط مردمی می توانند بر دوش بکشند که دو صفت در آنها باشد : ✅ اول ؛ آگاهی ✅ دوم ؛ استواری 🔹 انسان اگر بخواهد فریب دشمنهای نابکاری را که به ظاهر دوستند ، به ظاهر از انسان پابندترند به آن مسلک و آن عقیده و آن راه ، اما در باطن ، دشمنان بنیادی آن مسلک و عقیده اند نخورد ، اگر بخواهد اینها را بشناسد ، باید بصیرت داشته باشد. امروز مهم ترین تکلیف مسلمانهای دنیا این است که بصیرت و آگاهی و معرفت خود را تقویت کنند. مسلمانها سعی کنند بفهمند و بدانند . تا بصیرت نباشد ، راه های زندگی ، مشهود و معلوم نمی شود ؛ تا دقت نظر نباشد ، تا آگاهی نباشد ، تا هشیاری نباشد ، تا چشم مسلمان باز نباشد ، دشمن را در هر لباس نمی شناسد ؛ و ما امروز بیش از همیشه احتیاج داریم دشمنانمان و دشمنان دینمان و دشمنان قرآنمان را و دشمنان نهج البلاغه را در هر لباس بشناسیم ؛ ولو در لباس دوستان ، ولو در لباس علاقه مندان ، ولو در لباس منادیان و مدّعیان ، احتیاج داریم بشناسیم . 🔹 همان طوری که دشمنان دین و دشمنان قرآن و دشمنان رشد و کمال جامعهٔ اسلامی امروز سعی می کنند بصیرت را از آنها بگیرند ، سعی می کنند آنها را خواب و خام بار بیاورند ، سعی می کنند آنها را به ظواهر دل خوش بکنند ، سعی می کنند آنها را از تعمّق و تدبّر باز بدارند ، ما باید به دستور قرآن و به دستور امیرالمؤمنین در نهج البلاغه و به دستور مکتب اهل بیت ، بصیرت و آگاهی و هشیاری و معرفت خود را هر چه بیشتر کنیم . هرگز فکر نکنید که « نباید فکر کنم » ؛ هرگز نگویید « به من چه ، فهمیدم یا نفهمیدم » ! هرگز نگویید چون چنین گفته اند یا چون که این گفته است ، پس درست است ؛ سعی کنید فکر کنید ، سعی کنید بیندیشید . و در امر دین جز فروع دین که تقلیدی است، هیچ چیز دیگر تقلیدی نیست ؛ فقط فروع دین برای ما تقلیدی است ، فقط احکام و مقررات جامعهٔ اسلامی است که لازم است متخصص فن برای ما بیان بکند ؛ از آنکه گذشت ، هیچ چیز دیگر از دین تقلیدی نیست . همه چیز را باید دانست و فهمید و شناخت ؛ باید با بصیرت در راه دین شد ؛ باید در این راه با فهم و تدبر قدم نهاد تا دشمن خدا نتواند انسان را از این راه برگرداند ؛ تا نتواند راه دیگری را به عنوان راه دین به ما تحمیل کند . 🔹پرچم این پیکار و این مبارزه را هیچ کس بر دوش نمی کشد مگر آن که دارای بصیرت باشد و دارای صبر. ↩️ ادامه دارد...
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز (60).mp3
6.46M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز صد و هشتاد و هفتم : از خطبه ۱۵ تا خطبه ۱۱ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
گزارش موضوعات مهم خطبه ۱۵ تا خطبه ۱۱.mp3
2.55M
🔊 گزارش موضوعات مهم خطبه ۱۵ تا خطبه ۱۱ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : خطبه ۱۰ تا ۴ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 🔹آگاهی امام علیه السلام برای مقابله با اصحاب جمل ♦️آگاه باشيد که شيطان حزب خود را جمع کرده و سواره و پياده های لشکر خود را فراخوانده است. امّا من آگاهی لازم به امور را دارم، نه حق را پوشيده داشتم و نه حق بر من پوشيده ماند. سوگند به خدا، گردابی برای آنان به وجود آورم که جز من کسی نتواند آن را چاره سازد؛ آنها که در آن غرق شوند، هرگز نتوانند بيرون آيند و آنان که بگريزند خيال بازگشت نکنند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 🔹شناخت طلحه و زبير (و اصحاب جمل) ♦️چون رعد خروشيدند و چون برق درخشيدند، اما کاری از پيش نبردند و سر انجام سُست گرديدند. ولی ما اين گونه نيستيم، تا عمل نکنيم رعد و برقی نداريم و تا نباريم سيل جاری نمی سازيم. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( این سخنان ارزشمند در سال ۳۶ هجری به بیعت زبیر، اشاره دارد.) 🔹پيمان شكنی زبير ♦️زبير می پندارد با دست بيعت کرد نه با دل، پس به بيعت با من اقرار کرده، ولی مدّعیِ انکار بيعت با قلب است. بر او لازم است بر اين ادّعا دليل روشنی بياورد يا به بيعتِ گذشته بازگردد. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 🔹شناخت پيروان شيطان ♦️منحرفان شيطان را معيار کار خود گرفتند و شيطان نيز آنها را دام خود قرار داد و در دلهای آنان تخم گذارد و جوجه های خود را در دامانشان پرورش داد. با چشم های آنان می نگريست و با زبانهای آنان سخن می گفت. پس با ياری آنها بر مرکب گمراهی سوار شد و کردارهای زشت را در نظرشان زيبا جلوه داد؛ مانند رفتار کسی که نشان می داد در حکومت شيطان شريک است و با زبان شيطان سخن باطل می گويد. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
