دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
درمورد تفاوت سن بین زن و مرد که خواهرمون گفت
کاملا درست گفتن مرد باید ده تا دوازده سال از زن بزرگتر باشه تا پخته باشه و از نظر مادی هم صفر کیلومتر نباشه .مرد هم سن یا فاصله کم اصلا خوب نیست هنوز بچه هستن و کارهاشون رو مخه وحرف شنویی ندارن و مالی هم صفرن هم بعضی هاشون بچه ننه و همه راحت در زندگیشون دخالت میکنن مرد باید فاصله سنی داشته باشه تا هم بشه بهش تکیه کرد هم عاقلانه زندگی کرد در ضمن خانمها با زایمان شکسته میشن با فاصله کم دیگه به همسرشون نمیخورن و پیرتر نشون میدن .حد اقل فاصله باید 7سال باشه حد اکثر 12.دخترها تو ازدواج دقت کنید تا یک عمر مثل من پشیمون زندگی نکنید
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام هرچند وقت یکی بیکار میشه میاد مدافع حقوق آقایون میشه در مورد زن گرفتن
مردا حرف میزنن کلی اعصاب بقیه رو خراب میکنن خانم محترم اول رو خودت اجرا کن برای خاهرت و خودت چند زنه بودن رو امتحان کن اصلا چطوره منی که مطلقه ام هووت بشم چه اشکالی داره باری از رو دوشم برمیداری چرا اینجوری نشه😂😂😂😂😂
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام عزیزانم و سلام و درود بر گلی جونم در جواب برای خانمی که بچه ۵ ساله اش غذا رو نمیتونه بخوره
و میگه تف میکنه عزیزم احتمال ۱۰۰ در ۱۰۰ طول داره جون آدم بزرگ ها هم دیدم که طول دارن البته من نمیدونم این تول یا طول نوشتاری کدوم درسته ولی حتما بپرس ببین کی بلده تول رد کنه ببر پیشش خوب میشه دوستون دارم منم باشم مامان اسما خاتون
سلام خوبی عزیزم.
برای خانمی ک گفتن پسر 5ساله داره
غذا رو نمیتونه قورت بده
احتمال زیاد راه گلوش بند شده
ی چیزی خورده مثلا استخون داشته
یا تخمه مغزی چیزی اینجوریه
پشت حلق راه باز میکنه میمونه همونجا
حتما ببر پیش تل گیر
ب قول مشهدی ها بندی
تو بینی رو فوت میکنن
هر چی باشه از پشت حلق میره بیرون
خیلی بچه ها تو سن کم اینجوری میشن.
الکی دکتر نبر.
خودت کناره های گلوش با روغن آروم ماساژ بده
شاید رد کرد.
انشالله جواب بگیری
ممنون از کانال خوبتون.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام برای خانمی که در مورد عمل بلفا یا همون افتادگی پلک سوال کردن
من سه سال پیش انجام دادم وخیلی راضی بودم البته پزشکی که انتخاب میکنن خیلی مهمه که رد بخیه مشخص نباشه، تقریبا زمان عملش بیست دقیقه ست ودردش به اندازه عصب کشی یک دندان، بعد عمل من خودم رانندگی کردم واومدم خونه البته باید حتما عینک افتابی بزنی تا دوروز ورم وکبودی اطراف چشم داشت وبعدم باید کرم ترمیم کننده بزنی. حتما انجام بدین غیر از بحث پزشکیش که برای شما افتادگی پلکه بعد عمل انگار ده سال سنتون کمتر میشه وصورتتون جوون تر بعد از من مامان وخواهرام وکلی از فامیل رفتن وانجام دادن وهمه هم راضی هستن هزینش هم الان فکر کنم حدود ۱۵ میلیون
ودر مورد خانمی که گفتن خواهرشون معده درده
از کپسول امپرازول استفاده کنن همسرم ۲۰ سال معده درد داشتن وورم معده وزخم و.... ولی خدا رو شکر از وقتی صبحا ناشتا استفاده میکنن کلا معدشون خوب شده وکلی وزن گرفتن وسر حال شدن
به امید روزهای خوش وسلامتی برای همه🌷
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام گلی خانم برای اون دوستانی که یکی از عزیزانشون دچار اعتیاد هست
و همه راهها را رفتند وناامیدشدن توصیه میکنم به کنگره ۶۰ مراجعه کنند توی تمام شهر ها هم مرکز دارند بهترین جا برای درمان وبازسازی جسم وروان همینجاست اول توی اینترنت تحقیق کنند و سایت کنگره ۶۰ را ببینند بعدا برای درمان اقدام کنن
سلام خسته نباشی من همیشه پیامها کانالتون میخونم یک بار هم پیام دادم جوابم ندادید ولی الان تور و این ماه عزیز جواب بدید مثله مرگ زندگیه یک من شوهرم جای دیگه سر کاره داشتیم پیام بازی میکردیم که یک پیام داد گفت اینو یعنی چی بقرآن من اهل پیام جلف س.ک.سی اینها نیستم اصلا من ندادم میشه جواب بدید چرا اینجوری شده البته شده دوتا حالم خیلی بده تورو به اما حسین جواب بدید
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام. درمورد خانمی که گفتن مادرشون بین خودشو برادراشو بهم میریزه و پدرش فحش داده که برای فرش نظر داده.
