eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.7هزار عکس
624 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
... ❣❣❣❣❣ 💌راز اول: همسرتان را علیرغم تفاوت ها همانطور که هست بپذیرید و تلاش کنید با هم زندگی را بسازید. 💌راز دوم: کاری کنید که وقتی همسرتان در کنار شماست احساس خوبی نسبت به خودش داشته باشد. 💌راز سوم: در برخورد و ارتباط با همسرتان دقت به خرج دهید. 💌راز چهارم: برای داشتن زندگی عاشقانه و رمانتیک وقت و انرژی صرف کنید. 💌راز پنجم: به نیازهای جسمی همسرتان توجه کنید. 💌راز ششم: برای خدا زندگی کنید، تجربه های جدید معنوی را با هم داشته باشید. 💌راز هفتم: احساسات خود را بشناسید، به آنها بها دهید و با همسرتان پیرامون آن صحبت کنید. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
یک زندگی یک اشتباه👇🍃 ❣❣❣❣❣❣ سلام من یه دختر دلشکسته که روزهاش پر از گریه است که همه رو داره ولی هیچ کدوم براش مهم نیست 😭 میخوام از عشقم براتون بگم عشقی که هیچ وقت منو ندید 😭💔 دو سال پیش اومد خونمون با پدرم کار داشت آنروز از دیدنش دیوونه شدم همه روز هام شده بود خودش و فکرش و خیالش چه روز هایی که التماس مادر میکردم که بریم خونشون هر وقت میدیدمش خوشحال بودم اونم نشون میداد که خوشحال هر جا منو میدی چشم ازم بر نمی داشت طوری که هر کس از دلم خبر داشت بهم می گفت دوست داره 😥 تا اینکه شمارشو پیدا کردم بهش زنگ زدم اونروزا بدترین روزهام بود رفت به خانوادش گفت به خانوادم گفت خلاصه آبروم جلوی همه برد ازش که بدم نیومد بدتر بیشتر خوشم اومد ولی بخاطر اینکه آبروم برد به خواستگارم جواب بله دادم همون موقعه تصمیم گرفتم نزارم دل نامزدم بشکنه اونم نامزدی کرد هیچی سخت تر از نیست عروسی عشقتو ببینی😭😭 از خودم بیزارم نمیتونم یه محبت در مقابل محبت های بیشمار نامزدم بکنم راستی عشقم پسر خالم بود نه اینکه با پیامم عشقمو از دست دادم بلکه یه خانواده که خیلی دوسم داشت هم از دست دادم خانواده خالم رو میگم تورو خدا برام دعا کنین💔 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
یک زندگی یک خاطره ❣❣❣❣❣❣ مامانم تعریف میکنه میگه زمان نوجوونیش ( دهه 60 مامانم ) عروسی داداشش بوده میره آرایشگاه با عروس اونجا میبینه یه شیشه رو میزه فکر میکنه عطره میگه ای جااان☺️ برمیداره به خودش میزنه یه عالمه نگو الکل بوده تو شیشه😂 میخواسته بره عروسی خواهر داماد بو الکل گرفته😂 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
#مریم#درد_دل_اعضا
:❣ درددل مریم که اعضای کاناله دختریکه اتفاقات غیرقابل پیش بینی در زندگیش اتفاق می افته رو بخونید و نظراتتون رو برامون ارسال کنید... ممکنه برای هر کدوم از ما اتفاق بیفته.... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
#درد_دل_اعضا
دنیای بانوان❤️
#مریم#درد_دل_اعضا
