eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.7هزار عکس
620 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک ایده آشتی👇
سه روز بود با همسرم قهر بودیم، اولین بار بود به سه روز می کشید و جو اونقدر سنگین بود که معلوم بود به این زودی هیچکدوم پیشقدم برای آشتی نخواهیم شد😔 تا اییییینکه دیشب دست غیب به فریادمون رسید... من توی اتاق خوابیده بودم و همسرم توی هال😢 یهو صدای افتادن یه چیزی اومد 😳 هر دومون پاشدیم و همه جا رو گشتیم ولی نفهمیدیم چی بود. ((البته صبح دیدم شیشه روغن بادام بوده و ازش تشکر کردم❗️)) بعد دوباره هرکدوم رفتیم سر جاهامون خوابیدیم و منم که ترسووووو😁 یهو یه ندایی از درون بهم گفت اینم برای آشتی چرا معطلی🤔 رفتم لامپ اتاق رو روشن کردم و عین بچه های مظلوم ایستادم کنار در و گفتم من می ترسم بخوابم😢 همسرم هم دستاشو بااااااز کرد و گفت بیا اینجا بخواب🤗 منم خوشحاااااال لامپ رو خاموش کردم و دوییییییدم توی بغلش😋 چه امنیت و آرامشی رو سه روز از خودم گرفته بودم. خداروشکر آشتی کردیم و چقدر قهر به آشتی بعدش می ازره ،،، البته قهرهای کوچولو. ☝️شما هم هرموقع خواستید آشتی کنید ولی نمی خواستید منت کشی بشه از این الهام بگیرید😉 خودتون یه چیزی رو وقتی تازه برای خوابیدن رفتید بندازید که صدا بده ، ولی زود قایمش کنید تا همسرتون نیومده، و بعد مثلا ترس رو بهونه کنید که مجبور بشید برید و توی بغلش بخوابید😍 زندگیتون شیرین باشه مثل عسل😋 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
💕💕💕🍃🍃🍃🍃 سه روز بود با همسرم قهر بودیم، اولین بار بود به سه روز می کشید و جو اونقدر سنگین بود که
تا اییییینکه دیشب دست غیب به فریادمون رسید... من توی اتاق خوابیده بودم و همسرم توی هال😢 یهو صدای افتادن یه چیزی اومد 😳 هر دومون پاشدیم و همه جا رو گشتیم ولی نفهمیدیم چی بود. ((البته صبح دیدم شیشه روغن بادام بوده و ازش تشکر کردم❗️)) بعد دوباره هرکدوم رفتیم سر جاهامون خوابیدیم و منم که ترسووووو😁 یهو یه ندایی از درون بهم گفت اینم برای آشتی چرا معطلی🤔 رفتم لامپ اتاق رو روشن کردم و عین بچه های مظلوم ایستادم کنار در و گفتم من می ترسم بخوابم😢 همسرم هم دستاشو بااااااز کرد و گفت بیا اینجا بخواب🤗 منم خوشحاااااال لامپ رو خاموش کردم و دوییییییدم توی بغلش😋 چه امنیت و آرامشی رو سه روز از خودم گرفته بودم. خداروشکر آشتی کردیم و چقدر قهر به آشتی بعدش می ازره ،،، البته قهرهای کوچولو. ☝️شما هم هرموقع خواستید آشتی کنید ولی نمی خواستید منت کشی بشه از این الهام بگیرید😉 خودتون یه چیزی رو وقتی تازه برای خوابیدن رفتید بندازید که صدا بده ، ولی زود قایمش کنید تا همسرتون نیومده، و بعد مثلا ترس رو بهونه کنید که مجبور بشید برید و توی بغلش بخوابید😍 زندگیتون شیرین باشه مثل عسل😋 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🌻تلنگرانه ⭕️ بالاییمون یه زن و شوهرِ جوونن که نمیشن! چندوقتی بود فاطمه خانم میومد دخترمو به ی سرگرمشدن میبرد خونش و منم به خیال اینکه میکنم ممانعت نمیکردم کل زمانی که دخترم میرفت خونشون صدای هاش پایین میومد تا زمانیکه آقا شوهرش میومد ، یهو صدا قطع میشد ،،، بلافاصله برم دخترمو بیارم همیشه میزاشتم یه ساعتی بگذره بعد... تااینکه یروز فاطمه اومد و با گفت دیگه دخترتو نفرست بالا... با استرس پرسیدم چرا چیشده فاطمه؟؟؟ یهو بغضش ده برابر ترکید و لباسشو کشید بغلو رو شونش جای کبودی نشون داد! مردم از ترس بنفش شده بود 😔 پرسیدم فاطمه جان گیج شدم چیشده آخه؟؟؟ آروم گفت رفته بودم آشپزخونه شام بزارم زهرا هم آروم داشت با عروسکش بازی میکرد که یهو علی الکی شروع کرد دعوا با من آخرم کتکم زد گفت زنیکه بچه های مردم و میاری جلو چشمم دقم بدی ؟؟؟ بعد هم بهونه گیری میکنه و حرف زن دوم و پیش میکشه منم دهن به دهن شدمو جلو زهرا دستش روم بلند کرد بخدا نمیخواستم اینطور بشه😞 دیگه بعد اون جریان دخترمو هرجایی حتی خونه ی خواهرم بدون خودم نزاشتم بمونه . @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