eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.8هزار عکس
630 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
💕💕💕🍃🍃🍃 سرگذشت
دنیای بانوان❤️
💕💕💕🍃🍃🍃 سرگذشت #جای_من_کجاست
همینطور که من روی پای بابا نشسته بودم و منتظر که مامان شام رو بیاره یک مرتبه بابا منو گذاشت زمین و گفت: مهین جان بزار زنگ بزنم آبجیم اینا هم بیان ..دور هم باشیم ؟ و بدون اینکه منتظر جواب باشه زنگ زد .... مامان طفلک خیلی دلش می خواست یک اونشب رو بدون فامیل شوهر کنار هم باشیم و با اخم رفت توی آشپزخونه و زیر لب گفت : خوب معلوم بود که می زنی ما که کوفتم از گلومون بدون اونا پایین نمیره ؛؛ .. و ساعتی بعد یک چیزی حدود بیست , سی نفر ریختن توی خونه ی ما ؛؛ همه قابلمه بدست و شاد و شنگول ... و خیلی زود یک سفره ی بزرگ پهن شد و در حالیکه همه چشمشون به تلویزیون بود و دهنشون می جنبید دور هم شام خوردیم .. بهروز پسر عمه ی کوچیکم بود که اون زمان یکسال از شاهین کوچکتر بود و با هم همبازی و رفیق بودن ... من و پروانه هم همبازی های خودمون رو داشتیم و بدمون نمی اومد خونه شلوغ باشه ..این بود که تا پاسی از شب رفته گفتن و خندیدن و رقصیدن و شوخی کردن و اون زمان تنها این دور همی ها برای شادی کردن نبود پدر و مادرم نماز خون بودن و دین دار ....مراسم ماه رمضان و شب های احیا رو همگی با هم بودن و چقدر خاطرهای خوشی برای من به جا گذاشت .. محرم و سینه زنی رو دوست داشتم چون روی شونه های بابا لذت تمام دنیا رو می بردم ... خوب یادمه اون زمان هر وقت بابا می نشست من آماده کنارش بودم ؛؛ بی اختیار کمرم رو می گرفت و روی پاش می نشوند ... وقتی بلند می شد من منتظر می موندم تا برگرده ....و هر دو به این کار عادت داشتیم .. روزگار شادی رو میگذروندیم .. تا کم کم اوضاع تغییر کرد و زمزمه های انقلاب به گوش همه رسید .. ما که چیزی سر در نمیاوردم و زندگی خودمون رو می کردیم .. اما سال بعد که مدرسه ها باز شدن و شاهین و پروانه تعطیل بودن و تلویویزن رنگی ما فقط فیلم سینمایی می داد و شوهای گوگوش و فرخ زاد احساس می کردم دنیا بر وفق مراد منه ... یکسره جلوی تلویزیون ادای خواننده ها رو در میاوردم ؛؛ یا سر ِپلاستکی طناب بازی رو جلوی دهنم می گرفتم و؛؛ یک تنهایی یک خلوت رو می خوندم ؛؛ و قر می دادم و دیگه شده بودم نقل مجلس ادامه دارد... دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇 @Aseman100
سلام بسیار ممنونیم از کانال بسیار قشنگتون وراهکارهای کارگشای دوستان مشکل من اینه که من وهمسر م هر دو شاغلیم ولی پانزده ساله که با پدر ومادر همسرم در یک حیاط مشترک زندگی می‌کنیم ولی در ساختمان ومنزل جدا شوهرم وابستگی زیادی به خانوادش داره واصلا حاضر نیست که با اینکه ما خانه ای دیگر داریم به آن جا نقل مکان کنیم
دنیای بانوان❤️
سلام بسیار ممنونیم از کانال بسیار قشنگتون وراهکارهای کارگشای دوستان مشکل من اینه که من وهمسر م هر
و پدر ومادرش خیلی بین من وجاریم وبرادر همسرم ودو تا بچه‌های جاریم فرق میذارن با این که برادر همسرم شاغل هست وجاریم دیپلم وخانه دار و دوازده ساله عروسی کردن وضع مالی‌شان هم خیلی خوبه ولی پدر شوهرم خونه ای که در اون زندگی میکنن وماشین خودش رو زده به نام برادر همسرم وحقوق بازنشستگی خودش رو هم نصفش رو به اونها میده اگه چیزی کم وکسر دارن بخرن و برادر شوهرم عسلویه کار میکنه و فقط آخر ماه شش روز در هفته کنار خانواده اش است وجاریم در این مدت کنار پدر ومادر خودش که در رفاه کامل زندگی می‌کنند هست وخیلی هم زندگی خوبی دارند وخونه مستقل هم دارند ولی ما چی هر روز باید خانوادش رو ببینیم با اینکه پدر ومادر همسرم خوبن وکاری با ما ندارن وما هم خدایی اصلا به