🌹سهم : خطبه ۱۰ تا ۴ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( در سال ۳۶ هجری در شهر مدینه آن گاه که از امام علیه السلام خواستند طلحه و زبیر را تعقیب نکند، فرمود:) 🔹آگاهی و مظلوميت امام (علیه السلام) ♦️به خدا سوگند، از آگاهی لازمی برخوردارم و هرگز غافلگير نمی شوم، که دشمنان ناگهان مرا محاصره کنند و با نيرنگ دستگيرم نمايند. من همواره با ياری انسان حق طلب بر سر آن کس می کوبم که از حق روی گردان است و با ياری فرمانبر مطيع، نافرمان اهل ترديد را در هم می شکنم، تا آن روز که دوران زندگانی من به سر آيد. پس سوگند به خدا، من همواره از حقِّ خويش محروم ماندم و از هنگام وفات پيامبر(صلی الله علیه و آله) تا امروز حق مرا از من باز داشته و به ديگری اختصاص دادند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( پس از وفات پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و ماجرای سقیفه، عباس و ابوسفیان، پیشنهاد خلافت داده که با امام علیه السلام بیعت کنند.) 1⃣ راههای پرهيز از فتنه ها ♦️ای مردم! امواج فتنه ها را با کشتی های نجات در هم بشکنيد و از راه اختلاف و پراکندگی بپرهيزيد و تاج های فَخر و برتری جويی را بر زمين نهيد. رستگار شد آن کس که با ياران به پاخاست، يا کناره گيری نمود و مردم را آسوده گذاشت. اين گونه زمامداری چون آبی بد مزّه و لقمه ای گلوگير است و آن کس که ميوه را کال و نارس بچيند، مانند کشاورزی است که در زمينِ شخصِ ديگری بکارد. 2⃣ فلسفه سكوت ♦️ در شرايطی قرار دارم که اگر سخن بگويم، می گويند بر حکومت حريص است و اگر خاموش باشم، می گويند: از مرگ ترسيد. هرگز! من و ترس از مرگ؟! پس از آن همه جنگ ها و حوادث ناگوار؟! سوگند به خدا! اُنس و علاقه فرزند ابيطالب به مرگ در راه خدا از علاقه طفل به پستان مادر بيشتر است. اين که سکوت برگزيدم، از علوم و حوادث پنهانی آگاهی دارم که اگر باز گويم مضطرب می گرديد، چون لرزيدن ريسمان در چاههای عميق. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( گفته شده که پس از فتح بصره در سال ۳۶ هجری و کشته شدن طلحه و زبیر ایراد فرمود.) 1⃣ ويژگیهای اهل بيت(علیهم السلام) ♦️شما مردم به وسيله ما از تاريکی های جهالت نجات يافته و هدايت شديد و به کمک ما به اوج ترقّی رسيديد. صبح سعادت شما با نور ما درخشيد. کر است گوشی که بانگِ بلندِ پندها را نشنود و آن کس را که فرياد بلند، کر کند، آوای نرم حقيقت چگونه در او أثر خواهد کرد؟ قلبی که از ترس خدا لرزان است، همواره پايدار و با اطمينان باد. من همواره منتظر سرانجام حيله گری شما مردم بصره بودم و نشانه های فريب خوردگی را در شما می نگريستم. تظاهر به دين داری شما پرده ای ميان ما کشيد ولی من با صفای باطن درون شما را می خواندم. 2⃣ ویژگی های امام علی علیه السلام ♦️من برای واداشتن شما به راه های حق، که در ميان جادّه های گمراه کننده بود، به پاخاستم در حالیکه سرگردان بوديد و راهنمايی نداشتيد. تشنه کام هرچه زمين را می کنديد قطره آبی نمی يافتيد، امروز زبانِ بسته را به سخن می آورم. دُور باد رأیِ کسی که با من مخالفت کند. از روزی که حق به من نشان داده شد، هرگز در آن شک و ترديد نکردم، کناره گيری من چونان حضرت موسی(علیه السلام) برابر ساحران است که بر خويش بيمناک نبود، ترس او برای اين بود که مبادا جاهلان پيروز شده و دولت گمراهان حاکم گردد. امروز ما و شما بر سر دو راهی حقّ و باطل قرار داريم، آن کس که به وجود آب اطمينان دارد تشنه نمی ماند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز (61).mp3
