دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام بر دوست عزیزی که همسرشون سرپرست هستن
دوست عزیز بین همسر شما واون خانم صمیمیتی بع وجود اومده که باعث این شده که خیلی صریح جویای احوال همسرتون باشن پس بیشتر محبت گن بیشتر به همسرت برس واز لحاظ روحی روانی همسرت رو تامین کن راحت بگم سیرش گن از همه لحاضی وروانه کارش کن اینطوری هم خودت اعتماد به نفست میره بالا وهم شوهرت تامین شده وکمبودی نداره
واین مثلا دخترهایی که با وجود اینکه میدونن طرف متاهل هست اما بازم وارد یه رابطه میشن خیلی بدبختن میدونی چرا
چون این قدر ارزش وقیمت پایینی دارن از لحاظ شخصیت که حاضرن روی مرد زن دار سرمایه بزارن تا یه مرد مجرد واقعا باید متاسف شد برای همچین دخترایی
واینو بدون که همسر شما وبیشتر مردا تا وقتی که زن وزندگیشون رو دوست داشته باشن همه این دخترا وزنها براشون یه تفریح بیشتر نیست شما وظیفه همسر داری رو درست انجام بده مطمن باش این رابطه زود تموم میشه وته نداره
گلیم
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#بلدی_بگو
سلام به همگی روز همتون به خیر دعاهات تون مستجاب انشا الله 🙏🙏 من امروز کمک می خواهم از شما مشورت بدهید کمکم کنید هر کی تجر به داره حتما بهم بگه من به کار ببرم من مشکل اضافه وزن دارم چهار ماه کامل با یه رژیم سالم خوری همراه شدم ۶ کیلو کم کردم ولی الان وزن کم نمی کنم سایز کم می کنم ولی وزن نه خواستم بدونم اگر کسی تجربه ای داره ممنون می شم راهنمایی کنه من سوخت ساز بدنم پایینه وباید ۱۵ کیلو کم کنم چون چادر می پوشم اصلا معلوم نیست اضافه دارم ولی اذیت می شم و واریس دارم پا درد می گیرم ممنونم از گلی جان که پیاممون می زاره کانال با ارزوی بهترینها
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام نازگل جان انشالله که حال دلت خوب باشه🤲
سوالی داشتم خدمت خوارهای گلم عزیزان من ۴۵ سالمه به مدت ۳ ماه هست ماهانه نشدم رفتم دکتر سونو و آزمایش دادم گفتن که یائسگی زود رس شدم ناگفته نمونه این مدت خیلی ناراحتی کشیدم دقیق ۴ ماهه مشکلات زیادی داشتم کلا اعصاب خوردی داشتم حالا از خانمهای عزیز میخوام منو راهنمایی کنن ببینم پیش اومده براشون اینجوری مشکل راه حلی داره من پیگیر بشم در ضمن این مدت خیلی هم چاق شدم سیستمم جوری با اعصاب خوردی چاق میشم حالا نمیدونم این چاقی بیش از حد از اعصابمه یا اینکه ماهانه نمیشم لطفا منو راهنمایی کنید پیش از جوابتون ازتون ممنونم🌹
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام. خانمی که ۷ سال ازدواج کردی و فعلا مادرشوهرت اینا تا آماده شدن خونه شون مهمون شما هستن....
