eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.7هزار عکس
625 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام خوبید 🌺 یه سؤالی دارم از مامانای عزیز والا هرروز یه حرف تازه از مدرسه وبچه ها آدم میشنوه دیوونه میشه. میخواستم ببینم کسی میدونه چگونه گوگل رو رمزگذاری کنیم بعضی عکسا رو نیاره یا با اثر انگشت خودمون باز بشه. خواهشا هر کی میدونه راهنمایی کنید. ممنون. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii میدونی چیه؟! خونه موندن نشونه افسردگی نیست... خونه تشبیهی از امن بودنه حالا این برداشت تو از خونه می‌تونه چهار دیواری باشه یا آغوش گرم عزیزی... خونه با تیرو تخته خونه نمیشه خونه با درک متقابل احترام آدمای خونه بهم خونه میشه... وقتی از بیرون خسته ای از آدما دلسرد کجا پناهه؟! نه بگو.. کجا!!!! @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
613.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii میدونی چیه؟! خونه موندن نشونه افسردگی نیست... خونه تشبیهی از امن بودنه حالا این برداشت تو از خونه می‌تونه چهار دیواری باشه یا آغوش گرم عزیزی... خونه با تیرو تخته خونه نمیشه خونه با درک متقابل احترام آدمای خونه بهم خونه میشه... وقتی از بیرون خسته ای از آدما دلسرد کجا پناهه؟! نه بگو.. کجا!!!! @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii بابا لنگ دراز عزیزم! من دوست دارم کارهای عجیب بکنم، روی سقف‌ها راه بروم، و با بال‌های نداشته‌ام پرواز کنم! و از تو متشکرم بابا ... از تو که مرا همان‌طور که هستم دوست می‌داری. - جین وبستر این روزا حس میکنم خیلی کارام برای بقیه عجیبه! مثلا همین پیک نیک و عکاسی هام تو‌پارک که هرکی رد می‌شد یه نگاه عجیب می‌کرد 😅 یا اینکه خیلی اوقات بیکاری تو محل کارم ترجیح میدم کتاب بخونم به جای اینکه برم کنار بقیه غیبت کنم! اما خب باید بگم عاشق همین زندگی متفاوتمم🌸🎀یه موهبته بنظرم🙂‍↔️ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
سلام دوستان عزیزم من اسمم فاطمه هست 32 سالمه و مربی مهد هستم و متاهلم شوهرم هم 39 سالشه. خب بریم سر خاطره اول اینکه منم مثل خیلیا از امپول و سرم و دکتر و هر چی که به درمان تزریقی مربوط باشه میترسم یعنی ترس نه وحشت در حدمرگ اما بر عکس من شوهرم اصلا نمیترسه و خیلی وقتا خودش داوطلب میشه دارویی تزریقی داشته باشه .این خاطره 10 روز پیش هست خاطره عمل کردن من ،.،. دوستان این خاطره یکم متفاوته با خاطره سرماخوردگی و خجالت از تزریقاتی خانم یا آقا. بلاخره انسان هست و هزار جور بیماری رنگارنگ با پزشک خانم یا آقا که مجبوری باید دردت رو بهشون بگی و خجالت اون موقع معنا نداره همان مثال قدیمی که میگن پزشک محرمه مریض هست اما ما خانمها با حجب و حیا هستیم خیلی حساسیم رو پزشک آقا شاید هر دردی داشته باشیم خجالت میکشم حتی به پزشک مراجعه کنیم که بخواییم بگیم کجامون درد داره.منم مثل همه خانمها مدتی بود ی مشکلی داشتم که خیلی درد داشتم و مدام مسکن میخوردم اما با مسکن قوی هم آروم نمیشدم تا ی روز از بس درد داشتم اشکم در آومد بود مرخصی ساعتی گرفتم و رفتم درمانگاه محلمون دکتر اونجا آشنا شوهرم بود و منو کاملا میشناخت با کلی تپق زدن و سرخ و سفید شدن مشکلم رو گفتم که ایشون میدونستن خجالت میکشم بدون معاینه گفتن برو سونو بگیر و زود برام بیارش منم رفتم سونو بماند چه قدر خجالت کشیدم و آبروم رفت جلو کسی که سونو میگرفت مشخص شد که چند تا توده ای حالا معلوم نیست خوش خیم هست یا نه در غده لنفاوی دست چپ و یکی به دست راست 🙈🙊دکتر تاکید کرد داشتن عمل بشم و نمونه رو ببرم پاتولوژی تا علت مشخص بشه تو این مدت زیاد مجبور شدم امپول های هورمونی بزنم که خانمها میدونن چه قدر دردناکه تا رسید به 10 روز پیش برای چکاب ماه انه رفتم دکتر م ایشون ی آقای میانسال هستن اما خیلی خوش برخورد نگاهی به سونو و آزمایش خون کردن و بهم گفتن برو رو تخت دراز بکش ،وای خدا حاضر بودم بمیرم شوهرم یکم باهام حرف زد که دکتر محرمه عب نداره و اجازه بده معا.ینه ات کنه و خیلی نگران بود منم آماده شدم دکتر اومد بالا سرم من دستام رو چشمام گذاشته بودم و بد جور میلرزیدم دکتر متوجه شد گفت چی شده دختر خوب چرا میلرزی؟؟ گفتم هم استرس دارم و هم خجالت میکشم دکتر خندید گفت اولا برای چی استرس داری ی م عاینه ساده اس بعدا من بار اولم نیست که کسی رو با شرایط شما معا.