نرگس عصبانی بود و بهم زل زده بود.منتظر بودن چیزی میگفتم اما چی میگفتم...از خدا میخواستم طلاقم نده...چرا باید ناراحت میبودم...با اکراه گفتم: محمد طلاقم رو بده و همه را راحت کن.برگشت سمتم و گفت: تو دهنتو ببند فکر نکن بخشیدمت نه...طلاقت بدم که مهر تایید بزنم رو حرف مامانم....زنعمو گفت:باید طلاق بدی اگه ندی نه من نه تو...من احمق را بگو من احمق رو بگو منتظر بودم بگی طلاق دادم برم برات خواستگاری.یادت رفته دختر خالت رو میخواستی...هنوز ازدواج نکرده....گفت: نکرده باشه.....چرا مامان حرف بیخود میزنی..زنم رو نمیخوام طلاق بدم...نه الان نه هیچ وقت دیگه.خدا میگه ببخش بنده خدا نمیبخشه.حرفام تموم شد.زنعمو بلند شد و چادر سرش کرد و گفت:بریم نرگس این احمق رو این جادوگر جادو کرده...محمد گفت: مامان خواهش میکنم....زنعمو گفت: بمن نگو مامان....من مادر تو نیستم....تو بی غیرتی ..من پسر بی غیرت نمیخوام...نرگس دم رفتن کشوندم تو اتاق و گفت:منتظرم نظرش رو عوض کنی مگرنه بهش میگم زنت هرزست..و نمیدونه بچش مال کیه...منتظرم...رفتند...من موندم و محمد...چند دقیقه بعد هم ندا اومد وامیر رو داد به من و گفت:خدا را شکر که بخشید من نرگس رو راضی میکنم دفترچه ها رو نابود کنه....رفتم تو اتاق نشستم و شروع کردم به گریه کردن این چه سرنوشتی بود.میدونستم نرگس دست از سرم بر نمیداره.تا کی باید نگران میبودم.کاش محمد طلاقم رو میداد و این عذاب تموم میشد...اما از اون طرف هنوز خوشحال بودم چون سرپناه داشتم..بچم رو داشتم ...زندگیم رو داشتم.خدایا ب دادم برس و تنهام نگذار.محمد اومد تو اتاق و گفت: امیر رو ناراحت نکن..بلند شو یچیزی بیار بخوره میگه گرسنشه.بلند شدم از اتاق برم بیرون که بازوم رو گرفت و گفت: مریم اگه دست از پا خطا کنی میکشمت..اول تورو بعد خودم رو...مریم پشیمونم نکن..گفتم: مطمئن باش....گفت: یک مدت با مامانم و خواهرام حرف نزن تا اوناهم آروم بشند تا ببینم چه خاکی باید سرم بریزمگفتم: محمد من حرفی برای طلاق...بازوم که تو دستش بود رو محکم تر فشار داد و گفت: میخوای بکشمت؟؟؟میخوای طلاق بگیری که بری دنبال هرزگی؟؟ هان؛؟؟؟من طلاقت نمیدم.بگذار مثل آدم زندگی کنیم.همه عمرمون به جنگ و دعوا و دربه دری رفت.دیگه حرفی نزدم.از آینده میترسیدم.زندگی تازم شروع شد.محمد بدبین و شکاک شده بود نسبت بهم ،حق داشت منم سکوت میکردم.کلافه بود و پرخاشگر به نظرم احتیاج به زمان داشت تا با اون اتفاق و اون زمان کنار بیاد.محمد یک لحظه تنهام نمی گذاشت یا خودش حضور داشت یا منو دست بقیه میسپرد.مادرمم متوجه رفتاراش شده بود @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
عاشقی به سبک فامیلی
دنیای بانوان❤️
عاشقی به سبک فامیلی
پسرعموم بود همیشه هوامو داشت،حتی بیشتر از داداشم... هروقت پسری بهم نزدیک میشد میدونستم حسودیش میشد و سعی میکرد منو از اون دور کنه..خلاصه گذشت و ما رفتیم دانشگاه... زن عموی ما هرجا مینشست میگفت دختر خواهرمو برای میثاق در نظر گرفتم و آرزومه عروسم بشه... میثاق هیچوقت حرفی نمیزد ولی از نگاهش همه چی رو میخوندم... خلاصه یه شب یکی از اقوام دور قرار شد بیان خواستگاری و اومدند...ساعت۱۰شب بود که بعد از اومدن خواستگارا آیفون خونه زده شد... داداش کوچیکم رفت دروباز کرد،گفت بابا میثاقه با شما کار داره... بابام رفت پایین وقتی برگشت به خواستگارها گفت: بهتون خبر میدم،یعنی محترمانه ردشون کرد..