بودن اونها موقتی هست پس خودتو زجر نده. به خودت تلقین کن بالاخره میرن. بهشون یه جوری احترام بذار که خودشون شرمنده شن. راجع به صبح زود بیدار شدن هم با خنده بگو جوونی و دلت میخواد کمی بیشتر بخوابی البته نه تا ساعت ده صبح. فوقش ۷ ، ۸. ضمنا سر شوهرت غر نزن مطمئنا اونم نمیخواد شما رو اذیت کنه اما بالاخره اونا پدر و مادرشون هستن و یه عمر زحمت کشیدن برای پسرشون. سعی کن به بهانه های مختلف بیشتر بیرون بری. پارک بردن بچه. رفتن به باشگاه یا خرید. ضمنا واقعا شما میتونی وقتی اونها خونت هستن دو روز بری خونه مادرت. به نظرم که نمیشه.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
⊱⋅─━─━──🌾⋅⊰🌸⊱⋅🌾━─━──⋅⊰
#دلجویی_همسرونه_اعضا
🍀سلام عزیزم میخاستم یه نکته بگم درمورد بعضی از مردهاکه ابراز احساس زبونی ندارن.شوهرم تو خلوت خودمون خیلی ابراز احساسات میکنه چند روزی یبارم شبا که پیششم از دوسداشتنش بهم میگه در این مورد باهم حرف میزنیم.چند شب پیش گفت ما مردا غرور داریم شاید بخاطر غرورمونم که شده خیلی از حرفای عاشقونه رو نمیزنیم گفت ولی قشنگ میبینیم که زنمون چقد بسازه باهامون زنمون بخاطرپول مردشونمیخاد و ازاین حرفا.واقعا خیلی قانع شدم مردا باتجربه ترن یه دید دیگه نسبت به زندگی دارن ما زنا فقط ظاهر زندگی رومیبینیم
#زبان_عشق_کشف_کردم
از این مدل تجربه هاتون برامون بگید🥰
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
سلام ادمین عزیز.لطف کنید حتما اورژانسی این پیام را داخل کانال بگذارید خیلی ب کمکتون نیاز دارم❌❌❌🙏برام خیلی ضروری ومهمه .لطفا کمکم کنید🙏من متاسفانه ده سال پیش مرتکب گناهی سنگین شدم از بس برادرشوهرم به من گیر داد و گفت دوستت دارم مرتکب گناه شدیم
هردومتاهل هستیم .کم کم جاری فهمید وابرومون را برد وفحش وناسزا
هفت ساله که کلا توبه کردم وسمت گناه نرفتم .همش جاری م بعد ده سال داد وبیداهاش ادامه داره جاری م در شرف طلاقه عذاب وجدان داره منو از پا در میاره فکر خ....ودکشی ....😭همش گریه میکنم پسرم را میزنم .شوهرم قبلاً اعتیاد داشت واصلا چیزی بینمون نبود تا ترک کرد ما در یک ساختمان چهار طبقه با مادرشوهر و دوتا جاری زندگی میکنیم .ب خدا دارم دیوونه میشم که جاری م داره با سه بچه طلاق میگیره بعضی وقتها همین جوری سمت خیابان میرم ومیخوام خودمو جلوی ماشین بندازم ولی پسرم میاد جلوی چشمم😭😭😭ولی جاریم ابرو میبره داد میزنه خیلی بددهنه برادرشوهرمو زد از خونه بیرون کرد اثاث برده ولی نمیره میگه من باید بیام سر مزار تون بعد برم😳😔چند بار خواسته پسرمو بزنه ولی مادرشوهرم نداشته و گفته حق نداری دست روی نوه من بلند کنی جاری م هم از لج گلدون رو پرت کرده زده ب مادرشوهرش که شوهرم رسیده ودعوا شد و جاری م گفت زنه ... تو جمع کن و😭😭وای خدا شوهرم اینو شنید مثل دیوونه هاشد وباز رفت سمت مواد خدا راصد هزار مرتبه شکر که راهنمایی که داشت اونو باز ب زندگی برگرداند همچین مادرشوهرم که خیلی تلاش کرد که باز شوهرم خوب شد در کمپ خصوصی بردش .عاجزانه ازتون درخواست میکنم کمکم کنید که چکار کنم چطوریه حلالیت بگیرم اصلا میشه؟؟؟چون جاریم بددهنه شرایط اینو نداریم که از ساختمون بریم ولی اون داره که بخواد بره .هر انتقادی فحشی نارسزایی را میپذیرم چون لاایقشم کمکککککم کنید🙏🙏🙏🙏
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
علايم هشداردهنده دوران نامزدى
بعضى از رفتارها در زندگى زناشويى ضعف زن و شوهر محسوب مى شود كه در دوران نامزدى مى توان تا حدودى به آن پى برد، و در صورت امكان براى آن چاره جويى كرد مانند :
