دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #مطیع_شدن_زن 🖊هر ڪس "آیه ۱۴۲ سوره انعام" را بر نان بنویسد و بہ خورد زن دهد آن زن مطیع او شود و رام گردد اگر چه سرڪش و نافرمان باشد @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #سیاست_رفتاری 🦋اگر می خواهید به همسرتان آرامش دهید 🧡 او را خوب بشناسید 💛 تعریف او از خوشبختی را پیدا کنید 🧡 از دید خودتان به موضوعات نگاه نکنید 💛 در خانه به جای من و تو به ما فکر کنید @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #خاطرات_باحال_خواستگاری خاطرات عاشق شدن 😂 من و شوهرم فامیل هستیم عموی مادرم فوت کرده بودن و مجبور شدیم بریم روستا عزاداری. وارد مسجد شدیم و من یه گوشه نشسته بودم. مراسم خیلی خیلی طول کشید و یهو کمر من درد گرفت تکیه دادم به پرده 😂فک کردم دیواره 🤣نگو به یک آقا تکیه داده بودم. یهو متوجه شدم که چی شده. اون آقا هم به من تکیه داده بود.😂 انگار ایشون هم کمرشون خسته شده بود😂 جابجا شدم اما گوشی من از پرده زده بود بیرون. اون آقا هم گوشی مو دیده بود و فهمیده بود من کیم آخه گارد گوشیم خیلی خیلی تابلو هستش 😂😂😂بعد که مراسم تموم شد اومدیم از مسجد بیرون ایشون اومدن گفتن کجا میرید شما؟ گفتم خونه بابا جون که ایشون گفتن منم مقصدم همون جاست بیا باهم بریم 😂😂 ماهم رفتیم تو راه اعتراف کردند که ایشون بودن که به پرده تکیه داده بودن و ..... خلاصه از اون یه تکیه دادن به پرده 🤣ما دو تا عاشق هم شدیم و خداروشکر ازدواج کردیم 😍🔥 ❤️‍🔥خاطرات باحال خواستگاری خودتون و اطرافیانتون رو برامون بفرستید 😄👇 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #عاشقانه ♥️ #ایده_متن 🦋قبل از خواب اینو براش بفرست:😍 💖هزار بار دیگه هم به دنیا بیام تمام دنیا رو برای پیدا کردنت میگردم یکبار زندگی برای دوست داشتنت کافی نیست با تمام وجودم دوستت دارم تو همه دنیای منی👫🏻♥️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii آیا فرزندتان در کارهای شخصی خود هنوز به شما وابسته است؟ آیا انجام بعضی از کارها را فراموش می‌کند؟ آیا می‌دانید که کودکان توانایی ذاتی برنامه‌ریزی را دارند، اما ممکن است به علت استفاده‌نکردن از این مهارت به‌تدریج آن را فراموش کنند؟ همان‌طور که ماهیچه‌های بدن به استفاده و تقویت نیاز دارند، مهارت‌های برنامه‌ریزی کودکان نیز به پرورش و تقویت نیاز دارد. مهارت‌های برنامه‌ریزی در دوران کودکی شامل توانایی «ایجاد برنامه»، یعنی توانایی تعیین هدف، شناسایی توالی کارها برای رسیدن به هدف و سپس انجام آن کارها است. مهارت برنامه‌ریزی از حدود 5 تا 6 سالگی در کودک شروع به رشد می‌کند و در دوران دبستان تقویت می‌شود. البته این مهارت‌ از همان ابتدا کامل نیست و با بزرگ‌ترشدن کودک به‌تدریج اصلاح و کامل می‌شود. برنامه‌ریزی برای نوشتن تکالیف مدرسه و انجام پروژه‌ی علمی نمونه‌ای از موقعیت‌هایی است که فرزند شما برای پیشبرد آن‌ها به مهارت برنامه‌ریزی نیاز دارد @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii در جواب دوستی که گفتن تو ماشین همسرش سیمکارت مصرف نشده دیده خواهر اگه میتونی رهاش کن اگه نمیتونی اینو بدون تموم جونیت وتک تک لحظه هات رو فداش میکنی ودر آخر هیچ او همان می‌کند که از اول نیتش رو داشت فقط شما با اینکارتون به این روند سرعت میدی ترکا یه مثل دارن به خرگوش میگن بدو به اسب میگن بگیر یعنی با این کارتون فقط ایشون رو سر لج می‌اندازی ومثر میکنی برای انجام دادنش @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام خانمی که سه ماهه زایمان کرده ومیگه نمیتونه تنها بمونه . عزیزم شما احتمالا افسردگی بعد زایمان سراغت اومده واصلا نباید تنها باشی وگرنه ممکنه خیلی اتفاقهای بدتری برات بیفته متاسفم برای همسرتون که این چیزها رو نمیفهمه چون من خودمم بعد از زایمان دخترم اینجوری شده بودم واز تنهایی بیزار شده بودم ولی برای فرار ازافسردگیی که سراغم آمده بود سعی می کردم تنها نمونم وحتی من که از پارک رفتن واینها خوشم نمی اومد سعی می کردم برم پارک و مردمو تماشا کنم واینجوری با افسردگیم مبارزه کردم که از پا نیفتادم وبهتر شوم وگرنه ممکن بود به بستری توی بیمارستان روانی واینها بکشه اصلا تنها نمون ؛ برو مهمونی؛ مسافرت؛ پارک وقتی مجبوری تنها باشی برو پشت پنجره یا ایوون وبیرونو تماشا کن با همسرتم در اینمورد صحبت کن اگر باور نمی کنه ببرت دکتر اعصاب وروان تا بفهمه که دروغ نمیگی وباید ازت مراقبت کنه دکتر هم بری ممکنه چند تا قرص کمک کننده بهت بده اگر میزان افسردگیت بالا باشه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