9.45M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز صد و هشتاد و هشتم : از خطبه ۱۰ تا خطبه ۴ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز (62).mp3
11.03M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز صد و هشتاد و نهم : خطبه ۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی (شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 1⃣4⃣ (قسمت چهل و یک) راهکار موفقیت در فتنه ؛ صبر و بصیرت (خطبه ۱۷۳) 🔹 شرط دومش هم این است که پایدار باشید ، مقاوم باشید. صبر را معنا کردیم مقاومت ؛ ✅ مقاومت در مقابل انگیزه های فساد ✅ مقاومت در مقابل انگیزه های انحصار ✅ مقاومت در مقابل کشش ها و جاذبه های شیطانی ✅ مقاومت در مقابل هر ضربتی که بخواهد انسان را از راه خدا دور کند و کنار بزند؛ این مقاومت ، معنای صبر است . 🔻«أَلَا وَ لَا یَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ» 🔸 اول باید آگاه باشی 🔸 دیگر باید مقاوم باشی 🔹اگر آگاهی داشتی [ اما ] مقاوم نبودی ، باز هم تلاشت پوچ است ؛ اگر دانستی ، عالم بودی ، آگاه بودی اما دل به جاذبه ها سپردی ، دنبال کششهای نفسانی و شیطانی رفتی ، مطالب را تحلیل کردی اما خودت دنبال تحلیل هایت نایستادی ، در آن راه حرکت نکردی ، مقاومت نکردی ، بیچاره ای ! 🔸 اهل بصر باید بود و اهل صبر . 🔹لازم است مقاومت و پایداری داشته باشی . آن کسانی که بصیرت و آگاهی و روشنفکری و بینش خوب دارند ، درک و علم و معرفت دارند اما نفسهای آنها آن قدر خبیث [ است ] ، نفسهای شیطانی آنها آن قدر نیرومند و بر آنها چیره و مسلط است که هر چیزی را بر آنها می تواند تحمیل بکند ، آن روشنفکری که می فهمد اما متعهد نیست ، از هر آدم عامی بدتر و شنیع تر است. بنابراین در یک چنین موقعیت و هنگامهٔ دشواری پرچم مبارزه را بر دوش گرفتن و با دشمنان بنیادی ، با دشمنانی که تظاهر به دشمنی هم نمی کنند در آویختن ، دو شرط مهم دارد : « الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ » ؛ آگاهی و مقاومت . « وَ لَا یَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ بِمَوَاضِعِ الْحَقِّ » ↩️ ادامه دارد...
🌹سهم : خطبه ۳ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀🌹❀✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 : (خطبه شقشقيه که درد دل های امام علیه السلام از ماجرای سقیفه و غصب خلافت در این خطبه مطرح است.) 5⃣ شكوه از خلافت عثمان: ♦️تا آن که سومی به خلافت رسيد. دو پهلويش از پرخوری باد کرده، همواره بين آشپزخانه و دستشويی سرگردان بود و خويشاوندان پدری او از بنی اميّه به پاخاستند و همراه او بيت المال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر گرسنه ای که به جان گياه بهاری بيفتد، عثمان آن قدر اسراف کرد که ريسمان بافته او باز شد و اعمال او مردم را برانگيخت و شکم بارگی او نابودش ساخت. 6⃣ بيعت عمومی مردم با امير المؤمنين (عليه السّلام) ♦️روز بيعت، فراوانی مردم چون يال های پر پُشت کفْتار بود، از هر طرف مرا احاطه کردند، تا آنکه نزديک بود حسن و حسين(علیهما السلام) لگدمال گردند و رِدای من از دو طرف پاره شد. مردم چون گلّه های انبوه گوسفند مرا در ميان گرفتند. امّا آنگاه که به پاخاستم و حکومت را به دست گرفتم، جمعی پيمان شکستند و گروهی از اطاعت من سرباز زده از دين خارج شدند و برخی از اطاعت حق سر بر تافتند، گويا نشنيده بودند سخن خدای سبحان را که می فرمايد: «سرای آخرت را برای کسانی برگزيديم که خواهان سرکشی و فساد در زمين نباشند و آينده از آنِ پرهيزکاران است». آری، به خدا آن را خوب شنيده و حفظ کرده بودند، امّا دنيا در ديده آنها زيبا نمود و زيور آن چشم هايشان را خيره کرد. 7⃣ مسؤوليت های اجتماعی ♦️"سوگند به خدايی که دانه را شکافت و جان را آفريد، اگر حضور فراوان بيعت کنندگان نبود و ياران حجّت را بر من تمام نمی کردند و اگر خداوند از علماء عهد و پيمان نگرفته بود که در برابر شکم بارگیِ ستمگران و گرسنگیِ مظلومان سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهايش می ساختم و آخر خلافت را با کاسه اوّل آن سيراب می کردم. آنگاه می ديديد که دنيای شما نزد من از آب بينی بزغاله ای بی ارزش تر است. گفتند: در اينجا مردی از اهالی عراق بلند شد و نامه ای به دست امام(علیه السلام) داد و امام(علیه السلام) آن را مطالعه می فرمود، گفته شد مسايلی در آن بود که می بايست جواب می داد. وقتی خواندن نامه به پايان رسيد، ابن عبّاس گفت: يا اميرالمؤمنين! چه خوب بود سخن را از همانجا که قطع شد آغاز می کرديد؟ امام(علیه السلام) فرمود: هرگز! ای پسر عبّاس، شعله ای از آتش دل بود، زبانه کشيد و فرو نشست، (ابن عبّاس می گويد: به خدا سوگند، بر هيچ گفتاری مانند قطع شدن سخن امام(علیه السلام) اين گونه اندوهناک نشدم، که امام(علیه السلام) نتوانست تا آنجا که دوست دارد به سخن ادامه دهد.) می گويم: معنای سخن امام(علیه السلام) که فرمود: «کراکب الصّعبة» اين است که اگر سوارکار، مهار شتر سرکش را سخت بکشد و مرکب چموش نافرمانی کند، بينی او پاره می شود و اگر مهارش را رها کند، چموشی کرده در پرتگاهِ سقوط قرار می گيرد و صاحبش قدرت کنترل او را ندارد. می گويند «اشنق الناقه» يعنی به وسيله مهار، سرشتر را بالا بکشد و «شنقها» نيز می گويند که ابن سکيت در کتاب اصلاح المنطق گفته است؛ اينکه فرمود «اشنق لها» و نفرمود «اشنقها» برای آنکه اين کلمه را مقابل «اسلس لها» قرار داد، گويی فرموده باشد که اگر سر او را بالا کشد، يعنی آن را واگذارد تا سر خود را بالا نگاه دارد." ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀🌹❀✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─
گزارش موضوعات مهم خطبه ۳.mp3
3.65M
🔊 گزارش موضوعات مهم خطبه ۳ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : خطبه ۳ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀🌹❀✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 : (خطبه شقشقيه که درد دل های امام علیه السلام از ماجرای سقیفه و غصب خلافت در این خطبه مطرح است.) 1⃣ شكوه از ابا بكر و غصب خلافت ♦️آگاه باشيد! به خدا سوگند ابابکر جامه خلافت را بر تن کرد، در حالیکه می دانست جايگاه من نسبت به حکومت اسلامی، چون مِحوَر آسياب است به آسياب، که دور آن حرکت می کند. او می دانست که سيل علوم از دامن کوهسار من جاری است و مرغان دورپرواز انديشه ها به بُلَندای ارزش من نتوانند پرواز کرد. پس من رِدای خلافت رها کرده و دامن جمع نموده از آن کناره گيری کردم و در اين انديشه بودم که آيا با دست تنها برای گرفتن حقِّ خود به پاخيزم؟ يا در اين محيط خفقان زا و تاريکی که به وجود آوردند، صبر پيشه سازم؟ که پيران را فرسوده، جوانان را پير و مردان با ايمان را تا قيامت و ملاقات پروردگار اندوهگين نگه می دارد. پس از ارزيابی درست صبر و بردباری را خِرَدمندانه تر ديدم. پس صبرکردم در حالیکه گويا خار در چشم و استخوان درگلوی من مانده بود و با ديدگان خود می نگريستم که ميراث مرا به غارت می برند. تا اينکه خليفه اوّل به راه خود رفت و خلافت را به پسر خَطّاب سپرد. 2⃣ بازی ابابكر با خلافت ♦️سپس امام(علیه السلام) مَثَلی را با شِعری از أَعشی عنوان کرد: مرا با برادر جابر، «حيّان» چه شباهتی است؟ (من همه روز را در گرمای سوزان کار کردم و او راحت و آسوده در خانه بود.) شگفتا! ابابکر که در حيات خود از مردم می خواست عذرش را بپذيرند، چگونه در هنگام مرگ خلافت را به عقد ديگری در آورد؟ هر دو از شتر خلافت سخت دوشيدند و از حاصل آن بهره مند گرديدند. 3⃣ شكوه از عمر و ماجرای خلافت: ♦️سرانجام اوّلی حکومت را به راهی درآورد و به دست کسی (عمر) سپرد که مجموعه ای از خشونت، سخت گيری، اشتباه و پوزش طلبی بود. زمامدار مانند کسی است که بر شتری سرکش سوار است، اگر عَنان محکم کشد پرده های بينی حيوان پاره می شود و اگر آزادش گذارد در پرتگاه سقوط می کند. سوگند به خدا، مردم در حکومت دومی در ناراحتی و رنج مهمّی گرفتار آمده بودند و دچار دورويی ها و اعتراض ها شدند و من در اين مدّت طولانی محنت زا و عذاب آور چاره ای جز شکيبايی نداشتم، تا آنکه روزگار عُمَر هم سپری شد. 4⃣ شكوه از شورای عمر: ♦️سپس عمر خلافت را در گروهی قرار داد که پنداشت من همسنگ آنان می باشم. پناه بر خدا از اين شورا! در کدام زمان در برابر شخص اوّلشان در خلافت مورد ترديد بودم، تا امروز با اعضای شورا برابر شوم؟ که هم اکنون مرا همانند آنها پندارند؟ و در صَف آنها قرارم دهند؟ ناچار باز هم کوتاه آمدم و با آنان هماهنگ گرديدم. يکی از آنها با کينه ای که از من داشت روی برتافت و ديگری دامادش را بر حقيقت برتری داد و آن دو نفر ديگر که زشت است آوردن نامشان. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀🌹❀✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─
🔵 اهمیت فرائض 💠 لا عِبَادَةَ كَأَدَاءِ الْفَرَائِضِ 🔹هیچ عبادتى مانند انجام واجبات نیست. 📒 ، حکمت ۱۱۳
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی (شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 2⃣4⃣ (قسمت چهل و دوم) برنامه های حکومت امیرالمؤمنین(خطبه ۱۶) 🔹 ماجرای این خطبه شانزدهم ، ماجرای بسیار مهمی است ؛ برای خاطر اینکه این خطبه را امیرمؤمنان در طلیعهٔ خلافت و در آغاز شروع دوران رهبری سیاسی خود در حضور هزاران نفر از جمعیت های مسلمانان ایراد کرده اند . 🔹در آغاز این خطبه ، امیرالمؤمنین خود را نسبت به آنچه در این خطبه تعهد خواهد کرد و همچنین نسبت به آنچه از حقایق و واقعیتهای تاریخی که حاکی از سنن الهی است و در این خطبه خواهد گفت ، عهده دار می کند. 🔹 ذمهٔ من عهده دار آن چیزی است که بیان می کنم، خود من متعهّدم آنچه را بیان خواهم کرد و خواهم گفت ؛ پیدا است یک مطلب بسیار مهمی است . غالباً وقتی که برنامه های بسیار مهمی قرار است به مردم ارائه بشود ، آن کسی که مجری برنامه و طراح برنامه است و بنا است او به این برنامه عمل کند ، برای جلب اطمینان بیشتر و برای اینکه دلگرمی زیادتری وجود داشته باشد ، خود را عهده دار قرار می دهد . 🔹 امیرالمؤمنین را همه به راستگویی و درست کرداری می شناسند ، همه می دانند که او پای آنچه بگوید ، خواهد ایستاد. 🔻« ذِمَّتِي بِمَا أَقُولُ رَهِينَةٌ وَ أَنَا بِهِ زَعِيمٌ » امام ( علیه السلام ) بعد از آنکه این تعهّد را بیان می کنند ، یک مطلبی را می گویند که این مطلب فوق العاده حائز اهمیت و مطلب پرمغزی است ، بعلاوه از این نظر که در آغاز و طلیعهٔ یک برنامه است و در ابتدا و پیش درآمد یک طرح اجتماعی است ، پیدا است که نظر به گذشتهٔ آن روز در جامعهٔ اسلامی و همچنین نظر به آیندهٔ آن روز هم هست . حالا توضیح می دهم ، روشن می شود . ↩️ ادامه دارد...
🌹سهم : خطبه ۲ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( پس از بازگشت از نبرد صفين در سال ۳۸ هجری ایراد فرمود.) 1⃣ ستايش پروردگار ♦️ستايش می کنم خداوند را برای تکميل نعمت های او و تسليم بودن در برابر بزرگی او و ايمن ماندن از نافرمانی او. و در رفع نيازها از او ياری می طلبم؛ زيرا آن کس را که خدا هدايت کند، هرگز گمراه نگردد و آن را که خدا دشمن دارد، هرگز نجات نيابد و هر آن کس را که خداوند بی نياز گرداند نيازمند نخواهد شد. پس ستايش خداوند، گرانسنگ ترين چيز است و برترين گنجی است که ارزش ذخيره شدن دارد و گواهی می دهم که جز خدای يکتای بی شريک معبودی نيست، شهادتی که اخلاص آن آزموده و پاکی و خلوص آن را باور داريم و تا زنده ايم بر اين باور استواريم و آن را برای صحنه های هولناک روز قيامت ذخيره می کنيم، زيرا شهادت به يگانگی خدا نشانه استواری ايمان، بازکننده درهای احسان، مايه خشنودی خدای رحمان و دورکننده شيطان است. 2⃣ ويژگی های پيامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) ♦️و شهادت می دهم که محمّد(صلی الله علیه و آله) بنده خدا و فرستاده اوست. خداوند او را با دينی آشکار و نشانه ای پايدار و قرآنی نوشته شده و استوار و نوری درخشان و چراغی تابان و فرمانی آشکارکننده فرستاد تا شک و ترديدها را نابود سازد و با دلايل روشن استدلال کند و با آيات الهی مردم را پرهيز دهد و از کيفرهای الهی بترساند. 