دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii دوتا کافی نیست. ‌‌

#تجربه_من #ازدواج_در_وقت_نیاز #فرزندآوری #دوتا_کافی_نیست #مشیت_الهی من سی و شش سالمه، بیست سالگی ازدواج کردم با اینکه بچه ها رو خیلی دوست داشتم ولی برای خودم از ته دل دعا میکردم خدا بچه نده !!! من عاشق همسرم بودم فکر میکردم اگه بچه دار شیم حس خودم بین بچه و اون تقسیم میشه و همینطور ارتباطمون کمرنک میشه!! هر کی هم ازم سوال میکرد با شوخی میگفتم من دو سه قلو میخوام نعوذ بالله فکر میکردم از خدا برنمیاد به خاطر همین فکرهای بچه گانه بعد چهار سال تقریبا ناخواسته خدا یه دختر بهم هدیه کرد سر بارداری و به دنیا اومدن دخترم و بعدش که یه مشکل جزئی کلیه داشت، خیلی اذیت شدم به خاطر همین خیلی از مادر شدنم لذت نبردم و این باعث شد بارداری دومم با شش سال فاصله باشه و باز هم ناخواسته ولی خیلیییی شیرین، دخترم خیلیی شیرین و در عین حال شلوغه با اینکه الان هفت سالشه از دیوار راست بالا میره ... طبق همون باور غلطی که تو نسل ماها جا انداختن، منم با داشتن دوتا بچه خودمو خوشبخت تصور میکردم. گوشمم بدهکار کسی نبود. دختر کوچیکم شش سالش بود و منم سی و پنج ساله، همسرم بچه میخواست و با شوخی میگفت حالا که ولی امرم دستور داده صد تا به من میرسه بچه هام هم دعای روز و شبشون داشتن نینی بود... سال قبل سه روز تو خونه مون روضه گرفتم و به امام حسین متوسل شدم بلافاصله باردار شدم. گفتم اگه پسر باشه اسمشو به عشق امام حسین علیه السلام حسین میذارم ولی همسرم میگفت به احترام پدر شهیدش و زنده نگه داشتن یاد و نام ایشون یحیی میذاره. من خیلی مخالف بودم احساس میکردم اسم یحیی با اینکه اصیله ولی کمی بزرگه برا بچه !! دو ماهه باردار بودم و هنوز کسی اطلاع نداشت جمکران بودیم یه لحظه حالم یه جوری شد دو رکعت نماز خوندم و بعدش تفالی به قرآن زدم این آیه سوره ی مبارکه مریم اومد که ...انا نبشرک بغلام اسمه یحیی... کلا به هم ریختم خیلی هم گریه کردم. اومدیم خونه به همسرم گفتم هر چی شما بگی اونم دید راضی شدم گفت قرعه میندازیم چند روز بعدش رفتیم مشهد با یکی از خواهرام تماس تلفنی داشتم بهش گفتم روبروی ضریح اقام چی برات بخوام؟گفت هر چی واسه خودت میخوای برا منم بخواه منم همون شوخی همیشگی ... گفتم دو قلو میخوام. گفت اونو انشاالله خدا بهت میده، برا من سلامتی و ... برای اولین بار با اصرار دکتر سه ما و نیمه رفتم سونو... دکتر ازم پرسید دو قلو باردارین ؟؟؟ اول کمی دُور وبرمو نگاه کردم گفتم با منین؟! گفت بعله و گفت قل اول سمت راست .......ووو منم شروع کردم گریه و ... گفتم خدایا شکرت که منو لایق این معجزه قرار دادی !! از شدت خوشحالی داشتم بال در میاوردم بقیه خانواده هم همینطور ... الان پسرای من چهار ماهو تموم کردن و من هر روز خودمو خوشبخت ترین زن روی زمین میدونم به خاطر داشتن زینب و زهرا و حسین و یحیی خدا هر روز منو با معجزه های بزرگش غافلگیر میکنه و منم دوست دارم فریاد بزنم و بگم عاشقتم خداااا حالا هم از خدا توفیق و سلامتی خواستم بچه هامو لایق سربازی امام زمانم