اگر رعایت کنیم به نامحرم نگاه نکنیم گرفتار نگاه ها و گناهها و گرفتاریهای بعدش نمی شیم چشم چرانی هم برای مرد حرامه هم زن چرا... چون دست بالای دست بسیار است طرف باخودش میگه این فرد از همسرم خوشگلتره،،،جذاب تره و... متاسفانه شیطان هم در کمین ماست خواهش میکنم همه نکات دینی و اخلاقی را رعایت کنیم تا گرفتار دام شیطان نشیم اگر گرفتار بشیم هرروز بدبخت تر از دیروزیم...رفته رفته شرایط بدتر میشه از ته دلم دعا میکنم هیچ کدام ما گرفتار گناه نشیم سوره ناس را زیاد بخونید🌹🌹 در ضمن ظاهر افراد و زندگیهاشونو با باطن زندگیمون مقایسه نکنیم همسر من کار مشاوره انجام میدن و فامیلامون باهاشون درد و دل میکنن و ایشون راهنماییشون میکنه گاهی میگم خوش به حال فلانی چقدر خوشبخته هیچ مشکلی نداره همسرم میگه خدامیدونه چقدر گرفتار و بدبخته،،گاهی یکی از مشکلاتشو میگه تامن باور کنم البته منم راز دارشونم🤭🤣🤣 #تجربه #خاطره #مشاوره @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🌸🍃🍃 #تجربه سلام بچه ها ماهی قرمزم🧜 سال خوبی رو برای همتون آرزو میکنم امیدوارم امسال هممون به آرزو هامون برسیم مادرهای محترم لطفا بخونید

من دوستم با ی مرد ۴۰سالع دوست میسه خودش ۱۸سالش بوده بعد دوستم خیلی وابستش میشه ی روز مرده زنگ میزنع دوستم... ک بیا خونم کسی نیست اینم بگم ک اقاهه ی پسر ۱۸ ساله و ی دختر هم داره... میگ ببا خونه کسی نیس دختره هم میره اونجا ک میرع ب دختره درخواست س. ک. س میده دخترکه بی ابرو هم درجاقبول میکنه کارش ک تموم میشه میاد خونع... بعد ی هفتع خوانوادش میفهمه ک دخترشون حاملس😣🙁.......... ما تو روستا زندگی میکنیم و ی چیز ک بشه مث بمب میترکه.. ابرووو شون رف هیچکی از خوانوادشون روشون نمیشه بیان بیرون از خجالت.. الانم شکایت کردن..... بعد مرده گفتع ک من بهش پیشنهاد دادم جرا ابن قبول کرد میخاست نکنه.. ب همین راحتی اما ابروی پدرش ک انقدر باشخصیت بود ب باد رفت ...،، پس مواظب خودتون باشین... کاملیا😊 #تجربه #خاطره #مشاوره @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

مشکلی ک من باهاش روبرو بودم😔 اینه که همیشه شک داشتم. از این رفتارم بدم میومد. میرفتم بالا سرش گوشی و لپتاپشو دید میزدم ولی اون گیر کارش بود. یا فوتبال نگا میکرد یا کارای عادی دیگه😊 به نتیجه رسیدم که مشکل از اون نیست. از منه ولی خداروشکر از وقتی که این دعا رو بعد از نماز می خونم دیگه این شک کردن از سرم رفته. اونم خیلی جذبم شده. 😍 فرستادم بقیه هم استفاده کنن: 🌸 « ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺇﻧﻲ ﺃﺳﺘﻮﺩﻋﻚ ﺩﻳﻨﻲ ﻭﺍﻣﺎﻧﺘﻲ ﻭ ﺫﺭﻳﺘﻲ ﻭ ﺯﻭﺟﻲ ﻭ ﻗﻠﺒﻲ ﻭ ﻗﻠﺐ ﺫﺭﻳﺘﻲ ﻭ ﻗﻠﺐ ﺯﻭﺟﻲ ﻭ ﺳﻤﻌﻬﻢ ﻭ ﺟﻤﻴﻊ ﺟﻮﺍﺭﺣﻬﻢ » 🌸 🌺 (خداوندا همانا من دینم و امانت هایم و فرزندانم و همسرم و قلبم و قلب فرزندانم و قلب همسرم و گوشهایشان را و چشم هایشان را و تمام اعضای بدنشان را در دست تو یا الله، به امانت می گذارم که نگهدارشان باشی ) 🌺 #تجربه #خاطره #مشاوره @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🍃🍃🌼♥️🌼🍃🍃 سلام برا اون شخصی که حرز امام جواد گرفتن باید بگم بهتره که به بازوی راست بسته بشه و نمازش هم دو نماز دو رکعتی هست. در هر رکعت بعد از سوره حمد، هفت مرتبه «آیه الکرسی» هفت‌ مرتبه ‌آیه18 سوره‌ آل‌عمران معروف ‌به‌ «شهدالله» هفت مرتبه سوره شمس هفت مرتبه سوره لیل و هفت مرتبه سوره توحید را بخونید #تجربه #خاطره #مشاوره @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

