#ادمین:❣ درددل مریم که اعضای کاناله دختریکه اتفاقات غیرقابل پیش بینی در زندگیش اتفاق می افته رو بخونید و نظراتتون رو برامون ارسال کنید... ممکنه برای هر کدوم از ما اتفاق بیفته.... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#ادمین:❣ درددل مریم که اعضای کاناله دختریکه اتفاقات غیرقابل پیش بینی در زندگیش اتفاق می افته رو بخونید و نظراتتون رو برامون ارسال کنید... ممکنه برای هر کدوم از ما اتفاق بیفته.... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#ادمین:❣ درددل مریم که اعضای کاناله دختریکه اتفاقات غیرقابل پیش بینی در زندگیش اتفاق می افته رو بخونید و نظراتتون رو برامون ارسال کنید... ممکنه برای هر کدوم از ما اتفاق بیفته.... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#ادمین:❣ درددل مریم که اعضای کاناله دختریکه اتفاقات غیرقابل پیش بینی در زندگیش اتفاق می افته رو بخونید و نظراتتون رو برامون ارسال کنید... ممکنه برای هر کدوم از ما اتفاق بیفته.... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#ادمین:❣ درددل مریم که اعضای کاناله دختریکه اتفاقات غیرقابل پیش بینی در زندگیش اتفاق می افته رو بخونید و نظراتتون رو برامون ارسال کنید... ممکنه برای هر کدوم از ما اتفاق بیفته.... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#ادمین:❣ درددل مریم که اعضای کاناله دختریکه اتفاقات غیرقابل پیش بینی در زندگیش اتفاق می افته رو بخونید و نظراتتون رو برامون ارسال کنید... ممکنه برای هر کدوم از ما اتفاق بیفته.... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#ادمین:❣ درددل مریم که اعضای کاناله دختریکه اتفاقات غیرقابل پیش بینی در زندگیش اتفاق می افته رو بخونید و نظراتتون رو برامون ارسال کنید... ممکنه برای هر کدوم از ما اتفاق بیفته.... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#ادمین:❣ درددل مریم که اعضای کاناله دختریکه اتفاقات غیرقابل پیش بینی در زندگیش اتفاق می افته رو بخونید و نظراتتون رو برامون ارسال کنید... ممکنه برای هر کدوم از ما اتفاق بیفته.... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#ادمین:❣ درددل مریم که اعضای کاناله دختریکه اتفاقات غیرقابل پیش بینی در زندگیش اتفاق می افته رو بخونید و نظراتتون رو برامون ارسال کنید... ممکنه برای هر کدوم از ما اتفاق بیفته.... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#ادمین:❣ درددل مریم که اعضای کاناله دختریکه اتفاقات غیرقابل پیش بینی در زندگیش اتفاق می افته رو بخونید و نظراتتون رو برامون ارسال کنید... ممکنه برای هر کدوم از ما اتفاق بیفته.... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#ادمین:❣ درددل مریم که اعضای کاناله دختریکه اتفاقات غیرقابل پیش بینی در زندگیش اتفاق می افته رو بخونید و نظراتتون رو برامون ارسال کنید... ممکنه برای هر کدوم از ما اتفاق بیفته.... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

سلام میخواستم یکی از تجربه هامو بگم میدونم سنم کمه ولی باز به درد دخترای همسن خودم میخوره✨۱۴ سالمه.... ما تقریبا دو سال هست که اسباب کشی کردیم و اومدیم خونه جدید از همون اول که اومدیم همه پسرا زوم بودن روم همش میخواستن نزدیک بشن یکیشون از همه بیشتر ولی خب من مغرور بودم و به هیچکدوم محل نمیدادم. من یه مدت میرفتم پارکینگ و اسکیت میکردم و در ما جوری بود که از بیرون داخل دیده میشد اینا به بهونه های مختلف میومدن جلو. و من محل نمیدادم و اونا فقط حرفاشون رو میزدن نامه میدادن به بچه ها بیان بدن به من و من پاره میکردم چهار ماه به همین منوال گذشت تا اینکه من یه بازی آنلاین نصب کردم نمیدونم چطور ایدی منو پیدا کرد بهم پیام داد و من فهمیدم خودشه اول خودش رو میزد به اون راه که من نیستم و این داستانها ولی بعدش گفت میخواستم امتحانت کنم😐گفتم چیکار داری و اینا گفت اعصاب نداری گفتم اره ندارم کارت رو بگو میگفت هیچی میخوام باهات اشنا شم گفتم من نمیخوام گفت چرا انقدر تند میری منم گفتم مدلمه همینجوری اوایل چت میکردیم ولی واقعا من اصلا علاقه ای به چت کردن با اون اقا پسر نداشتم چون اون بازی اصلا قابلیت بلاک نداشت و خب من تازه بازی رو نصب کرده بودم نمیتونستم بخاطر اون پاکش کنم از اینا بگذریم از فرداش شروع کرد که بیا رل بزنیم عاشقت شدم و اینا من چون هیچ اعتقادی به عشق تو این سن نداشتم حرفاش رو باور نمیکردم(اینم اضافه کنم یه دوست داشتن بچه گانه نسبت بهش داشتم ولی خودم میدونستم زود گذره و همینطور هم شد)همش میگفتم عشقم عزیزم من هم از این کلمات متنفرم مخصوصا که برای مخ زنی باشه😑تا یه روز ایدیم رو تو ایتا پیدا کرد و بهم پیام داد سریع بلاک کردم و کلا بازی هم پاک کردم از وقتی که بازی رو پاک کردم جوری نگاه میکرد انگار قاتل باباشم😐😂منم همه چیو به مامانم گفتم چون خیلی باهاش راحتم عین دوتا خواهر و دوست مامانم تشویق کرد که اینطور گفته بودم اینم بگم من گفته بودم میتونیم عین دوتا دوست معمولی باشیم ولی رل نه قبول نکرده بود منم بیخیالش شدم مامانم هم خوشحال بود اینکه رل نزدم و عاقلانه رفتار کردم خوشحال از اینکه این ماجرا تموم شده اما اینطور نبود😕بعد این ماجرا من با دوتا دختر تو محلمون دوست داشتم میرفتیم پارکینگ اونا پارکینگ ما تا اینکه بعد چند ماه یکیشون گفت که اون پسری که اول به من گیر داده بود حالا به اون یکی دوستم گیر داده(من چیزی راجب اون موضوع به هیچکدوم نگفته بودم)گذشت که دیدم این دوستم هم بهش علاقه داره دیدم که این میخواد خودش رو بدبخت کنه من همه چیو بهش گفتم خب دوستام بودن حرف منو قبول داشتن تا یه پسر بعد اولش پسره میزد زیر که من نبودم دوستم بوده بعدش میگه میخواستم برای دوستم مخشو بزنم😐حتی چتای فیک هم ساخته بود ولی خب باور نکردن پسره تو بیو هم فحشای بد میداد حالم خیلی بد بود با اون دونفر هم ارتباطم رو قطع کردم چون اگر کرم نریخته بودن ایدی پسررو پیدا نمیکردن هیچکدوم از این اتفاقات نمی افتاد بعد یه مدت که پسره دید نمیتونه مخ اون دوستم هم بزنه به اونم کلی فحش داده و تمام دخترا خواهش میکنم رل نزنید ته این رابطه ها هیچی نیست🙂❤️ #ادمین: زیباترین قسمت ماجرا ارتباط صمیمی دخترِ گلمون با مادرش بود، قطعا اگر فرزندان مشکلی براشون پیش بیاد با والدین در میون بذارن خیلی از اتفاقات تلخِ بعدی نخواهد افتاد @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