تربیت کنم و اگه لایقم بدونه اولاد سالم و صالح زیاد بهم عطا کنه "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام خسته نباشید من نزدیک ب یک ماه با ی آقا داخل آشنایی هستیم خودم 17سالمه اون آقا 25سالشه این آقا چن تا اخلاق خیلی بد دارع اولیش اینکه زود اعصبانی میشه و هرچی از دهنش درمیاد میگه بعدش خودش میاد معذرت خواهی دوم از اینکه رفتار الانش شبیه روزای اول نیس زیاد توجه نمیکنه اهمیت نمیده وقت بهش میگم ک اینطوری دعوا راه میندازه همش میخاد منو مقصر بدونه کلن رفتار روزای اولش خیلییی خوب بود اصلن اینطور نبود این ی هفته ای میشه ک این رفتارش عوض شده منم بهش محبت ابزار علاقه میکنم حتا واسه اینکه خوشحالش کنم گل گرفتم براش ..... خلاصه این رفتارش دارع واقن اذیتم میکنه میگه کمکم کنید @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام گلی جونم 😊 داستان خانمی که خواهرش بیمار شده بود و پیوند کبد شده بود رو خوندم گریه ام گرفت😢 😢😭 خدا را شکرررررر که الان حالش خوبه و کنار بچه اشه اونجا که گفت بچه اش بعد ۳۲ روز مامانش رو دید آخ چطور تحمل کرده . من واقعا گریه ام گرفت الهی به حق این ماه عزیز هیچ بچه ای عزیزانش گرفتار بیماری و تخت بیمارستان نباشه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii تجربه مشترک اعضا سلام خدمت گلبرگ خانوم و اعضای محترم گروه ممنون از کانال و مطالب مفیدتون💖🌹 درپاسخ به اون خانومی ک گفتن س ینه شون ترشح شیر داره من خودم ۶سال باردار نمیشدم(البته بارداری دومم) به هر دکتری ک مراجعه میکردم این سوال ک ترشح ش‌یر دارم و از من میپرسیدن اما من فکر میکردم منظورشون حجم زیاد و هیچوقت بهشون نمیگفتم این موضوع رو، تا اینکه همسایمون بهم گفت چون ترشح ش یر داری از بارداریت جلوگیری میکنه وقتی به دکترم گفتم ک این ترشح هست دوتا دونه قرص بهم دادن ک هفته ای یدونه باید میخوردم و اونارو ک خوردم خداروشکر سر دو هفته باردار شدم امیدوارم با این تجربم کمکی کرده باشم منم باشم مامان فاطمه و امیرعلی❤️🌺 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام برای اون آقا که 37 ساله ازدواج کردن، و الان همسر موقت گرمسیری گرفتن. اولا که همینجوری نمیشه قضاوت کرد و گفت شما مقصر بودی یا زن اول تون. هر کسی جوری حرف میزنه انگار تقصیر از دیگریه! ولی شما ماجراهای این کانال رو نخوندین؟ نمیدونین یه زن اگه بفهمه همسرش رفته زن دیگه گرفته، چه حالی میشه؟ چرا ظاهرا بدون اینکه تلاشی برای بهتر شدن زندگی اولتون داشته باشین میرین دوباره ازدواج میکنین!؟ حالا زن دوم شد فرشته نجات؟! اصلا این خانمهای فرشته چجور به خودشون اجازه میدن یه خانواده رو بدبخت کنن؟ کدوم فرشته دزدکی میره زن کسی میشه که زن و بچه و شاید نوه هم داره؟! آیا این کار شما باعث سرافکندگی بچه هاتون نیست؟ شما باید مشکلات خودتون با همسر اولتون رو ریشه یابی میکردین و حل میکردین نه اینکه دو روز چشم خانواده رو دور دیدین رفتین تجدید فراش! قصد قضاوت تون رو ندارم ولی اول بهتر بود اول سنگاتون رو با زن اول وا میکردین و به نتیجه مثبت یا طلاق می رسیدین و بعد یه زن دیگه رو وارد زندگی تون میکردین. الان زن و بچه تون بفهمن چقدر دلشکسته میشن😔 خدایا خودت به داد همه مون برس و هدایت مون کن. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🍃🍃🍃🌺🌺🌺🍃🍃🍃 زندگی نازخاتون.... ‌🍃