3⃣ شناخت عصر جاهليت ♦️خدا پيامبرِ اسلام را زمانی فرستاد که مردم در فتنه ها گرفتار شده، رشته های دين پاره شده و ستون های ايمان و يقين ناپايدار بود. در اصول دين اختلاف داشته و امور مردم پراکنده بود؛ راه رهايی دشوار و پناهگاهی وجود نداشت؛ چراغ هدايت بی نور و کوردلی همگان را فرا گرفته بود. خدای رحمان معصيت می شد و شيطان ياری می گرديد؛ ايمان بدون ياور مانده و ستون های آن ويران گرديده و نشانه های آن انکار شده، راههای آن ويران و جادّه های آن کهنه و فراموش گرديده بود. مردم جاهلی شيطان را اطاعت می کردند و به راههای او می رفتند و در آبشخور شيطان سيراب می شدند. با دست مردم جاهليّت، نشانه های شيطان، آشکار و پرچم او برافراشته گرديد. فتنه ها مردم را لگدمال کرده و با سُم های محکم خود نابودشان کرده و پابرجا ايستاده بود. امّا مردم حيران و سرگردان، بی خبر و فريب خورده، در کنار بهترين خانه (کعبه) و بدترين همسايگان (بت پرستان) زندگی می کردند. خواب آنها بيداری و سُرمه چشم آنها اشک بود؛ در سرزمينی که دانشمند آن لب فرو بسته و جاهل گرامی بود. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
🌹سهم : خطبه ۲ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( پس از بازگشت از نبرد صفين در سال ۳۸ هجری ایراد فرمود.) 4⃣ ويژگيهای اهل بيت (علیهم السلام) ♦️عترت پيامبر(علیه السلام) جايگاه اسرار خداوندی و پناهگاه فرمان الهی و مَخزنِ علمِ خدا و مَرجع احکام اسلامی و نگهبان کتاب های آسمانی و کوه های هميشه استوار دين خدايند. خدا به وسيله اهل بيت (علیهم السلام) پشت خميده دين را راست نمود و لرزش و اضطراب آن را از ميان برداشت. 5⃣ سیمای فاسدان ♦️برابر فاسدانی که تخم گناه افشاندند و با آب غرور و فريب آبياری کردند و محصول آن را که جز عذاب و بدبختی نبود برداشتند. 6⃣ جایگاه خاندان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلّم) ♦️کسی را با خاندان رسالت نمی شود مقايسه کرد و آنان که پرورده نعمت هدايت اهل بيت پيامبرند با آنان برابر نخواهند بود. عترت پيامبر(صلی الله علیه و آله) اساس دين و ستون های استوار يقين می باشند. شتاب کننده بايد به آنان بازگردد و عقب مانده بايد به آنان بپيوندد؛ زيرا ويژگی های حقّ ولايت به آنها اختصاص دارد و وصيّت پيامبر(صلی الله علیه و آله)نسبت به خلافت مسلمين و ميراث رسالت به آنها تعلّق دارد. هم اکنون (که خلافت را به من سپرديد) حق به اهل آن بازگشت و دوباره به جايگاهی که از آن دور مانده بود، بازگردانده شد. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی (شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 3⃣4⃣ (قسمت چهل و سوم) برنامه های حکومت امیرالمؤمنین(خطبه ۱۶) 🔻اختلاف طبقاتی ؛ عامل سقوط جوامع 🔹کسی که در تاریخ نگاه کرده ، دیده و فهمیده که «وَ إِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا» ؛ " و چون بخواهیم شهری را هلاک کنیم، خوشگذرانانش را وامیداریم تا در آن به انحراف و فساد بپردازند و در نتیجه عذاب بر آن شهر لازم گردد ، پس آن را یکسره زیر و رو می کنیم." کسی که این قانون و سنت الهی را می شناسد ، می داند که هرگاه وقت مردن یک جامعه نزدیک می شود ، وقت در هم پاشیدن فرهنگ و مدنیت یک ملت می رسد ، خدای متعال مُترفین و ثروتمندان و اشراف آن جامعه را وامیدارد؛ وامیدارد یعنی مجبورشان می کند ؟ نه ، خدا هیچ کس را به گناه مجبور نمی کند ، [واداشتن] باز یعنی [همان] قانونها . 🔹 كلَّا إِنَّ الاْءِنسَانَ لَیطْغَی أَن رَآهُ اسْتَغْنَی ؛ این کسانی که بر اثر طغیانِ پول داری افتادند در جادهٔ گناه ، اشرافی گری ، فساد ، ایجاد تباهی در جامعه ، اینها سر بلند می کنند ، اینها بنا می کنند به عیش و عشرت ، بنا می کنند به حق ضعفا را غصب کردن ، واجبات گرسنگان را در مستحبات خود و فرزندان خود و نزدیکان خود و نوکرهای خود و حیوانات داخل خانهٔ خود صرف کردن. غذای یک سال یک شهر را یک شب در یک میهمانی مصرف می کنند ! 