اونها بی احترامی نکردیم نمیدونم این فرق گذاشتن ها چیه خیلی تحمل میکنم ولی دیگه نمیتونم وبارها با شوهرم بحث میکنم چرا بین دو تا برادر اینقدر فرق میندازن شوهرم مرد خوبیه ولی این قضیه باعث شده من همیشه با اون دعوا کنم زندگی آروم وبچه های خوبی داریم ولی این کار اونها باعث شده بعد از ۱۵ سال به فکر طلاق وجدایی باشم شوهرم با اینکه خودش میبینه این فرق گذاشتن ها رو ولی میگه دوست داشتن که اجباری نیست چی کار کنم مادر شوهرم همه طلا هاشو داده به جاریم با عشق ومحبت وعلاقه ولی من که عروس بزرگ بودم وحتی به دختراش هم نداد واقعا دیگه خسته شدم واینکه برادر همسرم خیلی از جاریم حمایت میکنه ودوست داره کافیه جاریم از دستهخانواده همسرم کمی دلخور شده تا یک ماه قدم خونه شون نمیذاره وباید منت کشی کنن تا بیاد خونشون ولی اگه ما از کارشون ناراحت شیم ما رو آدم حساب نمیکنن وحتی بی محلی هم میکنن تو رو خدا کمکم کنید خسته شدم میخوام از همسرم به خاطر این فرق گذاشتن ها وسکوت خودش در مقابل خانوادش جدا شم 😪😔😢 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
به خودکشی فکر میکنم 🍃🍃🍃💕💕 سلام عزیزم خوب هستین لطفا این پیام منم اورژانسی بزارید گروه توروخد
🌸🍃🌸🍃🍃🍃🍃 سلام در مورد اون خانمی که به مشکل خوردن و میخان خود کشی کنن خواستم بگم من نمیدونم مشکل شما چیه تا بخام راهنماییت کنم ولی خواستم یه حدیث بگم در مورد خودکشی. کسی که خود کشی میکنه به محض مردن وارد جهنم میشه وجز کسانی هست که هیچ شفاعتی شامل حالش نمیشه و در جهنم جاودانه میمونه حالا انتخاب با خودتونه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🌸💕💕💕🍃🍃 گلایه خانم کانالمون
دنیای بانوان❤️
🌸💕💕💕🍃🍃 گلایه خانم کانالمون
سلام همراز جان میشه این پیام منو بذاری کانال. 🙏 اینایی که میگن هر کی هر کاری کنه تاوانشو پس میده.. یا دل کسی رو بشکنه خدا جوابشو میده. بنظر من همچین چیزی نیست خدا جواب هیشکیو نمیده مخصوصا اونایی دل شکستن.. من خودم علنأ تو روم بهم تهمت زدن و دستشونو گذاشتن رو قران ک همچین چیزی راسته چیزیو گفتن ک‌ من روحمم خبر نداشت.. چنان طوری گفتن و قسم میخوردن پیش خودم گفتم نکنه همچین کاری کردم ولی خبرم ندارم.. 😔 به وضوح صدای شکستن قلبمو شنیدم💔 سپردمشون دست خدا زن و شوهری الان دو ساله ولی فکر کنم خدا برا من چوبی نداره😭😭 بعد از این احساس میکنم این حرفها همش حرفه ک میگن هر کی دلی رو بشکنه تهمتی بزنه حرفی ناحقی بزنه خدا جای حق نشسته و جوابشو میده... من ک دوساله منتظرم ببینم خدا چی جوابی میده ولی انگار داره جوابشو ب خودم میده میده ن اونا😔😔😔 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
سلام عزیز،بین پیام هایی بقیه خانم ها فرستاده بودن یه خانمی بودن گفتن که انگار خونمون سحر شده باهمسرم داخل خونه میریم دعواوبحث داریم،بیرون از خونه آرومیم،بله شدنی هست لزومن این نیسن که کسی سحر کنه بلاخره میشه دیگه یه سری مسائل رعایت نمیشه به دنبالش، انرژی منفی و .....باعث بحث میشه،این دعایی کع میفرستم رو از امام رئوفمون امام رضا علیه السلام هست،اگه صلاح دیدید،برای شخصی ایشون بفرستین ،هنوزم در مورد اینجور بحثا دیدگاه‌های مختلفی وجود داره که مشخصا با محتوای کانال شما هم خوانی نداره،ولی من خودم اثر این دعا رو دیدم،اگه میشه به شخصیشون بفرستین چون من معتقدم ولی برای بحث بعدش هیچ عقبه ی علمی ندارم،ولی خیلی دعای مجربی هست،انشالله که بفرستین وراه گشا باشه. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