فرهاد گفت : صبح بیدارت نمیکنم موقع رفتن ... _ چرا ؟‌ _ نمیخوام موقع رفتن ببینمت اونطوری دلم نمیاد برم‌... : زود بیا فرهاد ... گفت : زود میام ...قول میدم‌... شب خوبی نبود شب دلتنگی هام بود ...شب بدبختی هام‌... شبی که فرداش از ز ه ر هم‌ تلختر میشد ... فرهاد بیدارم‌ نکرده بود و رفته بود... چشم هامو که باز کردم جای خالیش شد جای خالی برای یه عمر برای من ... روزهای بدون فرهاد میگذشت ... دوتا اتاق پایین که تو در تو بود رو عمو رنگ‌ زد ... خاتون و زنعمو جاهازمو میچیدن و صندوقمو پر میکردن از پارچه های گل داری که قرار بود بدوزم ... با عشق اون اتاق هارو چیدیم‌... خاتون برام یه لباس عروس خریده بود ... پر بود از سنگ های سفید و نقره ای ... توری دنباله دار و یه جفت کفش سفید برای عروسی ... چیزی به چهلم نمونده بود و بعدش یه جشن‌مختصر قرار بود برای ما بگیرن .. فرهاد لب مرز بود و هیج ارتباطی باهاش نداشتم ... خاتون گلدون سفالی رو روی طاقچه گزاشت و گفت : اینجا جاش چطوره؟ داشتم لباسهارو مرتب میچیدم و گفتم: خاتون فردا میری چهلم پسر اردشیر؟! اره جاش خوبه ... _ اره من تنها میرم تو خونه بمون... فرهاد یوقت پیداش نشه ... _ دو هفته است نه زنگی زده نه خبری ازش دارم ... _ اخم‌ نکن ...میاد یا خودش میاد یا نامه اش ... به لباس عروسم‌ که اویز بود دستی کشیدم و گفتم : خاتون این لباس خیلی قشنگه ولی مدل یقه اش بازه مطمئنم فرهاد نمیزاره اینو بپوشم‌... خاتون به لباس نگاه کرد و گفت : یه ذره اس، عیبی نداره مجلسمون جداست ... سرهم پنجاه نفر هم نیستن ‌.‌...مهمونی نداریم بخاطر توبا نمیتونم بزن و برقص کنم ... خواهرم اب شد ...بعد سالها خدا یه پسر داد دلشون رو شاد کرد و یهو گرفت ... _ خاتون سر سوری چی اومده ؟‌ خاتون هر پنجشنه جمعه میرفت اونجا و خاله رو تنها نمیراشت ...

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #سوال_اعضا سلام خدمت همه دوستان ومدیر گروه عزیز درمورد مشکل خواهری که شوهرش بدهی داره وحوصله حرف زدن نداره خیلی بده که همسر آدم افسرده باشه اگه بتونین ببرینش مشاور خیلی خوبه واگه راضی میشه که بره مشاور حتما کمکش کنید افسردگی که واقعا سخت چون روح آدم مریض بهتر کمکش کنید😔😔 🌸🍃🍃🍃 سلام عزیزان یه سوال داشتم خدمتتون ، ♟من ۱۷ سالمه چند وقته حس میکنم حافظم ضعیف شده خیلی دارم عذاب میکشم تروخدا بگید چیکار کنم واسه تقویت حافظه تو ایام امتحاناتم هستم دارم دیوونه میشم دیگه😭🌹 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii یه بار یه پسر ۱۸-۱۹ ساله اومد با شکایت ضعف و سرگیجه، من یه لحظه از حالت غم‌زده‌ی چهره‌ش شک کردم که شاید اقدام به خ..