دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک لرزش دل👇
پسر خوش تیپ و زیبایی بود که دل هر دختری را می برد.من از او خیلی شنیده بودم.
هم از نجابتش هم از زیباییش,آن روز در راه بر گشت از دبیرستان وقتی در ایستکاه
اتوبوس منتظر اتوبوس بودیم او هم آمد.دوستانم با دیدن او همه شروع به پچ پچ کردند
دوستم سرش را چسبانده بود در گوشم و مدام از او می گفت.ببین چه چشمایی داره؟
خداییش همه چی تمومه!هیکلش هم ورزشکاریه!خیلی خودم را نگه داشتم تا به او
توجه نکنم,اما یک آن نگاهم چرخید و به نگاهش گره خورد.از شرم زود نگاهم را دزدیدم
و در دلم استغفار کردم.دوستم اما مدام زمزمه می کرد و بی پروا او را زیر نظر گرفته بود
.وقتی به خانه برگشتم وضو گرفتم و نماز خواندم
تا نگاه پر جاذبه او را فراموش کنم.
سال بعد با ناباوری به خواستگاریم آمد.
کسی که نظر به نامحرم را از خوف خدا ترک کند,خداوند به او ایمانی عطا می کند
که شیرینی آن را در قلبش می یابد.(پیامبر اکرم)
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
یک زندگی یک ایده معنوی👇
سلام هرشب قبل خواب سوره واقعه.برای رزق وروزی عالیه.من که خیلی جواب گرفتم
ختم سوره ی واقعه برای رونق کسب وکار و زیاد شدن روزی واقعا موثره. از روز جمعه شروع میشه هرشب بعد از اذان مغرب سه سوره ی واقعه و شبهای جمعه هشت سوره تا پنج هفته که روز آخرش شب جمعه میشه، بعد از تلاوت هر سوره این دعا را میخوانیم: اللهم ارزقنا رزقا حلالا واسعا طیبا من غیر کد وستجب دعوتنا من غیر رد و اعوذ بک من الفضیحتین الفقر و الدین وادفع عنی هذین بحق امام السبطین الحسن والحسین برحمتک یا ارحم الراحمین و صلی الله علی محمد واله طاهرین
اگر کسی ک مسئول تامین روزی خانواده رو داره بخونه تاثیرش فوق العاده بیشتره
💚ذکر (یا رزاق) رو هم زیاد بگید
قبل از خواب اثرات زیادی داره ... من سعی می کنم با همسرم قبل از خواب بخونیم
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
#مریم(دختریکه به اجبار زن پسرعموش میشه ولی اتفاقات غیرقابل باوری در زندگیش پیش میاد.....)#درد_دل_اعض
نظر شما برای مریم
❣❣❣❣❣❣
سلام ادمین جان من حدس زدم مریم به همسرش خیانت میکنه...
نمیشه گفت کی مقصره ولی امیدوارم این کارو نکنه چون تنها ابروی خودش میره و پیش خدا بدنام😔😔😔
امان از جهل پدرش😔😔😔😔
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
#مریم(دختریکه به اجبار زن پسرعموش میشه ولی اتفاقات غیرقابل باوری در زندگیش پیش میاد.....)#درد_دل_اعض
#ادمین:❣
دوستان درددل مریم که اعضای کاناله دختریکه اتفاقات غیرقابل پیش بینی در زندگیش اتفاق می افته رو بخونید و نظراتتون رو برامون ارسال کنید...
دختریکه بعد عروسیش دچار یک وسوسه میشه و....
ممکنه برای هر کدوم از ما اتفاق بیفته....
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#مریم(دختریکه به اجبار زن پسرعموش میشه ولی اتفاقات غیرقابل باوری در زندگیش پیش میاد.....)#درد_دل_اعضا
دنیای بانوان❤️
#مریم(دختریکه به اجبار زن پسرعموش میشه ولی اتفاقات غیرقابل باوری در زندگیش پیش میاد.....)#درد_دل_اعض
هر بار به احسان فکر میکردم از خودم خجالت میکشیدم و پشیمون میشدم و تصمیم میگرفتم که شماره را بندازم دور اما پشیمون میشدم.چند روز گذشت و محمد حتی برا آشتی کردن پیش قدم نشد....منم خونه مادرم نرفتم برای اینکه احسان رو نبینم. بعد از سه روز خودم با محمد شروع کردم به حرف زدن اما اون مثل همیشه بود.بهش گفتم: محمد میای بریم پارک....گفتم: حوصلم سرفته ،خیلی وقته بیرون نرفتیم...حال و هوامون عوض میشهگفت: امشب نه..من حالشو ندارم...دیگه ادامه ندادم...بهش گفتم: من تو خونه خسته میشم.حوصلم سر میره درس بخونم که....نگذاشت ادامه بدم و گفت:ما قبلا راجع این موضوع حرف زدیم....هر حرفی میخواستم بزنم اجازه نمیداد و بدخلقی میکرد.بلند شدم و گفتم: من میرم بخوابم....