عزیزم منم یه دوست دارم که مادرش باهاش لج. اصلا دوس نداره بیاد خونشون با اینکه همین دوتا نوه رو داره
آخه اون خواهر برادراش هنوز ازدواج نکردن. مثلا یه دفه که تو عقد رفته بود با شوهرش مسافرت میگفت مادرم گفته که الهی تصادف کنی یا مثلا میگه اگه بفهمه داداشم میاد خونمون لپاشو پر میکنه و پشت سرمن برا داداشم بد میگه و خیلی چیزای دیگه. حالا شمام عزیزم یه دفه که باشوهرت تنها هستی خیلی آروم ازش بپرس منو دوس داری؟ بگو آخه از یه جایی شنیدم قبلا یکی رو دوس داشتی رفتی خواستگاریش. بهش بگو میخوام بدونم هنوزم دلت باهاش هست. اینو میگم برای اینکه تو فکری؟ براهمین میگم که بپرسی تا خیالت راحت بشه. اما اینو بدون اختلاف تو همه ی خونه ها هست دلیل نمیشه که اون یکی دیگه رو دوس داشته. بعدم از رفتار مادرت ناراحت نشو برو بهشون سر بزن اما یه ساعت کافیه. با داداشتم خودت رفت و آمد داشته باش بدون اینکه مادرت بفهمه. زندگی رو عزیزم به کامت تلخ نکن دنیا دو روز
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#تجربه_من ۹۹۷
#رویای_مادری
#فرزندآوری
#قسمت_اول
من متولد ۷۳ هستم و همسرم متولد ۷۰،
بهمن ماه سال ۹۶ ازدواج کردیم و یه شهر دیگه دور از خانواده ام زندگی میکنم ولی خداروشکر با خانواده همسرم توی یه شهر زندگی میکنیم.
ما از همون ابتدا بچه میخواستیم ولی هر ماه با آزمایش منفی رو به رو میشدم و منی که از خانوادم دور بودم به شدت افسرده بودم و ناراحت، هرروز و هر شب کار من گریه بود ولی چون روحیه شادی داشتم کسی متوجه افسردگی من نمیشد یعنی من دوس نداشتم انرژی منفی به کسی بدم.
خلاصه روزها و سالها گذشت و من همچنان در انتظار بچه بودم و نگران بودم که نکنه هیچوقت مادر نشم. نکنه تنها بمونم و از یه طرفی هم دلم برای همسرم میسوخت اما همیشه به من امیدواری میدادند و من تا عمر دارم مدیون همسرم هستم.
از یه جایی به بعد دیگه برام مهم نبود که منفی میشد و هر روزی که با خواهرم تلفنی صحبت میکردم میگفتم من دلم روشنه من حتما باردار میشم اونم میگفت دلت خوشه😅 (یه خواهر بزرگتر دارم ۱۷ ساله بچه ندارن) و امیدشون یه جورایی به من بود.
گذشت و سال ۱۴۰۰ ماه محرم بود تو مراسم مادر شوهرم اینا روز هفتم من سر دیگ هم زدن از حضرت ابوالفضل خواستم باردار بشم.
اربعین گذشت و من کمر درد خیلی شدیدی داشتم، فرداش بی بی چک زدم و دیدم خیلی زود پررنگ شد. دوبار سه بار چهار بار پنج بی بی چک زدم و من باردار بودم.😭 آزمایش دادم با بتای ۸۹۰ مثبت بود. رفتم نشون دکتر دادم گفت بارداری گفتم ولی خونریزی دارم گفت ازمایشتو تکرار کن. تکرار کردم شد ۶۰۰ دوباره گفت تکرار کن بتام رسید به ۲۰۰و خرده ای گفت یه بار دیگه تکرار کن و من برای بار چهارم ازمایشمو تکرار کردم بتا شد ۹۰...