💕🍃🍃🍃🍃 سلام همراز جانم در مورد پیام خانمی که گفتن خانواده شوهرشون با برادر شوهر وجاریشون خیلی خوبن وبین اونا تفاوت قائلن منم تو زندگیم دقیقاا همین مشکل رو دارم و تفاوتی که بین شوهرم و برادر شوهرم میگذاشتن رو به وضوح میدیدم خسته وکلافه بودم تا این که مادر شوهرم به رحمت خدا رفتن و قضیه تمام شد،، البته سال های سال طول کشید ولی من به خاطر همسر وبچه هام صبوری کردم ، سخت بود ولی بلاخره تموم شد ، از یه جایی متوجه میشی دیگه این چیزا برات مهم نیست و برات کمرنگ میشه ، به خدا توکل داشته باش عزیزم خدا رو شکر همسرتون وبچه هاتون خوبن و مشکل مالی هم نداری ، تجربه من نشون میده حتی اگر همسرتون هم از این وضع به والدینشون شکایت کنن هم فایده نداره ، این مهر ومحبت هست که توی دل اونهاست ونمیشه با حرف زدن وحتی دعواکردن کمرنگش کرد ، با شناختی که از همسرت داری ببین میتونی به یه طریقی راضیش کنی برید خونه خودتون مثلا میتونی بگی بریم خونه خودمون ولی هر روز همسرت برن و بهشون سر بزنی اگر چند راه رو رفتی وجواب نداد این دفعه بهشون بفهمون که طلاق میخوای چون به حرفت کوش نمیده ،،،البته فقط در حد ترسوندن باشه نه اینکه خدایی نکرده انجامش بدی چون حیف زندگی وبچه ها همسرت هست انشاالله که از یه راه جواب بگیری واگر نگرفتی به خاطر زندگیت صبوری کن مثل من خوشبخت باشید 🌹🌹🌹 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
💕🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام در مورد اون خانمی که گفتن خانواده شوهرم بین من جاریم فرق میزارن می‌خوام به خاطر این کار از همسرم جدا بشم مگه شما به خدا ایمان ندارین شما فقط از خدا بخوان که هواتون داشته باشه شوهر و بچه های شما که مقصر نیستن به نظر من اصلا برات مهم نباشه همه چیز رو از خدا بخوا به قول اون خانم که گفتن من هم این مشکل را داشتم مادر شوهرم فوت شده همچین درست شده تو هم صبر داشته باش صبر معجزه می‌کنه اگه طلاق بگیری فقط خودت را بدبخت کردی آه شوهرت تو را میگیره @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🎶♥️🎶 سلام می‌خوام کمی درد و دل کنم شوهر من از هفت سالگی تو مغازه باباش کار میکرد بدون اینکه مزدی بهش بدن،تا اینکه ازدواج کرد پدرش بابت کارکرد چند ساله یه زمین 250متری خرید تا خونه درست کنه
دنیای بانوان❤️
🎶♥️🎶 سلام می‌خوام کمی درد و دل کنم شوهر من از هفت سالگی تو مغازه باباش کار میکرد بدون اینکه مزد
شوهرم 200متر زمین رو خونه درست کرد و50مترشم مغازه و هر دو به نام خود شوهرم و همچنان جنس از پدرشوهرم وشوهرم به عنوان کارگر تو مغازه کار میکرد ،از بس خواهر برادرا و اطرافیان حرف مفت زدن و حسودی کردن شوهرم از مغازه بیرون اومد وکارش رو جدا کرد ولی مغازه الان ده سال دست پدرشوهرم تنهاست راستش اون سنش الان بالاست و متاسفانه اختلال حواس و فراموشی گرفته ،اشتباه کارت می‌کشه ،به گفته اطرافیان وحتی خود شوهرم خیلیا سو استفاده از این حواس پرتیش میکنن ودزدی میکنن از مغازه ونمیفهمه وبدتر اینکه گردن نمیگیره که دیگه نمیتونه مثل سابق کار بکنه،الان مشکل ما این که شدیداً به پول اجاره مغازه احتیاج داریم و شوهرم بارها از پدرش خواهش کرده مغازه را خالی کنه یا اجارش رو بپردازه .اما انگار شوخی میگیره وزیر بار نمیره😔 محیط زندگیمونم کوچیکه دوست نداره جوری با باباش رفتار کنه که اطرافیان بشینن وحرف مفت بزنن ،خود شوهرم دوست نداره با خشونت رفتار کنه یا با پدرش بی احترامی کنه ... بارها مادرشوهرمم واسطه کرده ولی فایده نداشته ..اینم بگم که از نظر مالی مشکلی ندارن پدر شوهر ومادرشوهرم وبعد از بسته شدن مغازه توان اداره زندگیشونا دارن،بیشتر اون بچه هایش از حسادت یا هرچیز دیگه ای پرش میکنن .. خیلی هم قد ویه دنده هس ..اصلا فکر زندگی ما را نمیکنه ،خواهشا اگه دعایی یا راهکاری برای مطیع شدنش دارین بگین .. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