دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#تجربه🌱
سلام. یه آقایی که بهشون علاقه هم داشتم چند ماه قبل اومدن خواستگاریم چون هر دومون هم رو دوست داشتیم جواب من مثبت بود.
اما در شب خواستگاری مادر ایشون وقتی خانواده من رو میبینن کلی ایراد میگیره و مخالفت میکنه.
منم چون خیلی این آقا پسر رو دوست داشتم پاش موندم داره نزدیک یه سال میشه اما من هنوزم این آقا رو دوست دارم و هیچ پسری رو نمیتونم قبول کنم با خودم لج کردم دور قلبم حصار کشیدم نمیذارم هیچ کسی نزدیکم بشه اون آقا هم هنوز من و دوست داره و اونم
افسرده شده
خواهش میکنم برامون دعا کنید که بهم برسیم و سفارشم به دخترا اینکه حتما قبل از خواستگاری ببینید پسر تا چه حد به مادرش وابستگی داره
اگه مادر ذلیله و نمیتونه رو حرف مادرش حرف بزنه اصن نذارید پا پیش بذاره که بعدش خیلی پشیمون میشید.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#تجربه🌱
من دخترم و ۲۴ سالمه و حدود ۴ ماه هست که ازدواج کردم؛ دلم خواست این رو برای همه دختر پسرا بنویسم که حتی اگر لازم شد برای خانوادههاشون هم این رو تعریف کنن تا شاید کمی از سختگیریها کم بشه.
اول هم یه عذرخواهی بکنم که ممکنه کمی متنم طولانی بشه.
من و همسرم بنا به شرایطی که خیلی پایین و بالا داشت با هم آشنا شدیم و بعد مدتی تصمیم بر ازدواج گرفتیم.
این رو هم باید بگم که رابطه ما و حتی خواستگاریمون از اول لانگدیستنس بود و داماد فقط برای عقد تونست بیاد ایران.
عقد من خیلی زیبا بود چون از اولین جلسهای که خانوادهها با هم رفتن رستوران تا با هم آشنا بشن تا روز عقد، همه دست به دست هم دادن تا من و همسرم شاد باشیم.
نه صحبت از خرید طلا و عروسی شد و نه صحبت از رسم و رسوم سخت.( این رو هم بگم ما هر کدوم از دو قومیت متفاوت هستیم و رسوم فراوانی هم داریم).
ما تصمیم گرفتیم تا خانوادهها کنار هم دوست باشن و روابط قشنگی شکل بگیره من با خواهرشوهرم مثل رفیقم و پدرشوهرمم عین دوست خوبه برام و متاسفانه مادرشوهرم به رحمت خدا رفته؛
خانواده من هم همسرم رو عین پسرشون میدونن و هیچ تفاوتی حتی با برادرم نداره.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#تجربه🌱
سلام
دخترم ۱۹ سالمه
میخوام راجع به خانوادم صحبت کنم
مامانم سالها پیش از اینکه من به دنیا بیام از شوهر اولش طلاق گرفته و از اون چهارتا بچه داره
بعدش با بابام آشنا میشه و مخفیانه ازدواج میکنه و من به دنیا میام همون اول برای اینکه به قول خودش آبروش حفظ شه به همه
میگه این بچه این آقاست (یعنی بابام) و مادرش مرده من دارم بزرگش میکنم و حالا سالهاست همه این فکرو میکنن
سابقا وضع مالی خوبی نداشتیم بابام شبانه روز کار میکرد تا خرجمونو دربیاره گذشت تا زمین مادرم فروخته شد و به یه نوایی رسیدیم.
الان بچه هاش فکر میکنن این مال و اموال حق مسلم اوناست که من و بابام سلبشون کردیم حتی خود مامانم همچین نظری داره!!
بچه هاش مدام اذیتمون میکنن(حتی به کتک کاری هم کشیده) ولی دریغ از یک بار که پشت ما وایسته که سالها پشت همه چیزش بودیم
یه حسادت از همون بچگی با منه اینکه چرا من هیچ وقت دوست داشته نشدم ولی مامانم همیشه تو هر شرایطی مراقب اونا بوده هرچی هم فکر میکنم امتیاز مثبت تری از من نداشتن
یکی از دختراش حاضرم قسم بخورم آدم خوبی نیست و مامانم میدونه و همچنان به فکر اونه.
درسته بچههاشن منم نمیگم اونا رو بذاره کنار ولی من رو هم به حساب بیاره، اینه که از خونهای که توش زندگی میکنم متنفرم از رنجی که هر روز دارم به دوش میکشم حاضرم هر بهایی بدم و از این خونه برم .
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#تجربه🌱
سلام
ما یه فامیلی داریم(زنداییم)خیلی آدم مزخرف و خرافاتیه
داستان از این قراره که خواهر من میاد تو یک مسابقه جهانی نفر اول میشه و ایشون حرصش میگیره
چون ما فاصلمون باهاشون زیاده کم پیش میاد ببینیمش،بعد توی تعطیلات من و خواهرم رفتیم پیش خالم و اینا هم اومدن خونشون همه چی عادی بود و ماهم سرمون تو کار خودمون بود.