▫️پنهانكارى
▫️عجول بودن
▫️پر توقع بودن
▫️زود رنج بودن
▫️عدم سازگارى
▫️تناقض گويى
▫️بى ملاحظه بودن
▫️وسواس داشتن
▫️عمل نكردن به وعده و مقررات
▫️وانمود كردن يا نقش بازی کردن
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#چالش_عشق_اول
سلام
۲۲ سالم بود عاشق دختر دوست بابام شدم بهش میگفتیم عمو.شهرمابااونا۲ساعت راه بود.از اینا بگذریم چه کارها و چه نامه ها و چه واسطه هایی یواشکی بهش رسوندم که من عاشقتم و...به هر حال فهمید و یه شب پیام دادبه گوشیم و عشق ما شروعشد.۵سالیواشکیوبه واسطهخاهرمکهباخانوادهمیرفتنخونشونتایم و مکان قرار رو تعیین میکردیم که همون روزی که کلاس جبرانی داشت برای ۲ساعت جیم بزنه و منم برای دوساعت مرخصی بگیرم برم شهرشون که اونم۲ساعت مسافت بودهمو ببینیم و برگردم.چه کشیدم از این عشق.چه گریه هایی و...شد تااینکه خانواده ها فهمیدنماهمو میخایم و رفتیمخاستگاری ومامانش گفت شما نشون کرده هم باشین تا پدرش از مسافرت خیلی طولانی برگرده بعد عقد کنید.هرجامیخاین برین و...چهتفریحاتی جایی نبودتو شهرشون و شهرمون که باهم نرفته باشیم.از قرار یه روز رفتم خونشون که مامانش و..بودن خودش گفتم درس میخوند و کلاس بود.از روی اشتیاق یا...رفتم سروقت کتاباش ببینم چی میخونه.الان یادش میفتم .....بیخیال.دیدم دفترخاطراتش غیر از من یه حسین و امیر هم هستن.از قراراشون.هدیه تولد و..این وسط من نفر سوم بودم داشت بازی میکرد باهام.وقتی من شهر خودن بودم با اونا وقتی میرفتم جاش با من.سرتون درد نیارم عشقمون همونجا به پایان نرسیدبازم.کوربودم و...گفتدیگهتکرارنمیکنمو....بخشیدمشولی دیگه خانوادش و خانوادم فهمیدن بخاطر گریه هایی که کرد و...پدرم دیگه نزاشت برم سمتش گفت یا من یا اون.خانوادش فهمیدن این قضیه رو اونا هم گفتن تو از کارای دخترمون با خبر شدی دوروز دیگه اذیتش میکنی و...به هر حال نشد .ولی این حرف کاملا درسته
هیچ عشقی عشق اول نمیشه.الان ازدواج کردم بچه دارم.اونم ازدواج کرد و...ولی........فقط هیچوقت حلالش نمیکنم.آرزو میکنم همون بلایی که سرم اورد سرش بیاد چون کار من به دکتر و...کشید عشقه دیگه ولی حیانت نمیشه حلال کرد
لطف کن منتشر کن
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#تجربه_من ۱۰۲۳
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#رزاقیت_خداوند
#جامعه_دوستدار_کودک
ما خانواده پر جمعیتی هستیم. ۶تا خواهر و برادریم خداروشکر، پدر و مادرم خیلی وقت نمیکردن که با ما بازی کنن، اما چون ۶تا بودیم این مسئله ها اصلا به چشم مون نمیومد. دعوا میکردم، بازی میکردم، خلاصه خوش بودیم، بنده فرزند پنجم خانواده هستم و متولد ۷۱ و به شدت ازدواجی از ۱۳ سالگی خواستگار داشتم ولی خانواده ام راضی به ازدواج من نمیشدن تا اینکه یکی از اقوام پدرم به خواستگاری میان و پدرم جواب مثبت میدن و تو سن ۱۵ سالگی رفتم سر خونه زندگی خودم، با یه عروسی کم هزینه و اندک جهیزیه که به خانواده ها فشار نیاد. خانواده همسرم کم جمعیت هستن یه خواهر و برادر، همسرم به شدت عاشق بچه و من اصلا دوست نداشتم تا چند سال بچه دار بشیم، یه روز که از صبح تا شب حالم بد بود و دل درد داشتم احتمال آپاندیس دادیم، رفتیم بیمارستان دکتر آزمایش نوشت وقتی جواب آزمایش رو همسرم گرفت با خوشحالی اومد گفت بارداری😁😍 و من با تعجب😳 گفتم شوخی میکنی ؟!! همسرم با ذوقی عجیب گفت داری مادر میشی😁 خلاصه رفتیم خونه و من کم کم داشتم به این نی نی عادت میکردم که مشکل پیدا کردم و نی نی مون متاسفانه