تاوقتی یادمه خواستم حرفم باعملم یکی باشه سعی کردم افراط وتفریط نداشته باشم ازاولش باعشق این درس روانتخاب کردم ، تاحالادوست پسرنداشتم واهنگ هم چندسالی هست گوش نکردم وسعی کردم واجباتم روترک نکنم،دخترباوجدان واحساسی واهل عمل هستم وسادگی رودوست دارم، ووضع مالی پدرم خوبه وهمه ی شوهرخواهرام ثروتمندن ،۲۵سالم بودیک روحانی اومدخواستگارم ومن همیشه توفیلما میدیدم که روحانی هاچقدساده وزیبا وباعشق زندگی میکنن،بااین دیدگاه که واقعاعاشق ازدواج باروحانی بودم روحانی که هنوز درسش تموم نشده بود وهیچ چیز نداشت وپدرم مخالف بود عقدکردم قبلش تحقیق کردم یادمه یک بار یک مشاورتلفنی که باقم داشتم گفت روحانی هست ازشمربدتره بالاخره من باسادگی وقبول تمام سختی ها ودرامداندک طلبگی بااین اقا عقدکردم دوران عقدم متوجه راحتی وشوخی های همسرم با خانوم های دیگه میشدم ومیگفتم اشکال نداره شوخیه دیگه بعد کم کم متوجه پیج های اینستاگرام وچت هاشون بادخترامیشدم که اونم میذاشتم به حساب اینکه واردزندگی متاهلی هنوز نشدن بعد شوهرم بااینکه بیکاربودن سه تاگوشی داشتن متوجه میشدم خیلی وقت ها گوشی زنگ میخوره وجواب نمیدادن درحضورمن ومیگفتن ولش کن داییمه،منم خیلی بهشون اعتمادداشتم چون میگفتم روحانی پاشوازگلیمش درازتر کنه ازروحانیت درش میارن بهرحال اینم بگم خیلی تندبودن وزودازکوره درمیرفتن وبسیار بد دل بودن کیفمومیگشتن وقتی میرفتم سرویس بهداشتی وگذشت وایشون خیلی به من سردبودن اصلا ببخشیدولی نامزدبازی که تعریف میکنن اصلاخیییلی به ندرت داشتیم واصلا وقتی تنهابودیم نزدیکم نمیشدن وفقط صحبت داشتیم ومن مرتب توجیح میکردم شاید ازسادگیشونه (چون قلبا دوس داشتم تاثیرمثبت روش بذارم اگرم گناهی میکنه به وسیله ی من عوض بشه) خلاصه گذشت و وام ازدواجم رابه ایشون دادم ویک خونه گرفتیم بوسیله ی توسل به اهل بیت باهمین وام ازدواج اونم همسرم گفت بزنیم به اسم پدرشوهرم ومنم ساده قبول کردم بعدازمدتی همسرم توی نامزدی باهاش تماس میگرفتم ومیگفت کاردارم تانیمه شب تواون خونه مشغول بودن ،بعدازیک سال عروسی کردیم بدون هیچ مراسمی وباصلوات وفقط خانواده خودمون،من ارایشگاهم نرفتم خیلی ساده گرفتم تابه همسرم فشاراقتصادی وروانی نیارم ،جهیزیم هم۹۰ درصدش رومن خانوادم خریدن شیک وزیبا،خلاصه بعدازعروسی همسرم علنا سردیش بامن رومتوجه شدم تا۸ماه جاش جدابود ونزدیکم نمیشد دوسه ماه یک بارنزدیکم میشد تااعتراض نکنم بعدازیک سال همسرم تازه جامون دریک اتاق بااکراه اومدتادریک اتاق باشیم چون قبلا اتاقمون جدابودوخلاصه بعدمتوجه شدم همسرم باچندین زن صیغه ودوست دخترداره ،من هرشب گریه میکردم حتی به من محبت کلامی نداشت روز دوم عروسیم کتک خوردم سراینکه همسرم میگفتن چرا یک دقیقت شده دودقه وزودبلندنشدی ظرف بشوری دقییق تایم میگرفتن بعدکم کم کتک ها وبهانه های دیگه کرونای شدیدگرفته بود من رامیکشیدن کمدهامیریختن ومثل جنازه بودم کتکم میزدن میگفت حالاجمع کن باکمربند باشلنگ دستشویی وهرچی دستش بودشکنجم میدادن من هم چون خانوادم معتقدبودن بالباس سفیدرفتی برگردتحمل میکردم،انقدرساده بودم که فکرمیکردم همه ی زندگی هاهمینجوراست بخاطراینکه پسربچه۱۰ساله همسایه بمن سلام کردن یااینکه وسواسی ایشان چراقاشق دوتاست بایدسه تادرجاظرفی باشدکتک هاوفحاشی هاراتحمل میکردم اماا پیش مردم بامن نهایت احترام روداشتن وبالبخند جوری رفتارمیکردن که خودمم باورم میشد انقدکه ارزومیکردم کاش همینجورباشددرخلوتمان ،حالاایشان بخاطرروحانیت وبازیگری که میکند وامام جماعت است وخیلی قبولش دارند من چندین کیلووزن کم کردم ویک دخترسرخورده وافسرده شدم ،خرجی ام رو نمیداد وازخانوادم پنهانی پول کرایه تاکسی ام راحتی ازونامیگرفتم بدبختی که توخونه میکشیدم فقط بخاطرخداتحمل میکروم بخاطرتدس ازطلاق نه پولی بهم میداد نه محبنی نه رابطه ای داشتم نه احترامی ،باخودش میرفتم مسجد اونجاسخنرانی وامام جماعت بود وبعضیاحسرت زندگی منومیخوردن میگفتن خوشبحالت شوهرت مثل شهیداست منم ارزوداشتم باروحانی ازدواج کنم خلاصه ازدور همه خیال کردن که چقدماخوشبختیم چون فیلم بازی کردن شوهرم برام عادی شده بودپیش دیگران ،درسمم نذاشت بخونم کتاباموپاره میکرد،بعدفیلمای پورن نگاه میکردن بعدمتوجه میشدم همسرم ازنظرجنسی ضعیف هستن بعدکم کم متوجه شدم تریاک میکشن ،بعددرامدبا بازی های انلاین وچت های برنامه اجتماعی درامدشون روصرف دخترای دیگه میکردن وخلاصه جوری بودکه وقتی شوهرم میومدخونه ارزومیکردم خبرمرگشوبرام بیارن تبدیل شده بودم به یه زنی که نه غرور داشت نه حق اعتراض نه قلب نه جسم سالم وبعدازمدتی شوهرم گفت بروخونه بابات مثل همیشه که میگفت ولی این باردیگه تلاش نکردم که زندگیم حفظ شه بابام اومددنبالم منوبرد همونجوری که پیش بینی میکردم توحوزمون اومدابروریزی کرد وخانوادش ابروریزی کردن ‌‍‌ #تجربه #سیاست #عاشقانه دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇

نظر شما برای گلزار 🌸🍃🍃🌸🌸🌸🍃 سلام می خوام درباره گلزار نظر بدم واقعا ربطی به محرم و نامحرم نداره ، وقتی فردی با کسی نامزد می کنه ، باید مراقب بقیه آدما باشه منظورم اینکه چه خوب بود وقتی خونه ناصر خان بود باید در اتاق از پشت قفل می کرد چون می دونست که عابد مس ت شده بود ولی به هر حال می تونست موضوع را با نامزدش در میان بزاره تا مشکل حل بشه به جای اینکه ازش دوری کنی ولی درکل امیدوارم این سرنوشت غمناک و عاشقانه به خوبی تموم بشه 📒📒 🌸🍃🍃🍃🍃 با درود بر شما وهمگی اعضای گروه درمورد گلزار میخواستم بگم گلزار مثل همیشه سر خود عمل کرد کاش حداقل به خواهرش دراین مورد میگفت....خدا لعنت کنه عابدرو... من هم با نظر خواهر گلم موافقم که رعایت محرم ونامحرم باید بشه شیطان در جزئیات زندگیست..... #تجربه #خاطره #مشاوره #تجربه #سیاست #عاشقانه دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇 @Aseman100 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d

#پاسخ_اعضا 🌸🍃🍃🌸🌸🌸🍃🌸 سلام در جواب اون دوست ۱۵ ساله ای که گفتن دورادور با پسر عمشون نامزدن و دودلن برای ادامه رابطه یا نه باید بگم عزیزم کسی که برای تو ارزش قائل باشه و علاقه ای بهت داشته باشه حداقل باید خودی نشون بده و اگه مخالفتی با رفتارا و حرفاش داره اینو ابراز کنه ولی ایشون هیچ عکس العملی نشون ندادن بهترین راه بهم زدن نامزدیه طوریکه اول خبرشو بهشون بدید و اگه واقعا علاقه و کششی باشه پسر عمتون اعتراضی میکنه یا سعی میکنه جلوشو بگیره ... اما به نظرم اینکه از بچگی اسم دونفرو بزارن روی هم واقعا اشتباهه ، پدر و مادرا خواهشا یه همچین ظلمی رو در حق بچه هاتون نکنید از کجا معلوم اون فرد در آینده آدم درستی باشه و موردای بهتر از اون برای دختر و پسرتون پیش نیاد #تجربه #خاطره #مشاوره #تجربه #سیاست #عاشقانه دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇 @Aseman100 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d