خالم میاد شروع میکنه راجع به مسابقه سوال کردن و خواهرمم چون خیلی ذوق داشت شروع میکنه به تعریف کردن
بعد این وقتی دید داره تعریف میکنه خواهرم یهو بحثو عوض کرد اینطوری کرد که اره دختر من رفته تیزهوشان و اینا ماهم بهش کلی تبریک گفتیم(خدایی بچه گلیه)
بعد اونم داییم گفتش که اره داشتی تعریف میکردی دوباره بحث رفت سر مسابقه.
باز تا خواهرم شروع کرد این دهنش باز کرد گفت که نکنه فکر کردی از دخترم بهتری👺
خواهرم پشماش ریخته بود😭بعدشم رفت(یادم نمیاد کجا).دوباره من داشتم با دختر داییم صحبت میکردم و این باز اومد
گفت که نکنه چون دخترم ازت کوچیکتره فکر میکنی ازش بهتری. قیافه من اینجوری بود😐
واسه چی توهم توطئه میزنی اخهههه😭
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#تجربه🌱
سلام دخترم
ما یه فامیل داریم از چند سال پیش میره تیزهوشان بعد ما بچه بودیم
با این دختره یه سال ازم بزرگ تره رابطه خوبی داشتیم اما دختره از وقتی میره تیزهوشان یه جوریه
بعد یه بار داشتن با یه فامیل دیگمون صحبت میکردن منم نشسته بودم اون فامیلمون میگف دختر خواهرم داره میره تیزهوشان
میگه چقد سخته فلانه بعد مامان این ورداشت گفت (منظورش من بودم) گفت باید یه فرقی بین بچه های تیزهوش باشه
من با اینکه تیزهوشان نمیرم معدلم تاحالا زیر ۱۹/۷۰ نشده بعد اون واسه من کلاس میاد مامانش نمیدونم چرا یجوری رفتار میکنه نمیذاره دخترش خیلی با من گرم بگیره حالا انگار یه تیزهوشان چیه مگه
تورخدا تیزهوشان میرین خودتونو نگیرین مرسی❤️
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#تجربه🌱
یه زن عمو دارم که به شدت خسیسه و اینطوریه که ماهی ۸۰ تومن خودش به تنهایی درآمد داره
اون وقت میاد تو فامیل ناله میکنه که ما هیییچییی نداریم شاید باورتون نشه ولی وقتی اومده بود خونه پدربزرگم اینا گفت
خودم میخوام گردوها رو بذارم وقتی داشت این کارو میکرد هیچ کس اونجا نبود به جز پدر بزرگم که خیلی پیره.
تو هر خرما دوتا دوتا گردو گذاشت ظرفشو قایم کرد و تو بقیه ی خرماها یه نصفه گردو گذاشت و تحویل مادربزرگم داد.
و فکر میکرد پدربزرگم به شدت پیره و نمیفهمه چیزی پدربزرگم هم لو ش داد 😂
شاید باورتون نشه ولی عموم که زنش همین خسیسه اس بهمون یواشکی عیدی میده
برای مامانش یواشکی هدیه میخره
چون زنش نمیذاره
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#تجربه🌱
دوستان سلام شاید زیاد بشه ولی بخونید تا درس بگیرید
منم پدر مادرم از هم جدا شدن و کوچیک بودم او موقع و کلا خونه عمه م بودم تا بزرگتر شدم یعنی با دختراش یکی همسن خودم یکی ۳ سال بزرگتر
خیلی میونهمون خوب بود هفته ای ۴ روزشو خونشون بودم اونام میومدن خونه ما دیگه بماند عمهم هروقت قهر میکرد نمیرفت خونه مامانش
میومد خونه ما آقا دیگه خیلی باهم خوب بودیم خیلی با دختراش مچ بودم اونام با من بعد اینا زود شوهر کردن من موندم شوهراشون نمیذاشتن اینستا داشته باشن
چن ماهی بود یه پیجی عکس منو یکی دیگه از دختر عمههامو میذاشت تکی دو نفری باهم دیگه کلی دنبالش گشتیم پیدا نکردیم...