ینه میکنم و گفت حالا دستتو از چشمات بردار و هر سوالی پرسیدم دقیق جواب بده🙈🙊وای نگم بچه ها برا م عاینه خیلی اذیت شدم هم دردم گرفت و هم از خجالت زبونم سنگین شده بود تا بالاخره مع.اینه تمام شد و چند بار سرش رو تکان داد و گفت از کی اینجوری هستی چرا تا الان نرفتی پیش پزشک و این که از بس توده بزرگه بدون ل.مس قابل مشاهده هست و گفت لابد انتظار داشتی که دردم نداشته باشی 😏🙊🙈گفت چرا خانمها به خاطر خجالت از پزشک دردشون رو مخفی می کنند بعد یکم دعوا و نصیحت به شوهرم گفت باید عمل بشه و خیلی راحته اصلا جای ترس نیست بعد رفت سر میزش ی خودکار آبی برداشت و اومد بالا سرم و ی × کشید رو جایی که باید عمل کنه و گفت فردا ساعت 4 عصر عملم میکنه و فردا صبح ساعت 8 بیمارستان باشم ما تو شهر خودمون نبودیم و بدون هماهنگی و همراه 😑 رفته بودیم یزد چون به شهر ما خیلی نزدیک. بماند اون شب چه قدر من گریه کردم و شوهرم مجبور بود نازکشی کنه اما خب خودش هم نگران بود و میگفت تو از دکتر خجالت میکشی من که حلالتم چرا هیچ وقت نمیگفتی انقدر درد داری، خلاصه اون شب تو مسافرخانه امام زاده خوابیدیم و فردا صبح رفتیم 🏥 بیمارستان و کارهای بستری شدن .خیلی میترسیدم قلبم بد جور ریتم گرفته بود و دستام یخ کرده بودند.بالاخره ساعت عمل رسید و منو با ی تخت دیگه بردند تو بخش جراحی در تمام این مدت فقط آروم اشک ریختم تا دکتر با اون لباس ترسناک سبز اومد بالا سرم و کلی منو خندوند و گفت نترس هیچ مشکلی پیش نمیاد و کلی منو امیدواری دادن تو همین موقع چند تا پرستار آقا و خانم اومدن و گفتن آماده ام یا ن که با گریه فقط گفتم میترسم ی کمی ارومم کردند و ی آقای مسن که موهاشون جو گندمی 👨‍🔬👩‍🔬 بود اومد بالا سرم گفتن آروم باش دو تا سرنگ بزرگ یکی شیری رنگ و یکی بی رنگ اما رنگش کدر بود... ... 💗💗آیدی من برای دریافت پیام هاتون 👇 @Sayehwahite 💗💗لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون 👇 https://eitaa.com/joinchat/1811742879C4a214231f7 💗🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌸🍃 در جواب اون خواهری که بعد از فوت همسرشون ازدواج کردن 🍃
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خدمت هم گروهی های محترم سلام وعرض ادب اون خواهرمون که ۴۲سالشونه درسن جوانی شوهرش مریض شد زحمتشون رو کشیدن پرستاری کردن اجرشون با خدا بعدفوتشون ازدواج کردن کارخدا پسندانه کردن. اطرافیان موقع سختی کجا بودن که ایشون از شوهرش پرستاری میکردن چرا باید موقعیت خوب پیدا شده از حقشون بگذرن. گناهی نکردی خواهرم اگه مرد خوبیه دل به دلش بده تا بیشتر مراقب شما و بچه هاتون باشه. حرف دیگران برات مهم نباشه مهم خودت وبچه هاتون هستین، اگه خدای نکرده شما مریض میشدین تو بستر بیماری بودین خانواده شوهر براتون هوو میاوردن. دیدم که میگم شما سی ساله بودین شوهرتون بیمارشدن ۱۲سال زمان کمی نیس تازه به فکر ازدواج افتادین برای زن تنهایی سخت نیس فقط برای آقایون سخته مجرد بمونن زود بعد از همسرشون تجدید فراش میکنن. عزیزم به خودت فکر کن و مراقب بچه هات باش تا اطرافیان شستشو مغزی ندن و علیه شما نشن. ان شا الله عاقبت بخیر بشین بچه ها خوبی تحویل جامعه بدین . @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🌸🍃 برای خواهری که دست و پای پدرشون سرده 🍃
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام اون خانمی که گفتند پدرش پاهاش یخ میزنه. خواهرم من تجربه خودم را می گویم امیدوارم بتونم کمکی کرده باشم. عرض شود منم چندسال هست که در گیر این مشکل هستم من یه دهه شصتی هستم.انواع آزمایش ها را دادم گفتند سالم هستی.انواع ویتامین ها را مصرف کردم فایده نداشت. از نظر پزشکی اصلا مشکل نداشتم.اما همچنان عذاب می کشیدم.تا اینکه یه روز به طور اتفاقی رفتم پزشک عمومی گفتم. ایشان برایم نوروتریپلین ۲۵ نوشت. مشکلم ۶۰درصد حل شد. نگو که در اینگونه موارد اعصاب می زنه به رگ ها.در حالیکه من اصلا نه مشکل اعصاب و نه افسردگی داشتم. اما این هم یک نوع بیماری هست که پنهان است و اعصاب رگ ها مشکل پیدا میکنه. ضمنا کرسی برقی هم در زمستان برای من خوب بود. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام عزیزم برای خانمی که موهای دخترش شپش گرفته اسفند و تنباکو رو بجوشانید و به موهاتون اسپری کنید. همون موقع شپش ها رو نابود میکنه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🌸🍃 برای خواهری که همسرشون بی احساسه 🍃