سقط شد. بعد اون دیگه خودم تمایل داشتم که بچه دار شیم و خدای مهربان بعد ۸ ماه، دختر گلم رو بهمون داد با کلی ویار بد و استراحت و استرس که بلاخره دختر گلمون آذر ۸۹ به دنیا اومد😍 البته نتونستم طبیعی به دنیا بیارم و ارژانسی بردن سزارین متاسفانه دخترم خیلی آروم بود و زیبا و تو دل برو همین آروم بودنش کار داد دستمون😁 و همسرم گفت این بچه مون که آرومه یکی دیگه هم بیارم که فاصله سنی شون کم باشه و منم قبول کردم. خدا جونم بعد یک سال و نیم دخترم یه بچه دیگه بهمون داد. همین که اطرافیان مون متوجه شدن، کلی تیکه انداختن و بعضیاشونم میگفتن برو سقط کن میخوای چیکار😳😒 خلاصه پسرگلمون هم به دنیا اومد و تیر ۹۲ ما شدیم خانواده چهار نفره😍همگی خوشحال که هم دخترش رو داری هم پسرش رو، خداروشکر با بدنیا اومدن هر کدوم از بچه هامون رزق مون بیشتر میشد😍 ولی فعلا نه خونه داشتیم نه ماشین.چون بچه های پشت سرهمی مثل دوقلو میمونن، در کل روز خیلی خسته میشدم و دیگه دوست نداشتم بچه دار بشم گذشت تا اینکه همسرم دوباره گفت بیا یکی دیگه هم بیاریم ۲ تا کمه😐 من میگفتم نه بسه دیگه نه حوصله اش رو دارم نه دوست دارم دوباره بچه بیارم چون سزارین هم هستم خیلی اذیت میشم ولی همسرم حرف خودش رو میزد.سال ۹۸ متوجه شدم که خدا بهمون یه نی نی دیگه داده و دوباره ویار بد و کمر درد و غیره 😢 از طرفی هم کرونا اومده بود و خیلی اذیت شدم تا اینکه فروردین ۹۹ پسرمون بدنیا اومد😍 خیلی دعا کردم و متوسل شدم به اهل بیت و امام زمان که بتونم از پسش بربیام، خیلی صبورتر شده بودم خداروشکر انگار با وجود این پسرمون خدا بهم صبر و آرامش هدیه کرده بود😍❤️بعد یک سالگی پسرم صاحب خونه گفت که باید بلند شی و ما دنبال خونه و هر جا میرفتیم میگفتن خونه به کسایی که ۲ تا بیشتر بچه دارن نمیدیم😳😔 یا اگه هم میدادن خیلی کرایه اش زیاد بود. به لطف خدا یه جای رو پیدا کردیم که براشون تعداد مهم نبود، بعد این پسرمون حالا من دلم میخواست که بچه دارشیم و به حرف رهبر عزیزمون لبیک بگیم خدای مهربان دوباره به ما یه بچه دیگه داد شهریور۱۴۰۲ دختر گلمون بدنیا اومد😍چون خیلی تو بارداری و حین زایمان و بعد زایمان اذیت شدم بدنم خیلی ضعیف شد همسرم گفتن که دیگه بچه نیاریم چون سلامتی مادر در خانواده خیلی مهمه مادر خونه باید سالم و سلامت باشه که بتونه به خوبی از پس کارهاش و تربیت بچه هاش بر بیاد. حالا دیگه باید این از این خونه هم دربیایم چون پسر صاحب خونه میخواد بیاد بشینه😢 و ما چند وقته که دنبال خونه هستیم و میگن تعدادتون زیاد 😢🥺 نهایتن به ۴ نفر خونه اجاره میدن 😐 حتی چندجا رفتیم که خونه هاشون ۳ خوابه و اجاره ها هم بالا بود گفتن به ۴ نفر خونه نمیدیم😔 خیلی از برخورد صاحب خونه ها ناراحت شدم و دلم شکست😭 با اینکه بهشون میگفتیم همون جوری که خونه رو تحویل میگیریم تحویل میدیم باز قبول نمیکردن اکثراً هم دنبال همکف بودیم که هم همسایه ها هم بچه ها اذیت نشن.
به بچه هام نگاه میکنم و تو دلم میگم این همه آدم میگن اللهم عجل لولیک فرج، خدایا ظهور امام زمانمون رو برسون ولی راضی نیستن به سربازهای کوچیک امام زمان خونه بدن😔 همه میدونیم ظهور نزدیکه ولی بعضیامون راضی نیستیم کمک کنیم به فرج آقا، چون سختی داره چون اذیت شدن داره، برخی فکر میکنن فقط بشینن و دعا کنن فرج حاصل میشه بعضی از مردم بخاطر همین مشکل مسکن بچه نمیارن.
از خدای مهربان میخوام که از امتحاناتش سربلند در بیایم و فرج آقامون رو هر چه زودتر ببینیم😍
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075