،گفت: بنظرم اگه بچه دار بشیم هم تو از تنهایی در میای هم دیگه اینقد بهونه نمیگیری...گفتم: من بچه نمیخوامگفت: این چه حرفیه..این از کجا اومد مگه میشه....گفتم: آخه از کسی بچه دار بشم که دوستم نداره...تو فکر کردی من احمقم...تو خودت تفریحت رو میری...درست رو خوندی...برات مهم نیست من تو این چهار دیواری چی میکشم حالا میخوای بچه دار هم بشم.همین حرفها برای جرقه یک دعوای دیگه کافی بود.شروع کردیم داد و بیدادو وسط دعوا وقتی من دوباره حرف سفته های بابا رو زدم دعوا شدت گرفته و تهش به مشت و لگد ختم شد و رفتن محمد از خونه.نشستم یه گوشه و شروع کردم به گریه کردن.لعنت بهت مریم خب لال بمیری دختر مگه مجبوری حرف بزنی...خب هر چی میگه بگو چشم...بگو انجام میدم...بگو میخوام...آخه چطوری با این زندگی بچه دار شم.فقط گریه میکردم..دلم میخواست از خونش برم....حالم ازش بهم میخورد...یاد احسان افتادم که چقدر بی منت بهم محبت میکرد.رفتم سر کیفم و شمارشو در آوردم رفتم سمت تلفن و گوشی را برداشتم.نمیدونم چرا اما تندتند شمارشو گرفتم دستم میلرزید قلبم تو قفسه سینم میکوبید اما میخواستم باهاش حرف بزنم نه با اون که با هر کسی که میتونست ذره ای آرومم کنه...تو اون شرایط احسان فقط به ذهنم می رسید.با اولین زنگ احسان تلفن رو جواب داد.با صدای لرزون و پراز اشک گفتم: الو احسان.....اما کاش هیچ وقت بهش زنگ نمیزدم...اون تلفن شروع همه چیز بود....
ادامه دارد..
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک غیرت👇
یه تجربه سخت ولی شیرین
من یه خانم ۲۳ساله هستم، یه پسربچه یک ساله هم دارم. سه سال هست که با یکی از اساتید دانشگاهم ازداواج کردم.
متاسفانه یا خوشبختانه چهره و ظاهر زیبایی دارم ، اصلا حمل بر خود ستایی نشه خواهش میکنم، ( کلا از بچگی همه و خانواده هم تائید میکردن، حتی معلمهام همیشه تاکید میکردن با خودت ان یکاد داشته باش یا خواستگارهای جور واجور وزیادی که قشنگ معلوم بود خودم رو نمیخوان) وهمیشه هم برام باعث دردسربود.
اما به شدت محجبه و مذهبی هستم و بیرون هم اهل آرایش نیستم.
با اینکه شوهرم آقای با کمالات وتحصیلکرده و خوبی هستند که خودشونم الحمدلله خوش چهره هستن ، ولی همیشه بخاطر حسن صورت من غصه میخورن...😓
همیشه سفارش میکنن تنها جایی نرم
خریدا رو خودشون انجام بدن.
با فامیل نامحرم رودر رو نشم.
روی رفت و امدم با محارمم یا خانواده خودم یا جمع های زنونه ای که مطمئن باشم خودم مساله ای ندارن...
حتی با دانشگاه رفتنم ، چون میدونن خودمم حواسم هست .
یه مدت هم پیشنهاد دادن که پوشیه بزنم.
اما چون شهرمون کوچیکه نشد.
وقتی توی خونه هستیم و به چهره من نگاه میکنن ، میگن خدا برام هم جای شکر گذاشته هم جای امتحان.
خودم که فکر میکنم هیچ لذتی از زیبایی من نمیبرن....😔
تازه این اواخر هم گفتن مردی که همسر زیبا و غیرت رو با هم داشته باشه زود پیر میشه ، چون همش نگرانه نکن نگاه نا اهل از چهره ناموسش لذت ببره.
این چند شب که هییت می رفتن، خیلی دوست داشتم همراهیشون کنم ولی وقتی یادم به دغدغه هاشون می افتاد ، ترجیح میدادم به بهانه کرونا خونه بمونم.
هر موقع ارایش کنم توی خونه یا یه لباس با رنگ شاد یا گرم بپوشم ، کلی همه مدله تحویلم میگیرن و کلا زندگی رو تعطیل میکنه🙈 ولی نهایتا بعد از همه خوش گذرونی ها با یه غمی میگه تورو خدا مواظب باش غیر ازمن نگاه نامحرم بهت نیوفته😞
اولا کلی ناراحت میشدم، حتی با مشاور هم صحبت کردم اما ایشونم تشخیص دادند که طبیعی هست که نگران باشند ورفتارشون غیر منطقی نیست.
ولی الان دیگه درکشون میکنم ...مگه توقع زیادی هست که یه مرد که خودش نگاهش رو حفظ میکنه که به ناموس کسی نیوفته و واقعا هم خیلی جدی اهل مراعات هستن، نخواد کسی ناموسش رو ببینه
...
الانم با خدا معامله کردم که من نگهبان غیرت همسر عزیزم باشم و خودم رو حفظ کنم، در عوض هم خدا حواسش به دنیا و اخرت من و خانوادم باشه.