‌‍‌‌**دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii ** سلام روزتون به خیر برای دختر لر می نویسم .... عزیزم این حس تو خودت سر کوب کن برادر شوهر مخصوصا اگر خوب باشه مثل برادره سریع ارتباط قطع کن وشمارش مسدود کن تا بفهمه وابرو خودت خانوادت نره این می گن وسوسه شیطان به خدا پناه ببر از شرش، شوهرتم که خیانت کرده تو نباید راحت باشی وبی خیال خودتم این کار انجام بدهی وبا زبان خوش به شوهرت بفهمان ارتباط ش درست کنه وراحت نباشه اینقدر، من همسرم ادم اجتمایی البته تو حرف زدن و لی همیشه می گه ادم مثل خواهر برادرش می مانه ولی من سخت گیرم ،مواظب باش زندگیتو خراب نکنی چون حتی طلاقم بگیری وبا برادر شوهرت ازدواجم کنی ان هم لرها غیرتین نمی زارن زندگی کنی پناه ببر به خداو قران بخوان مطمعنم از بین میره وتوبه کن احساس می کنم اگر ادامه بدهی داری خودکشی می کنی دختر عزیزم تو سنت کمه یک سال از پسر من کوچکتری امیدارم پیام بدهی وبگی من شیطون قلبه کردم زندگیم نجات دادم شوهرتم تو مشتت نگه دار تو راخدا خانم های که خیانت می بینید زندگیتون خودتون می تونید نجات بدهید جا را برای رقیب خالی نکنید و فکر خیانت نباشید ان نفهم شما می فهمید فکر بچه هاتون وزندگیتون باشید خانمی نوشته بود دخترم نامزد داره شوهرم خیانت می کنه جا خالی ندهید خدا پشت پناهتون باشه همه جا براتون از ته دل دعا کردم مشهد انشا الله خبرهای خوب بدهید عاشقتونم ❤❤❤ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

داد زد تورو به هرچی میپرستی حاج ناصر نخونش بابا زنمه دوسش دارم. تا اینو گفت با بغض گفتم _:در.وغ میگه.منو دوست نداره.شیدا زنشو دوست داره شاپور با اون اورکت و کفش نوک تیزو براقش چرخی زد و گفت. . _:مرحبا ..توام شلوارت دوتاس! حبیب برگشت نگاهی ملتمسانه بهم انداخت _:اون قضیه رو هم بریم خونه حلش میکنم ..به مادرم قول دادم جدا میشم از شیدا. به توهم قول میدم _:مادرت پسرشی شاید قولتو باور کنه ..ولی من باور نمیکنم ! چون برای من فقط یه نامردی ! شاپور با صدای بلندی خندید. _:خب پس بلاخره یکیشو باید طلا.ق بدی...قال قضیه رو اینجا بکن تموم شه بره. .برو با شیدا زندگیتو بکن دیگه حبیب کلافه داددزد _:اصلا خود بابک کو ..من با بابک حرف زده بودم. اون بیاد با خودش باید حرف بزنم حبیب تا اینو گفت. ..بابک خواب آلوده با موهای ژولیده از روی تر.اس گفت _:حرفتو.بگو میشنوم حبیب درمونده رفت سمتش _:من هر حرفی زدم غلط زیادی کردم بهم مهلت بده ...فقط یه بار. ..خو.اهش میکنم ...من پو.ل اون کوفتی رو بلاخره جور میکنم بهت میدم بابک ..دستی به دماغ گوشتی و پف کردش کشید و رو به شاپور گفت _:زیادی زر زد سرم درد گرفت. ..بگو بخونه صی.غه طلاق رو ...اینجا حرف کسی دوتا نمیشه! حبیب رو دو زانو رو زمین افتاد. .محکم کوبید رو زانوهاشوو داد زد. . _:نههههههههههه ولی حاج ناصر سری تکون داد و با میلی ص.یغه طلا.ق رو خوند و آدم های بابک که حبیب رو دوره کرده بودن بزور ازش اثر انگشت و امضا گرفتن. .حبیب با گریه انگشت جوهریشو به برگه زد. شاپور یه فنجان قهوه گرفت سمتش _:گلویی تر کن ؟ حبیب از زیر فنجون زد و فنجون افتاد و هزا.ر تیکه شد شاپور دندون قروچه ای کرد و یهو محکم کو.بید رو صورت حبیب. ..

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii 🪴خدای ما و حضرت یوسف یکیه پس فرق ما با ایشون چیه که درهای بسته براشون باز میشه؟؟؟ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii هیچ وقت فکر نکنید آب از سرتون گذشته یا دیگه همه چیز تموم شده‌و خدا جوابتون کرده... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