🔹 «فَفَسَقُوا فِيها» ؛ فسق می کنند ، گناه می کنند ؛ نتیجه اش چه می شود ؟ «فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ» ؛ قانون خدا ، سنّت خدا بر آنها قرار می گیرد ، «فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا» ؛ آن جامعه در هم پاشیده می شود ، آن نظام متلاشی می شود. نظام اشرافی گری نابود خواهد شد ؛ کجای دنیا ؟ همه جای دنیا ؛ چه وقت از زمان ؟ در عمر جهان و زمان و تاریخ از اول تا آخر ؛ وقتی ندارد ، جایی ندارد ، مال همیشه است ؛ این یک سنت است . 🔹 در یک جامعه ای که اختلاف طبقاتی هست ، یعنی ثروتهای طغیانگر هست ، فقرهای کشنده هست ، در این جامعه قهراً فساد هست، فسق هست، ظلم و نابسامانی هست که اینها از هم تخلّف ناپذیر است. ممکن نیست در یک جامعه ای آزادی مطلق در به دست آوردن ثروت باشد و ثروت طغیانگر نباشد . کجا اسلام اجازه می دهد که آدم ثروتمند و سرمایه دار هر کار دلش خواست در تحصیل ثروت یا خرج آن انجام بدهد؟ [ این ] کجا از منطق اسلامی است؟ اسلام اجازه نمی دهد ؛ چرا؟ برای اینکه اگر چنین چیزی وجود پیدا کرد ، اگر آزادی و بی بندوباری و افسارگسیختگی در مقابل سرمایه داران، پول داران، اشراف و ثروتمندان قرار داده شد ، این جادهٔ آسفالته ، این هم اسب بی لجام ؛ بتاز هر چه می توانی ! آن قدر می تازد که دیگر انسانی که قابل فشردن باشد نماند ؛ هر که را می شود فشرد می فشرد . بنابراین اختلاف طبقاتی به وجود می آید. اختلاف طبقاتی که به وجود آمد ، بدبختی به وجود می آید ، گناه به وجود می آید. ↩️ ادامه دارد...
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز (63).mp3
7.63M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز صد و نودم : خطبه ۲ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
گزارش موضوعات مهم خطبه ۲.mp3
3.04M
🔊 گزارش موضوعات مهم خطبه ۲ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : خطبه ۱ بخش ۱ تا ۳ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀🌹❀✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 : ( امام علیه السلام در این سخنرانی از آفرينش آسمان و زمین و آفرینش انسان یاد می کند.) 1⃣ عجز انسان از شناخت ذات خدا ♦️سپاس خداوندی را که سخنوران از ستودن او عاجزند و حساب گران از شمارش نعمت های او ناتوان و تلاش گران از ادای حق او درمانده اند. خدايی که افکار ژرف انديش، ذات او را درک نمی کنند و دست غوّاصان دريای علوم به او نخواهد رسيد. پروردگاری که برای صفات او حدّ و مرزی وجود ندارد و تعريف کاملی نمی توان يافت و برای خدا وقتی معيّن و سرآمدی مشخّص نمی توان تعيين کرد. مخلوقات را با قدرت خود آفريد و با رحمت خود بادها را به حرکت در آورد و به وسيله کوه ها اضطراب و لرزش زمين را به آرامش تبديل کرد. 2⃣ دين و شناخت خدا ♦️ سرآغازِ دين، خداشناسی است و کمال شناخت خدا باور داشتن او و کمال باور داشتن خدا، شهادت به يگانگی اوست و کمال توحيد «شهادت بر يگانگی خدا» اخلاص و کمال اخلاص، خدا را از صفات مخلوقات جدا کردن است؛ زيرا هر صفتی نشان می دهد که غير از موصوف و هر موصوفی گواهی می دهد که غير از صفت است؛ پس کسی که خدا را با صفت مخلوقات تعريف کند او را به چيزی نزديک کرده و با نزديک کردن خدا به چيزی، دو خدا مطرح شده و با طرح شدن دو خدا، اجزايی برای او تصوّر نموده و با تصوّر اجزا برای خدا او را نشناخته است. و کسی که خدا را نشناسد به سوی او اشاره می کند و هر کس به سوی خدا اشاره کند، او را محدود کرده به شمارش آوَرَد. و آن کس که بگويد «خدا در چيست؟»، او را در چيز ديگری پنداشته است و کسی که بپرسد «خدا بر روی چه چيزی قرار دارد؟»، به تحقيق جايی را خالی از او در نظر گرفته است، در صورتی که خدا همواره بوده و از چيزی به وجود نيامده است. با همه چيز هست، نه اينکه همنشين آنان باشد و با همه چيز فرق دارد نه اينکه از آنان جدا و بيگانه باشد. انجام دهنده همه کارهاست، بدون حرکت و ابزار و وسيله. بيناست حتّی در آن هنگام که پديده ای وجود نداشت، يگانه و تنهاست، زيرا کسی نبوده تا با او اُنس گيرد و يا از فقدانش وحشت کند. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀🌹❀✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─