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#تجربه🌱
سلام دخترم ۳۰ سالمه دوسال پیش همسایه داشتیم خدا به ایشون بعد هشت دختر یک پسر داده بود که همسن من بود از زمان کرونا ایشون هعی برای پسرشون از من خواستگاری میکرد وقتی جواب رد میدادم
(اقا پسرشون نه شغل داشتن نه ماشین و.... تازه میگفتن باید با مادر شوهر زندگی کنم تو یه اتاق ۱۲ متری( اقا پسر هم که متاسفانه فوق العاده وابسته به مادرشون)
خلاصه تا جواب رد میدادم پشت سرم بد گویی میکرد( دختر نیست و بیماری عیبی داره😐) ولی باز پسرشون مادرش راضی میکرد بیاد برام خواستگاری
اخر مامان من گفت که یک دوره نامزد بکنین شاید خوشت اومد شش ماه نامزد بودیم اقا پسر ادم خوبی بودن احترام میگذاشتن
ولی همین وابستگی و دخالت مادرشون یک شاخه گل برای من نامزدم میخرید تو یه جمع بهم میگفت دیدی پسرم فلان روز برات ۳۰ تومن گل خرید💔
قبل عقد از انتخاب رنگ دسته گل و لباسم دست من نبود روز قبل عقد رفتم خونشون که دیدم مادرشوهرم با خاله شوهرم نشسته پشت من بدگویی میکنه با گریه به داداشم گفتم
داداشم عقد بهم زد و پشتم وایستاد واقعا بعد دو سال حال روحیم تازه خوب شده دوستان اون اقای خوب محترمی بود
ولی خانواده مهمه واقعا مهمه خودتون با جمله ی با خودش زندگی میکنم نه خانوادش بدبخت نکنید💔💔
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#تجربه🌱
سلام
من وقتی ۸ سالم بود ، یادمه یه برنامه پخش میشد آموزش آشپزی بود و بین اون برنامه یه پزشک یا روانشناس میومد و صحبت میکرد
و مامانم اون برنامه رو نگاه میکرد و منم بعضی وقتا باهاش میدیدم
یه بار یه خانم روانشناس راجع به استرس دوران جوانی صحبت میکرد و وسط حرفاش گفت بعضی از نوجوان ها از استرس یا کم کردن انرژی و... میکنند
و منم از مامانم معنی کلمه رو پرسیدم اونم گفت یعنی برای اینکه استرسشون کم شه باید آب بخورن و ورزش کنند منم قانع شدم
شب همون روز خونه مامان بزرگم دعوت بودیم و خواهرم و دامادمون که تازه عروس دوماد بودن اومده بودن (خواهرم اون موقع دانشجو بودن)
و یکی از فامیل هامون به دامادمون گفت چرا کمتر بهمون سر میزنید دامادمون گفت که همسرم فعلا دنبال پایان نامهشه و فعلا درگیر استرس مدرک تحصیلی شه و سر همین یکم گیریم
منم اون وسط کلمه استرس رو شنیدم و با یه قیافه حق به جانب و باصدای بلند گفتم آبجی ....
اگر استرس داری برو ... کن ..😭🤦♀️
یعنی اون روز قیافه قرمز شده بابام و دامادمون و پشمای ریخته شده فامیل مون رو یادم نمیره😭
و از اون روز بعد از خوردن یه دست کتک مفصل، دیگه یاد گرفتم توی جمع معنی چیزی رو که نمیدونم نظر ندم😅
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
واسه دخترخالم خواستگار اومده بود خالش همسایشون بود اینا هم به رسم ادب و قرض گرفتن نمیدونم چی به خاله محترمه اطلاع دادن
این خاله محترمه ماهم شوهر و بچه هارو برداشت بست نشست خونه عروس
جذابیتش اینجاست که خواستگارا اومدن😁
پدر داماد هرچی میگفت شوهر خالمم چندتا بیشترشو میگفت
پدر داماد:براشون ماشین میخرم و یه خونه کوچیک میگیرم
شوهرخاله :پسرم ماشین داره دوتاهم خونه به نامش میکنم
پدر داماد:شغل پسرم و حقوقش
شوهرخاله :خودم تمام خرجای پسر و عروس ایندمو میدم
خلاصه انگار مزایده برگذار کرده بودن هرکی میبرد عروس واسه اونا میشد
شوهرخاله هی میگفت من خودم پسر بزرگ دارم
😂😂😂😂😂
#تجربه به اونایی که پسر مجرد دارن ساعت و روزخواستگاری رو نگید
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
واسه دخترخالم خواستگار اومده بود خالش همسایشون بود اینا هم به رسم ادب و قرض گرفتن نمیدونم چی به خاله محترمه اطلاع دادن
این خاله محترمه ماهم شوهر و بچه هارو برداشت بست نشست خونه عروس
جذابیتش اینجاست که خواستگارا اومدن😁
پدر داماد هرچی میگفت شوهر خالمم چندتا بیشترشو میگفت
پدر داماد:براشون ماشین میخرم و یه خونه کوچیک میگیرم
شوهرخاله :پسرم ماشین داره دوتاهم خونه به نامش میکنم
پدر داماد:شغل پسرم و حقوقش
شوهرخاله :خودم تمام خرجای پسر و عروس ایندمو میدم
خلاصه انگار مزایده برگذار کرده بودن هرکی میبرد عروس واسه اونا میشد
شوهرخاله هی میگفت من خودم پسر بزرگ دارم
😂😂😂😂😂
#تجربه به اونایی که پسر مجرد دارن ساعت و روزخواستگاری رو نگید
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#تجربه 🍃🌼
سلام ببخشید نمیخواستم مزاحمت شم اما لطفاا توی گروه هاتون بگین که هر کسی توی کانال ارسال کرد( نت رایگان به این ایدی پیام بدین)لطفا باور نکنید خودم توی دامش افتادم البته نمیدونستم پیامک واسم اومد که فهمیدم دارن کلاه برداری میکنن و حساب مردمو خالی میکنن لطفا توی گروه بفرستین که کسی باور نکنه به همه کسایی که کانال دارن پیام دادم خدا خیرت بده💋🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