دنیای بانوان❤️
🍃🌸🍃🌸🍃🍃 اعتمادم به همسرم صفر شده
#راهکار_خیانت
سلام من ۲۶سالمه و همسرم ۳۱سالشه
تقریبا هفت ساله سنتی ازدواج کردیم و یه پسر شش ساله داریم ....🍃🍃🌼
من یه دختردایی دارم که دوبار طلاق گرفته و از هر کدوم یه دختر داره .
من از این خانوم زیاد میگفتم جلو همسرم اونم میگفت چرا برنمیگرده به شوهرش.
تا اینکه ما و دختر داییم یه مسافرت کوچولو رفتیم تعدادمون زیاد بود دختر داییم جلو همه و شوهرم قلیون کشید اونجا من شاهد چیزی بینشون نبودم و گذشت تا بعد یه مدت شب شوهرم خواب بود و یه پیام روی گوشیش اومد وچون رمز داشت فقط شماره رو ورداشتم زدم تو گوشیم و دیدم دختر داییم به شوهرم گفته رفتی خونه عزیزم؟
دنیا رو سرم خراب شد همون شب غوغایی به پاکردم ...
ودرگیری شد بین داداشم و دختر داییم و از اون موقع من رابطمو کلا با خونه داییم قطع کردم ...
و اعتمادم نسبت به همسرم صفر شد ...
اما من خیلی دوستش دارم پا پس نکشیدم شوهرمم دوستم داشت، ولی اون دختره بهش گفته بود طلاقش بده جالب بود برام.
من و دختر داییام رابطه خیلی خوبی داشتیم و مثل خواهر میدونستمشون.
من برگشتم سرخونه زندگیم ولی کاملا افسرده شده بودم تا همین چندروز پیش همش فکرهای منفی راجب شوهرم میکردم و هر سری تو بحث ها و دعواهامون به روش میاوردم...
قلبم خیلی شکسته بود و نفرت داشتم نسبت به دوتاییشون و دختره رو خیلی نفرین کردم و آهم گرفت .
تا دو روز پیش بصورت اتفاقی با یه گروه تحول و قانون جذب آشنا شدم و خیلی تحت تاثیرش قرار گرفتم و تصمیم گرفتم تغییر کنم چون اگه فراموش نمیکردم فقط خودم روحم آسیب میدیدیم گفتم دیگه قول میدم بهش فکر نکنم و افکارم رو کنترل کنم تا بتونم خوشبخت بشم (اون اتفاق تلخ یه جورایی فکر منفی بود شاید خودم جذبش کردم آخه دختر داییم با خیلیاس و من گاهی ترس داشتم نکنه مخ شوهرمو بزنه و این اتفاق افتاد)
الان سه روزه که مطالب مثبت و شکرگذاری انجام میدم حال دلم خیلی بهتره آرامش گرفتم و سعی میکنم به خیانت شوهرم فکر نکنم و خودمو عذاب بدم
برعکس کلا تو ذهنم مرورش نمیکنم و خوبی های شوهرم رو بیشتر مرور میکنم و دیدم روی خوبیهایش بازتر شده ...دوستان شاید اتفاق هایی که در زندگیمان میفته یا خیانت میبینیم حاصل افکار ماست که طی چند وقت بعد جذبشون میکنیم .
من از بس دلم شکسته بود دوست نداشتم ایده های مثبت رو واسش عملی کنم اما بهش احترام میزاشتم دوسش داشتم و به زبون میوردم اما الان سر کار واسش یه طرف میوه خنک میچینم میدم ببره و پیامک عاشقانه میدم در کل چند روزه حال دلم خوبه و آرومم
بهتون توصیه میکنم حتما مطالب انگیزشی مطالعه کنید...
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🍃🌸🍃🌸🍃🍃 اعتمادم به همسرم صفر شده
#راهکار_خیانت
سلام من ۲۶سالمه و همسرم ۳۱سالشه
تقریبا هفت ساله سنتی ازدواج کردیم و یه پسر شش ساله داریم ....🍃🍃🌼
من یه دختردایی دارم که دوبار طلاق گرفته و از هر کدوم یه دختر داره .
من از این خانوم زیاد میگفتم جلو همسرم اونم میگفت چرا برنمیگرده به شوهرش.
تا اینکه ما و دختر داییم یه مسافرت کوچولو رفتیم تعدادمون زیاد بود دختر داییم جلو همه و شوهرم قلیون کشید اونجا من شاهد چیزی بینشون نبودم و گذشت تا بعد یه مدت شب شوهرم خواب بود و یه پیام روی گوشیش اومد وچون رمز داشت فقط شماره رو ورداشتم زدم تو گوشیم و دیدم دختر داییم به شوهرم گفته رفتی خونه عزیزم؟
دنیا رو سرم خراب شد همون شب غوغایی به پاکردم ...
ودرگیری شد بین داداشم و دختر داییم و از اون موقع من رابطمو کلا با خونه داییم قطع کردم ...
و اعتمادم نسبت به همسرم صفر شد ...
اما من خیلی دوستش دارم پا پس نکشیدم شوهرمم دوستم داشت، ولی اون دختره بهش گفته بود طلاقش بده جالب بود برام.
من و دختر داییام رابطه خیلی خوبی داشتیم و مثل خواهر میدونستمشون.
من برگشتم سرخونه زندگیم ولی کاملا افسرده شده بودم تا همین چندروز پیش همش فکرهای منفی راجب شوهرم میکردم و هر سری تو بحث ها و دعواهامون به روش میاوردم...
قلبم خیلی شکسته بود و نفرت داشتم نسبت به دوتاییشون و دختره رو خیلی نفرین کردم و آهم گرفت .
تا دو روز پیش بصورت اتفاقی با یه گروه تحول و قانون جذب آشنا شدم و خیلی تحت تاثیرش قرار گرفتم و تصمیم گرفتم تغییر کنم چون اگه فراموش نمیکردم فقط خودم روحم آسیب میدیدیم گفتم دیگه قول میدم بهش فکر نکنم و افکارم رو کنترل کنم تا بتونم خوشبخت بشم (اون اتفاق تلخ یه جورایی فکر منفی بود شاید خودم جذبش کردم آخه دختر داییم با خیلیاس و من گاهی ترس داشتم نکنه مخ شوهرمو بزنه و این اتفاق افتاد)
الان سه روزه که مطالب مثبت و شکرگذاری انجام میدم حال دلم خیلی بهتره آرامش گرفتم و سعی میکنم به خیانت شوهرم فکر نکنم و خودمو عذاب بدم
برعکس کلا تو ذهنم مرورش نمیکنم و خوبی های شوهرم رو بیشتر مرور میکنم و دیدم روی خوبیهایش بازتر شده ...دوستان شاید اتفاق هایی که در زندگیمان میفته یا خیانت میبینیم حاصل افکار ماست که طی چند وقت بعد جذبشون میکنیم .
من از بس دلم شکسته بود دوست نداشتم ایده های مثبت رو واسش عملی کنم اما بهش احترام میزاشتم دوسش داشتم و به زبون میوردم اما الان سر کار واسش یه طرف میوه خنک میچینم میدم ببره و پیامک عاشقانه میدم در کل چند روزه حال دلم خوبه و آرومم
بهتون توصیه میکنم حتما مطالب انگیزشی مطالعه کنید...
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