اینم بگم ایشون اصلا من رو محدود یا معذور یا اذیت نمیکنن فقط از دغدغه مندیشون میگن ، و معمولا هم دوست داره من مراعات کنم.
غیرت هست دیگه...
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک تجربه👇
سلام عزیزم من نزدیک دوسال نامزد و عقد بودم و ۵ ماهی هست ازدواج کردم...
ازدواج ما به دلیل اینکه عمه شون رو به موت بود زودتر گرفته شد و برنامه هامون بهم ریخت و اونچه که میخاستیم نشد
اوایل ازدواجمون من غر میزدم که هیچ عروسی خوبی نبود ال بود بل بود...و شاکی میشدم
با اینکه مهر و محبت شوهرم هم کم نشده بود اما می دیدم خیلی افسرده است اون شادابی رو نداره😔😔😔
بعد که دقت کردم دیدم که داره اینجور فکر میکنه که دیگه نمیتونه نیازای منو بر طرف کنه
دیدم که من اقتدارشو زیر سوال بردن 😔😔
💯زود به خودم اومدم و یه روز که اقامون سر کار بودن از تمام اون نکات مثبتی که توی جشنمون بود هی بهش پیام میدادم و بعدها هم هی جلوش میگفتم و ازش تشکر میکردم...
و میگفتم تو چقدر خوب بودی فلان کار و کردی
وااااای چقدر سیاستمدار بودی که اینجوری رفتار کردی
و اون لباسایی که برام خریده بود رو میپوشیدم و ذوقشونو میکردم. و میگفتم فدای اقای خوش سلیقه ام بشم
چقدر تو خوش سلیقه ای همش میمونم کدوم رو بپوشم از بس که همشون شیک و خوشگلن...
تو هر صحبتامون از خوبی هاش از اینکه از بودن باهاش لذت میبرم و خوش بختم صحبت میکنم. احترام خانواده شو دارم و بعضی وقتا هم اگه صحبتی باشه یا تو جمعشون تیکه ای چیزی باشه من جواب نمیدم...
اون اوایل شوهرمم جواب نمیداد یا دفاع کنه از من یا از خواسته مون اونم سکوت میکرد 😐
اما بعدش بهش گفتم نمیخام این احترامی که بین من و خانواده شه از بین بره من سکوت میکنم... بعدها اگه چنین چیزی پیش بیاد و خودش تو جمع باشه دفاع میکنه...
بعدش با یه پیامک یا بعدا این قدر قربون صدقه اش میرم که کیف میکنه
از اینکه چقدر هوامو داره . احترام میذاره بهم جلو خانواده اش ...صحبت میکنم و کلی قربون صدقه اش میرم اون هر دفعه سعی میکنه بیشتر هوامو داشته باشه . و غیر ممکنه که چیزی برام نخره و هرماه سوپرایزم میکنه با اینکه از بعضی خریداش خوشم نمیاد اما جلوش میپوشم یا دست میکنم و استفاده میکنم...
و هیچ ایرادی بهشون نمیگیرم که تو ذوقش بخوره که برام نخره دیگه... 😉
اما دارم طوری رفتار میکنم که سلیقه اشم باب میلم باشه وقتی بیرون میریم از یه چی خوشم بیاد رک و راست بدون حاشیه میگم چقدر خوبه و ذوق میکنم اما بعدش یه جوری رفتار میکنم که اون موقع نخردش که بعدها خودش بیاد بخره ...
و خدا رو شکر داره باز شادابیش رو به دست میاره و بیشتر از قبل هم برای زندگیمون تلاش میکنه...
💢و خیلی پشیمونم که داشتم الکی الکی سر چشم و هم چشمی اقتدار شوهرم رو زیر سوال بردم و داشتم زندگیم رو به فنا میکشوندم
خدا روشکرکه زود فهمیدم ...
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک خواستگاری👇
قبل ازدواجم با همسری ک پسرعموم هست ی ناراحتی بین خانواده ها بود 🤪🤪
و بزرگترا اجازه ازدواج نمیدادن
حالا ی بار همه بزرگا اومدن بودن با خانواده عموم واسه وساطت و پادرمیونی ک اجازه خواستگاری بگیرن😎😎😎😎
اینم بگم بزرگترای ما حسابی مذهبی ان🤪😏🙈🙈
دامادشون ک خیلی جوون هم هست🤓🤓
یهو ی بادی ب غبغب انداخت و گفت 🙃🙃
ی جمله ای هست ک حضرت معین میفرمایند🤗🤗🤗
بعد دوباره صداشو صاف کرد و مثل دکلمه شروع ب خوندن کرد🗣🤭🤪
نخور غمه گذشته 😝
گذشته ها گذشته😳😳
هرگز ب غصه خوردن
گذشته برررررررنگشتهههه☺️☺️☺️
حالا قیافه بزرگان😡😡😡😡
قیافه ما جوونا🤭🤭🤭🤭🤭😂😂😂😂
قیافه خودش☺️☺️☺️😌😌😌
اصن ی وضعی شد😜😜
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