دکتر گفت متاسفانه کاری ازم برنمیاد و داری سقط میکنی. من اون لحظه با چشمای پر از اشک میخندیدم نمیدونستم باید چیکار کنم. خوشحال باشم یا ناراحت ولی دکتر فکر میکرد چون سقط شده میخندم. گفت خوشحالی که سقط شده گفتم نه خوشحالم که منم میتونم باردار بشم.
خلاصه یک سال گذشت و من همچنان دست به دعا و درمان کردن بودم. به شوهرم گفتم ما که یزد رفتیم نتیجه نگرفتیم ولی حالا میخوام برم تهران برای مداوا ولی چون هزینه اش بالا بود
گفتن سه ماهی صبر کنم. منم گفتم خوب تو این سه ماه که من دارو مصرف نمیکنم حداقل زیر نظر یکی از این پزشکا باشم تا سه ماه که خواستم برم تهران تخمدانم تنبل تر از اینی که هست نشن و زودتر نتیجه بگیرم.
با جاریم مشورت کردم و منو معرفی کردن پیش یه دکتر، یادمه نزدیک ایام فاطمیه بود تقریبا یک ماه مونده بود به ایام فاطمیه و من برای نماز صبح بیدار شده بودم و یهویی همراه با نماز خوندن اشک میرختم برای حضرت زهرا دلم شکسته بود برای اولین بار از حضرت زهرا خواستم برام دعا کنن گفتم برام مادری کن دستتو بکش رو سرم نذار دیگه انتظار بکشم. نذار حسرت به دل بمونم و از ته دلم گریه میکردم یه جور عجیبی دلم برای حضرت زهرا شکسته بود. جالب اینجاست همیشه سر نماز از خدا میخواستم که دهه اول محرم من ۹ ماهم باشه، حالا هر وقتی بده
خونه برادر شوهرم مراسم داشتن برای حضرت زهرا، مادر شوهرم داشتن دارچین میریختن و اون لحظه چنان هوس کردم بخورم بهشون گفتن و مقداری برام ریختن یه قلوپ خوردم. گفتم فعلا منتظر عادت ماهیانه ام هستم مادر شوهرمم که بیشتر از من منتظر بارداریم بود گفت مگه چقد مونده گفتم یک هفته و دیگه خودشون اجازه ندادن دارچینو بخورم😅
بعد از ۳ روز مراسمی که گذشت حالا ۴ روز دیگه مونده بود ببینم تهش چی میشه...
ادامه 👇
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۹۹۷
#رویای_مادری
#فرزندآوری
#قسمت_دوم
خیلی آروم بودم نسبت به بقیه ماهایی که پشت سرگذاشتم و روز شیشم رسید صبح برای نماز بیدار شدم و چشمم به بی بی چک افتاد. بی بی چک زدم و در کمال ناباوری دیدم سریع پررنگ شد. دوباره یکی دیگه امتحان کردم بازم پررنگ شد و خوشحال ترین بودم و حالا دیگه پر از اظطراب و گریه همه چی قاطی شده بود و دیگه خوابم نبرد زنگ زدم به جاریم و بازم احوالمو بهش گفتم چون خونه شون پیش آزمایشگاه بود ازم خواستن خیلی زود آزمایش بدم.
منم یک ساعت بعد رفتم آزمایش و جوابش ۴ عصر میومد و قرار بود جاریم آزمایشو بگیره و ساعتی که نمیگذشت. هر لحظه اش برام ساعتها طول میکشید.
بالاخره ساعت ۴ شد و جاریم زنگ زد و گفت بارداری آزمایشات مثبت شد😭😍 وای چه لحظه شیرینی بود قربون حضرت زهرا بشم که دعام کردن و این خبر پیچید و همه خوشحال بودیم و خداروشکر بالاخره بعد از ۵ سال من باردار شدم
من تو این سالها برای دختر و پسرم اسم انتخاب کرده بودم. گفتم اگر دختر شد می ذاریم نازنین زهرا، اگر پسر شد میذاریم امیرحسین
همیشه هم میگفتم خدایا هر چی تو بدی قشنگه، وقتی نزدیک تعیین جنسیت شدم رو به آسمون دعا کردم. گفتم خدایا من عاشق دخترم و عاشق اسم امیرحسین
دیگه هر چی خودت برام بخوای سالم و صالح باشه.
وقت سونوگرافی رسید و دکتر گفتن بچه تون پسره، اولش هنگ بودم چون تو تصورات خودم دنیای دخترونه ای رو تصور میکردم ولی خداروشکر کردم و برای سلامتیش دعا میکردم.