دخترم قد میکشید و خانم میشد ... ایران خیلی شلوع بود و جنگ بیداد میکرد ...میدونستم که نمیتونم برگردم ... ماه ها بود که عابد خونه نمیومد و فقط از دلتنگی به شیرین میومد و بهمون سر میزد ... پسرای حمیده زن گرفته بودن و تشکیل خانواده داده بودن ... شیرین تو فرانسه بدنیا اومد ولی کامل ایرانی بارش اوردم با زبون و لهجه ایرانی ... هجده سالش که شد ...کم کم متوجه شدم با یه پسری که برای مسافرت و درمان مادرشون اومدن اونجا اشنا شده ... شهاب قرار بود داماد من بشه ... شیرین منو باهاش اشنا کرد و بالاخره تونستن منو راضی کنن ... همون روزا بود که عابد با زنش میرفت و میومد ... اونشب عابد اومد به شیرین سر بزنه ..‌شب تولد هجده سالگیش بود ...اونم دیکه از جنگیدن با من خسته شده بود ... اخر شب وقتی بهش گفتم : بمون باهات حرف دارم میشد خوشحالی رو تو نگاهش دید ... حمیده بود که از ماهیه خبر داشت و خواهرام و هیچ کدوم حتی نمیخواستن صدای منو بشنون ... اونا منو مقصر میدونستن و بهم میگفتن چقدر میتونستم ادم پست فطرتی باشم‌... عابد روبروم نشست...‌در رو بستم و گفتم : هجده ساله اینجام ... هیچ کسی نمیدونه هر روزش چطور گذشت ...همون سالهای اول هر کسی جای من بود برمیگشت ایران ..‌ولی شیرین به پدر نیاز داشت ...نمیتونستم بخاطر خودم اونو بدبخت کنم ... من یبار تباه شده بودم ...یبار خاکستر شده بودم دیگه چه ارزشی داشت زندگیم‌... شیرین همه زندگی منه ...با تمام نفرتی که ازت دارم ولی یبارم نشد نگاهش کنم و منو یاد تنفرم بندازه ...به اندازه تارهای موهام دوستش دارم ... اون حداقل تونست کمکم کنه درد دوری امیر رو تحمل کنم ... میخوام برگردم ایران ...امشب تنها و اولین خواسته ام رو ازت دارم‌....طلاقم بده ...میخوام با شیرین برگردم‌... شهاب ساکن ایران و میخوان اونجا زندگی کنن ... اونشب خانواده شهاب هم تو تولد بودن و عابد میشناختشون ... ادامه دارد #تجربه #سیاست #عاشقانه دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇 @Aseman100 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d

🌿🌿🌿💗🌿💗🌿💗🌿🌿🌿 #تجربه اعضا ، سلام گلبرگ جان می‌خوام یه تجربه خودمو بگم امیدوارم به درد همه خوانندگان این کانال بخوره ۲۰ سال ازدواج کردم اوایل از ازدواجمون شوهرم خیلی اخلاقش تند بود مرد خوبی بود اهل سیگار نبود اهل رفیق نبود اما اهل محبتم نبود منم یه دختر احساسی بودم تا اینکه یه روز با یه پسری آشنا شدم که مدام قربون صدقم می‌رفت کم کم بهش عادت کردم �ه یه روز باهاش حرف نمی‌زدم یا نمی‌دیدمش روزم شب نمی‌شد بعد از سه چهار ماه به خودم اومدم و دیدم این یه هوس بود نه عشق یه روز پیش این پسر رفتم و گفتم � این به بعد دیگه نمی‌خوام ببینمت و دلم نمی‌خواد به شوهرم خیانت کنم و اونم واقعاً حال منو درک کرد و دیگه مزاحمم نشد منم از روی عذاب وجدانی که داشتم خیلی بیشتر از قبل به شوهرم محبت کردم بهش ابراز علاقه کردم اگه عصبانی می‌شد حتی �ه عصبانی می‌شد جوابشو نمی‌دادم تا اینکه کم کم شوهرمم باهام مهربون شد و اخلاقش کلی تغییر کرد و من فهمیدم شاید دلیل �شتر بد اخلاقی‌هاش خودم بودم و الان ۴ سال � اون اتفاق می‌گذره و ما مثل کسایی که تازه ازدواج کردند عاشق همیم دوستایی که قصد خیانت دارید به بهانه اینکه شوهرتون بهتون اهمیت نمیده بدونین یکم رو خودتون کار کنید و اخلاقتونو بهتر کنین و بهش بیشتر محبت کنین �ست می‌شه امیدوارم این تجربه به درد دوستان بخوره 💗@beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