بعد با میثاق تماس گرفت اومد بالا... از غروب دم در خونه ی ما کشیک میداده...وقتی اومد بالا گفت عمو من زهرا رو می‌خوام..ولی چون هنوز درسم تموم نشده بود میترسیدم شما جواب منفی بدین... خلاصه این آقای ما خیلی غیرتی شده بود😄 آخرشب که رفت خونشون بهم پیام داد: بی معرفت فکر نمیکردم اینجوری بخوای منو تنها بذاری...(هرچند من قصدم نبود که جواب مثبت به اون خواستگارا بدم) خلاصه بعد کلی مخالفت از طرف زن عمو الان دوساله بهم رسیدیم و عااااشق هم❤️ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
#مریم#درد_دل_اعضا
نطر شما برای مریم ❣❣❣❣❣❣ سلام . .وقت بخیر ♥️ نمی‌دونم زندگی مریم واقعیته یا رمانه نمی‌دونم اما اسم من مریمه..... دوازده ساله ازدواج کردم و 28سالمه... همسر من خیلی زور گو بی احساسه یه تایمی مثل مریم شروع کردم برای ارضای محبت ب اینکارا...... با دوست شوهرم دوست شدم ب خودم ک اومدم دیدم .......نه از راه محبت وارد شده و چ چیزی از من میخواد...... ب خودم اومدم و رفتم سراغ همسرم ک‌هیچکس برای من امن تراز اون نیست خیلی مشکلات دارم مثال اینکه توی یه شهری زندگی میکنم ک فقط مامانم توش زندگی می‌کنه هیچکسو ندارم اما شوهرم نمیاد خونه مامانم ..... اما من فهمیدم ک هیچکس امن تر از اون نیست برام♥️ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
یک زندگی یک تجربه👇🍃
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک تجربه👇🍃
میخواستم تجرمو بگم در مورد خانمایی که میگن شوهرشون بی محبته یا هدیه نمیده..... .منم ۶ماه بود نامزد بودم و فک میکردم اولین تولدم تو نامزدیه حتما سورپرایز میشم و فلان.اما نامزدم حتی یادش نبود یه تبریک بگه و من کل روز تولدم تنها تو اتاقم نشسته بودم و بعدشم که فهمید برای جبران حتی یه شاخه گلم بهم نداد و اتفاقای مشابه این باز افتاد.نهایت کارم این بود بطور غیر مستقیم از نامزد و دوس پسرای دیگران تعریف میکردم که چه کارایی برای خانومشون میکنن اما انگار نه انگار 😂 تا اینکه تصمیم گرفتم کارایی که دوست دارم طرفم انجام بده خودم انجام بدم براش.شروع کردم به عشق ورزیدن چون از هم دوریم به مناسبتای مختلف یکار میکردم مثلا یه بار گل فرستادم برای شرکتش یه بار شیرینی یه بار نامه نوشتم با یه هدیه کوچیک یه بار سرما خورده بود آبمیوه طبیعی و این چیزا و روز تولدشم یه سورپرایز عالی کردمش بدون اینکه یکبار به روش بیارم که تولدمو یادت رفته،نتیجش شد واسم یه هدیه پیراهن ارزون خرید ولی من طوری رفتار کردم که خیلی خوشم اومده و فوق العادس، تا اینکه کم کم راه افتاد تمام مناسبتا الان برام هدیه های فوق العاده میگیره حتی بی مناسبتم بهم هدیه میده همش تو فکر اینه چطوری خوشحالم کنه😍😍😍 خانما مردا بلد نیستن زیاد باید یادشون داد و هرگزم تو مسیری که دارین محبت میکنین منت سر شوهرتون نزارید یا به روش نیارین که دیدی فلان کارو کردم با اینکه تو نکرده بودی چون اثرش از بین میره، موفق باشین 😘 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
یک زندگی یک آموزش🍃👇