خداروشکر با همه شیرینی و سختی هایی که گذشت ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ پسرمو یه تیکه از قلبمو جگرگوشه امو در آغوش کشیدم😭😍🌺
الان پسرم ۱۱ ماهشه و پیشم داره بازی میکنه، خدا بهم یه پسر خوشکل و سالم داد. خدایا بینهایت شکر، بابت نعمتی که بهم دادی عین چیزی که میخواستم شد.
من موقع زایمان دست خدا رو روی شونه هام دیدم همه چی برام مثل معجزه رویایی بود.
آرزومه خدا بهم ۴ تا بچه بده دوتا پسر و دوتا دختر 🤲 امیر حسینم یه امیر عباس داشته باشه و اگر دختر دار بشم نازنین زهرا بذارم و یه خواهر همراهش به اسم زینب❤
من دوست داشتم تا دوسالگی امیرحسینم دوباره باردار بشم ولی افتادگی رحم و مثانه پیدا کردم و گفتن باید عمل بشم. نمیدونم دوباره میتونم مامان بشم یا نه😞
برام دعا کنید نفری یک صلوات بفرستید بلکه سلامتیمو بدست بیارم و بتونم بازم داستان بارداری دومم رو بنویسم.
امیدوارم هر کی منتظره خدا دامنشو سبز کنه🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
یاحق✋🌺
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
از رزق کمش میگه
سلام گلی عزیز و همه همگروهی ها
من 13 ساله ازدواج کردم دو تا فرزند دارم و در یه اتاق 3در 8 تو خونه پدر شوهرم زندگی میکنم
شوهرم ادم خوب و مهربون و زحمت کشی هست ولی با ای شرایط زندگی و کارگری و درامد ناچیزش هنوز خونه دار نشدیم
شوهرم بخاطر کارگری زیاد کمردرد و زانو درد گرفته بخاطر همین تصمیم گرفتیم که یه وانت بگیره و روش کار کنه
بزور یه وام گرفتیم و یه وانت که دو قسطه بود رو ثبت نام کردیم 6 ماه پیش قسط اولشو ریختیم الان قسط دومش رسیده و متاسفانه چون تو سال جدید 50,60 میلیون گرون شد هر کاری میکنیم نمیتونیم جور کنیم پولشو
6 ماه پولمونو خوابوندیم از یه طرف اگه انصراف بزنیم ارزش پولمون خیلی اومده دایین از طرف دیگه با انصراف دادن از پولمون کم میکنن
بخدا بزور قسط وامو میریزیم
بچه هام بخاطر نداشتن تغذیه کافی خیلی لاغر هستن😔😔
از دوستان عزیز خواهش میکنم اگه ذکر دعایی دارن بگن که بتونیم بقیه پولشو جور کنیم فقط دو هفته دیگه فرصت دارن
ممنون از همگی بخصوص گلی عزیز و دوست داشتنی❤️
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
حکمت خدا رو شکر.....
سلام به گلی جان😍 و همه اعضای کانال❤️
من پونزده سالم هست و رشتم تجربی و امسال ورودی کلاس دهمم من توی یک خانواده شش نفره بزرگ شدم چهارتا خواهر هستیم وقتی من به دنیا اومدم خواهرام میگفتن مامان میخواست تو رو س.قط بکنه و تو رو دوست نداشت دوست داشت پسر باشی😢 و تو رو قبول نداشت و کلا کفر و اینا می گفت اما خواهر اولم که سی سالشه و بقیه ی خواهرام همه ازدواج کردن و من تنها دختر خونم که موندم تا پزشک بشم 👩⚕و درس بخونم من خیلی به مادرم کمک می کنم جارو می کنم غذا درست می کنم و ظرف می شورم دستمال می کشم همه کار می کنم مامانم میگه (من اگه تو رو نداشتم مرده بودم خدایا شکرت بابت این دختر واقعا هیچ وقت به حکمت خدا شک نکنین🥺🌿) حالا اینجا رو گوش کنین مامانم دامادایی داره که از پسر برای پدر و مادرم بیشتر زحمت میکشن و مثل برادرن برای منو خواهرام 😌✨💜
حالا از این طرف یه خاله دارم یه دو تا پسر داره اونم خیلی ناراحت بود و خیلی کفر و اینا می گفت و گریه می کرد اما الان عروس هایی گیرش اومده که اندازه صد تا دختر براش وقت میذارن خیلی راضی پس ببینید ✨☘
اگه من یه چیزی داخل این پونزده سال یاد گرفته باشم اینه که حکمت خدایی که قربونش برم هیچ وقت اشتباه نیست و خودش یه چیزی
میدونه که به آدم هاش میده🥰
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
روزی سه مرتبه برای ورود ثروت به منزل خوانده شود🦋
❁❥༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