دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
تجربه خودمو راجعبه #وابستگی_همسر (شوهر) به خانواده و جلو نشستن مادرشوهر ،پدرشوهر (اون هم بیشتر از حالت عادی ) براتون مینویسم (یخورده حوصله کنید و بخونید)
,
سلام ادمین عزیز
تجربه خودمو راجعبه #وابستگی_همسر (شوهر) به خانواده و جلو نشستن مادرشوهر ،پدرشوهر (اون هم بیشتر از حالت عادی ) براتون مینویسم (یخورده حوصله کنید و بخونید)
یه توضیحات مختصر بدم از شرایطم:
ما سه تا خانواده تو یه آپارتمان هستیم(ما، برادر شوهرم، پدر شوهرم) به خاطر شرایط شغلی همسرم و برادرش
همسر من پسر کوچکتر هست
اوایل که عقد کرده بودیم،با توجه به اینکه مادربزرگ خودم،خاله هام و خیلی از اطرافیان رو میدیدم که باوجود هرگونه مسأله ای وقتی با یک زن و شوهر میرفتن بیرون عقب مینشستن، من هم همیشه عقب مینشستم
کم کم دیدم اصلا خیلی فرق میکنن با ما و اصلا تعارف نمیکنن که مثلاً شما تازه ازدواج کردید بیا جلو بشین
تقریبا تمام مهمانی هایی که تو نامزدی دعوت شدیم پدر شوهر و مادر شوهرم با ما بودن و خیلی وقتا خواهر شوهرم هم بود و من همیشه عقب مینشستم و تا یه مدت اعتراضی نداشتم
امممااا
کار به جایی رسید که اگه من و همسرم دوتایی بیرون میرفتیم یا اتفاقی من جلو مینشستم مادر شوهرم با ما خداحافظی نمیکرد و ناراحت میشد شدیداااا
(همسر من دقیقا مثل همسر شما یجورایی کارایی که پدرشوهرم باید انجام میداد و نداد و نمیده رو داره انجام میده حتی به مادرشون پول تو جیبی میدادن )
یعنی میخوام بگم مسأله صرفا جلو نشستن نیست که دوستان دارن میگن خندمون گرفت از سطح دغدغه تون
من یک بار کاملا واضح ، شفاف ، روشن موضوع رو برایهمسرم گفتم وتاکید کردم که برای من جلو نشستن مهم نیست من میخوام کنار شما باشم ، پس یاد گرفتن رانندگی من رو بهونه کرد تا من پشت فرمون بشینم و خودش کنارم بشینه
و البته قبل ازاون من خودم یه حرکتی زدم :اینکه میخواستیم جایی بریم اگه همراه داشتیم میرفتم نزدیک ماشین و یه تعارف الکی میکردم و خودم مینشستم جلو
باتوجه به شرایط زندگی و روحیات همسرتون چندتا کار میتونین انجام بدین:
مثلاً بدون موضع گیری بهشون بگین که تنها برن پیش خانوادشون
محیط خونه اونجوری که دوست داره باشه،یه موضوع رو خیلی ادامه دارش نکنین
من خودم یه بار بدون غرض و مثل یه صحبت عادی روزانه به همسرم گفتم اینهمه که شما برای پدر و مادرت خرج کردی و هزینه عروسی و جهیزیه خواهرت و بدهی دامادتون و پول ماهانه به مادرتون و ... دادین ،بقیه برای زندگی و آینده شما ذره ای فکر نکرده بودن (تمام هزینه های مراسم عقد و عروسی و هرچیزی که مربوط به عروس و داماد میشه رو همسرم
خودش خرج کرد و پدر و مادرش حتی یه کادو کوچیک هم به من ندادن)
که همین حرف باعث شد همسرم به خودش اومد و خیلی از وابستگی و این حس عذاب وجدانش کم شد و
وقتی جایی میخواستیم بریم اگه پدرشوهر اینا همراهمون بودن ،میگفتم اول اونارو برسون بعد بیا دنبال من،یامیگفتم براشون ماشین بگیر و کرایه روحسابکن
که این کار هم تا حدودی باعث شد تقریبا دیگه با ما جایی نمیان
اگه میتونی شما یه هفته درمیون برو خونه پدر خودت یا خونه بمون
یا این حسی که همسرتون میخواد حامی باشه رو شما پر کنید براش
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