💢 سلیمانی چگونه سلیمانی شد...
#فقط_برای_خدا (۱)
فرش کوچکی انداخت گوشه حیاط خانه پدری اش؛ توی آفتاب....
پیرمرد را از حمام آورد، روی فرش نشاند و سرش را خشک کرد.
دست و پیشانیاش را میبوسید و میگفت: " همهی دلخوشی من توی این دنیا پدرمه...."
#مکتب_حاج_قاسم
🇮🇷 @Hajghasem_ir 🇮🇷
💢 سلیمانی چگونه سلیمانی شد...
#فقط_برای_خدا (۲)
راه افتاد
به دختر یکی از شهدا
سر بزند؛
پابرهنه....
تا برایش
کفش ببرند،
رسیده بود .....
#مکتب_حاج_قاسم
🇮🇷 @Hajghasem_ir 🇮🇷
💢 سلیمانی چگونه سلیمانی شد...
#فقط_برای_خدا (۳)
باغبان اسم رئیس جمهور آمریکا را گذاشته بود روی سگش...
وقتی فهمید عصبانی شد. گفت: " درسته که او دشمن ماست و ما قبولش نداریم، ولی یک انسانه؛ هیچوقت اسم یک انسان را بر روی حیوان نگذار..."
#مکتب_حاج_قاسم
🇮🇷 @Hajghasem_ir 🇮🇷
💢 سلیمانی چگونه سلیمانی شد...
#فقط_برای_خدا (۴)
جانباز بالای پنجاه درصد بود؛
هم حقوق جانبازی داشت،
هم حق پرستاری....
کارت بانکیاش را داد؛
گفت: " این پول رو خرج درمان جانبازهایی کنید که توانش رو ندارن..."
این همه سال به موجوی کارت دست نزده بود....
#مکتب_حاج_قاسم
🇮🇷 @Hajghasem_ir 🇮🇷
💢 سلیمانی چگونه سلیمانی شد...
#فقط_برای_خدا (۵)
آمد به خط فاطمیون ....
شب که شد، گفتیم لابد میرود یک جایی دور از هیاهوی رزمنده ها استراحت کند.
کفشهایش را گذاشت زیر سرش، گوشهی اتاق دراز کشید...
خودمان خجالت کشیدیم؛ اتاق را خلوت کردیم که چند ساعت استراحت کند....
#مکتب_حاج_قاسم
🇮🇷 @Hajghasem_ir 🇮🇷
💢 سلیمانی چگونه سلیمانی شد...
#فقط_برای_خدا (۶)
با هم رفتیم به محل تولدش....
همه جا را نشانمان داد و گفت:
" اگر روزی آقا به من اجازه بدهند از شغلم کناره بگیرم، حتماً به روستا برمیگردم و دوباره کار پدرم را انجام میدهم؛ پدرم کشاورز بود؛ تمام این بوتهها را با دست خودش کاشت. دوست دارم برگردم و یک کار درآمدزا از همین بیابان که کسی برای آن ارزش قائل نیست، برای جوانهای روستا مهیّا کنم."
#مکتب_حاج_قاسم
🇮🇷 @Hajghasem_ir 🇮🇷
💢 سلیمانی چگونه سلیمانی شد...
#فقط_برای_خدا (۷)
در فرودگاه دمشق نماز جماعت خواندیم.
نماز که تمام شد، یک نفر از پشت سر گفت: " نماز دوم را با تاخیر بخوانیم...."
#حاج_قاسم بود....
یک گروه از اهل سنت میخواستند نماز جماعت بخوانند، جماعت ما مانعشان بود.
می خواست اول اهل سنت نماز جماعت بخوانند که روی وقت حساسیت بیشتری داشتند....
#مکتب_حاج_قاسم
🇮🇷 @Hajghasem_ir 🇮🇷
💢 سلیمانی چگونه سلیمانی شد...
#فقط_برای_خدا (۸)
وسط میدان صبحگاهی دستهایش را بالا گرفت، یک دستش وصیت نامه امام بود، یک دستش نامه حمایت از یک نامزد انتخابات....
گفت: حالا کدام را انتخاب کنیم؟
فرصت نداد کسی حرف بزند، وصیت نامه را جلو آورد و گفت؛ امام گفته پاسدارها در سیاست و طرفداری از جناحها دخالت نکنند....
#مکتب_حاج_قاسم
🇮🇷 @Hajghasem_ir 🇮🇷
⭕️ #فقط_برای_خدا
🔺 میخواستند عکس یادگاری بگیرند، حاج قاسم از ماشین پیاده شد، یک خانم با حجاب نامناسب خواست عکس بگیرد با او هم عکس گرفت. گفت: باور نمیکردم با من هم عکس بگیرید از امروز سعی میکنم حجابم را درست کنم...
🇮🇷 @Hajghasem_ir 🇮🇷
⭕ قبول کرده بود سخنران یادواره شهدای یک روستا باشد وقتی متوجه شد برای مراسم مردم را بازرسی می کنند گفت: با این وضعیت سخنرانی نمیکنم. مگر اینکه دست از بازرسی مردم بردارید.
#فقط_برای_خدا
🇮🇷 @Hajghasem_ir 🇮🇷
#فقط_برای_خدا
همه منتظر مداح بودند.
یک نفر ، جوان هفده هجده ساله ای را نشان داد و گفت:
مداح آمد....
بلند شد و رفت به استقبالش!
بعد از مراسم هم خودش بدرقه اش کرد؛
مثل یک مداح پُرآوازه؛
مثل یک میهمان ویژه!
🇮🇷 @Hajghasem_ir 🇮🇷