ودکشی بوده.... یک‌بار از خانومی که همراهش بود و یک‌بار از آقایی که همراهش بود و سه بار از خودش شرح حال گرفتم و معاینه کردم (حتا رنگ عنبیه چشماش هم یادمه) اما هیچ شرح حالی از مصرف قرص نمی‌دادن و خانومه می‌گفت ظهر فقط دو تا تیکه نون پنیر سبزی خورده و حتا تا دو ماه قبلش رو شرح حال گرفتم که گفتن دو ماه پیش میخواسته خ ودکشی کنه و بعد از اون تمام قرص‌هارو از جلوی دستش جمع کردن و مدام پیش خودشون بوده. از خود پسر با اطمینان بخشی که کسی قرار نیست صحبت‌هامونو متوجه بشه شرح حال گرفتم و معاینه کردم و هیچ علامتی هم نداشت. تحت نظر گرفتمش چند ساعت و شیفت رو تحویل دادم. مرخص شده بود و مجدد فرداش که من شیفت نبودم با شکایت ضعف مراجعه کرده بود و سرم گرفته بود. فرداش با کاهش سطح هوشیاری بردنش مرکز استان و اونجا گفته که چند روز پیش قرص خورده به قصد سویساید. چند روز آی سی یو بستری بوده و خوشبختانه مرخص شده همراهاش می‌خواستن از ما شکایت کنن که چرا متوجه نشدین! آخه می‌دونید؟ ما سرکتاب باز می‌کنیم و باید با نگاه کردن به چشماتون سرگذشتتون رو بتونیم بخونیم :))) @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام ببخشید ازتون کمک میخوام من یه داداش دارم ۲۸ سالشه پدر و مادرم به زور بهش گفتن دختر دختر عموتو بگیر داداشم اولاش نمی‌خواست میگفت من شرایطشو ندارم ... تا یه هفته پیش مامانم باهاش حرف زد و راضیش کرد اونم اوکی داد پسر عموم که میشه دایی دختره رو فرستادیم واسه خاستگاری پنجشنبه شب اوکی دادن ولی داداشم ذوقی نداشت و سر حال نبود ما شنبه شب رفتیم خاستگاری داداشم همش تو فکر بود فرداش رفتن آزمایش هم دادن جوابش هم خوب اومد همون روز بعداظهر خرید هم کردیم واسه نامزدی شبش داداشم گفت من هیچ حسی به این دختر ندارم به دلم نمیشینه واقعا کوله خانواده الان حالمون داغونه نمیدونیم چیکار کنیم اونا فامیل خیلی نزدیکمون هستن که هر روز با هم رفت و آمد داریم کل خانوادم حالشون خوب نیست همش تو فکرن @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #ارسالی_اعضا با سلام خدمت مدیر گروه و اعضای محترم در جواب خانمی که در مورد یرقان گفتن خوردن ماهی زنده از همین کوچیکا درمان یرقان هستش ماهی زردی یرقان رو به خود میگیره وبعد هم دفع میشه.این تجربه از قدیمیها هستش سلام تورو خدا پیام منو بزارین توگروه فوری هست نگرانم .دخترم ۸سالشه شماره چشمش ۷۵صدم ضعیفه ۲۵صدم هم آستیگمات هستش به من گفتن باید تا آخر عمرش عینک بزنه .تو رو خدا اگه کسی تجربه داره بگه .البته قصد جسارت به عینکی ها ندارم فقط دوست ندارم از حالا عینک بزنه بچس من خودم عینکی بودم که عمل کردم خوب شدم .دیگه دوست ندارم دخترم باشه . سلام دختر خانم ۲۵ساله که یکبار توی عقد جدا شدن خواستگاری دارند که ازشون ۱۱ سال بزرگتره عزیزم ان شاالله خوشبخت بشی🌹 این فاصله سنی زیادی نیست که بخاطرش بخواهی ردشون کنی اتفاقا چون دیر دارن ازدواج می کنند خیلی هم بیشتر حواسشون به زندگیشون جمع هست😍 در مورد دوستمان که نگران برادرشان هستن.. نگرانی ندارد صفرای بدنشان رفته بالا شربت سرکه انگبین بگیرن روزی سه لیوان شربت درست کنن بخورن بعداز اتمام شربت حجامت عام انجام دهند @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