🌹سهم : خطبه ۱ بخش ۱ تا ۳ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀🌹❀✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 : ( امام علیه السلام در این سخنرانی از آفرينش آسمان و زمین و آفرینش انسان یاد می کند.) 3⃣ راههای خدا شناسی 🔹اوّل - آفرينش جهان ♦️خلقت را آغاز کرد و موجودات را بيافريد، بدون نياز به فکر و انديشه ای، يا استفاده از تجربه ای، بی آنکه حرکتی ايجاد کند و يا تصميمی مضطرب در او راه داشته باشد. برای پديد آمدن موجودات، وقت مناسبی قرار داد و موجودات گوناگون را هماهنگ کرد و در هر کدام، غريزه خاصّ خودش را قرار داد و غرايز را همراه آنان گردانيد. خدا پيش از آنکه موجودات را بيافريند، از تمام جزئيّات و جوانب آنها آگاهی داشت و حدود و پايان آنها را می دانست و از اسرار درون و بيرون پديده ها آشنا بود. سپس خدای سبحان طبقات فضا را شکافت و اطراف آن را باز کرد و هوایِ به آسمان و زمين راه يافته را آفريد و در آن آبی روان ساخت، آبی که امواج متلاطم آن شکننده بود، که يکی بر ديگری می نشست، آب را بر بادی طوفانی و شکننده نهاد و باد را به بازگرداندن آن فرمان داد و به نگهداری آب مسلّط ساخت و حدّ و مرز آن را به خوبی تعيين فرمود. فضا در زير تندباد و آب بر بالای آن در حرکت بود. سپس خدای سبحان طوفانی برانگيخت که آب را متلاطم ساخت و امواج آب را پی در پی در هم کوبيد. طوفان به شدّت وزيد و از نقطه ای دور دوباره آغاز شد. سپس به طوفان امر کرد تا امواج درياها را به هر سو روان کند و بر هم کوبد و با همان شدّت که در فضا وزيدن داشت، بر امواج آب ها حمله ور گردد از اوّلِ آن برمی داشت و به آخرش می ريخت و آبهای ساکن را به امواج سرکش برگرداند. تا آنجا که آب ها روی هم قرار گرفتند و چون قلّه های بلند کوه ها بالا آمدند. امواج تُند کف های برآمده از آب ها را در هوای باز و فضای گسترده بالا برد که از آن هفت آسمان را پديد آورد. آسمان پايين را چون موج مهار شده و آسمان های بالا را مانند سَقفی استوار و بلند قرار داد، بی آنکه نيازمند به ستونی باشد يا ميخ هايی که آنها را استوار کند. آنگاه فضای آسمان پايين را به وسيله نور ستارگانِ درخشنده زينت بخشيد و در آن چراغی روشنايی بخش (خورشيد) و ماهی درخشان، در مدارِ فَلَکی گردان و برقرار و سقفی متحرّک و صفحه ای بی قرار به جريان انداخت. 🔹دوّم- شگفتی خلقت فرشتگان ♦️سپس آسمان های بالا را از هم گُشود و از فرشتگان گوناگون پُر نمود. گروهی از فرشتگان همواره در سجده اند و رکوع ندارند و گروهی در رکوعند و يارای ايستادن ندارند و گروهی در صف هايی ايستاده اند که پراکنده نمی شوند و گروهی همواره تسبيح گويند و خسته نمی شوند و هيچ گاه خواب به چشمشان راه نمی يابد و عقلهای آنان دچار اشتباه نمی گردد، بدن های آنان دچار سُستی نشده و آنان دچار بی خبریِ برخاسته از فراموشی نمی شوند. برخی از فرشتگان، امينان وحی الهی و زبان گويای وحی برای پيامبران می باشند، که پيوسته برای رساندن حکم و فرمان خدا در رفت و آمدند. جمعی از فرشتگان حافظان بندگان و جمعی ديگر دَربانان بهشتِ خداوندند. بعضی از آنها پاهايشان در طبقات پايين زمين قرار داشته و گردن هاشان از آسمان فراتر و ارکان وجودشان از اطراف جهان گذشته، عرش الهی بر دوش هايشان استوار است، برابر عَرش خدا ديدگان به زير افکنده و در زير آن، بال ها را به خود پيچيده اند. ميان اين دسته از فرشتگان با آنها که در مراتب پايين تری قرار دارند، حجابِ عِزّت و پرده های قدرت فاصله انداخته است. هرگز خدا را با وَهم و خيال در شکل و صورتی نمی پندارند و صفات پديده ها را بر او روا نمی دارند؛ هرگز خدا را در جايی محدود نمی سازند و نه با همانند آوردن به او اشاره می کنند. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀🌹❀✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─