eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.7هزار عکس
633 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
دنیای بانوان❤️
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii رابطه ی سرد دختر وباباش ‌
سلام عزیزم بازم مزاحمت شدم وقتی نمیتونم با کسی درد و دل کنم اینجا مزاحم شماها میشم در مورد دخترم و باباش کمک میخواستم اصلا همو نمیفهمن این وسط همه تقصیرا سر من میوفته اون میگه تو خوب تربیتش نکردی اینم میگه از اول با همه چی ساختی عادت کرده دخترم تنها بچمون هست 😔 البته از بعد از دست دادن پسرم 🖤 ۱۵ سالشه باباش ۴۵ سالشه یه فرد تودار و درون گرا باهاش حرف نزنی صداشم درنمیاد فقط در حد چایی بیار شام حاضره و اینا دختر یه نوجوان و تقریبا یه بچه با خواسته های زیاد مثلاً امسال تیر ماه یه دو سه روز گردش رفتیم خوبم بود بهش خوش گذشته بود الان همش اطرافیان رو مثال میزنه که  مسافرت رفتن باید مام بریم این یه نمونه هست باباش زیاد اهل رفت و آمد با خونه اقوام نیست بخصوص خانواده من هر چند وقت یه بار سر این موضوع جر و بحث داریم تا این هفته آخر که دعوت خواهرم از طرف باباش رد شده تقریبا یه هفتس خونمون قهر و بی محلی بینمون هست .من خودمم با همسر حرف نمیزنم ولی بیشتر برا رابطه دختر و پدر ناراحتم نمیدونم این محبت پدر رو چطوری باید براش پر کنم تقریبا هر کاری از دستم بر بیاید براش میکنم ولی دیگه خسته شدم اصلا حرف زدن با همسر رو پیشنهاد ندید که همه جوره براش توضیح میدم تا تهش که بچه میره از بیرون محبت جنس مخالف رو پیدا میکنه و اینا ولی تاثیر نداره هر دوتاشون سر جای خود خوبن ولی باهم نمیسازن این دیگه خستم کرده بریدم بینشون گیر کردم ترو خدا کمکی راه حلی اگه دارید ازم دریغ نکنید خود ب خود زنگیمون غم و غصه داره به نظر من مرگ و مردن خیلی بهتر از این مدل زندگی کردن هست از دست دادن فقط با مرگ نیست گاهی وقتا زنده هستیم ها ولی هم دیگه رو کشتیم و از دست دادیم ائلیار قهرمان @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
ممنون از کانال خوبتون خواننده ی خاموش بودم این دومین پیامه که میفرستم یکم از خودم بگم منو همسرم دهه هفتادی هستیم دو تا دختر داریم یکی ۱۰ ساله دومی که خیلیم شلوغه ۴ سالشه پدر من مجتمع رفاهی تفریحی سر جاده کلیبر دارن روزی از روزها فک کنم اردیبهشت همین سال بود ما برای دیدن خانوادم رفتیم با خانواده نشسته بودیم دیدم دختر بزرگم نیس زود رفتم بیرون. پدرم جلوی رستورانشون سماور دو شیر گذاشته بود دیدم خانم نشسته مسافرا که میپرسن آبجوش کدومه بهشون میگه سمت چپی قهوه سمت راستی آب جوش بعدشم ریز ریز میخنده طفلی مسافراهم به هم دیگه میگن نوشته بزارن بچه اذیت میشه اینجوری😂دخترم تا منو دیدزد زیر خنده هیچی دیگه بهشون توضیح دادم سر کارتون گذاشته 😂باور نمیکردن دوتا شیر سماور هم زمان باز کردم دیدن . ممنونم از همه دوستان که فعال بودن و هستن بخصوص آقای امیر جزیره همه سوتیاتونو دو بار میخونم 😂 همسرم میبینه یهویی میخندم میگه زنم خل شد از دست رفت باید یک فکری کنم از بس یهویی میخندم هنگ میکنند. دو فرشته ❤️ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