#قصه_شب
(البته با تاخیر)🙈😅
یه پسردایی داشتم- حدودا ۴سال ازم بزرگتر بود- وقتی دبیرستانی شد ، راه میرفت میگفت "جوانی کجایی یادت بخیر!"
چندین ساله ندیدمش... ؛ امشب هی میخواستم راجع به "بابابزرگ نورانی بچگیام که آرزوی دیدنش رو داشتم اما محال بود" بنویسم که رفتم سرچ و دیدم صاحب عکس شده ۵۰سالش!🤯🤒 ...نمیدونم چرا جدیدا انقدر شوک میخورم از همهی اتفاقاتِ #گذر_زمان !؟🤕
هی هی جوانی کجایی که یادت بخیر؟...
من روز فوت حاجاحمدآقا رو یادمه اوایل دهههفتاد،
یادمه که اونروزا که چهره بور و جوان سدحسن برای ما مصداق نورانیت بود ؛
من یادمه که سال۸۹ وقتی تو حرارت و شور جوانی شعار میدادیم "نواده روحالله سیدحسننصرالله" ، یه خانوم جوان اما بزرگتر از خودمون، که از شهرکرد اومده بودن، گفتن آقا راضین به این شعار؟؟ نباید این شعار رو بدید... اما ما که خام بودیم، ادامه دادیم و بعد تعجب کردیم از ناراحتی #آقاجان مون...😶🙄...
امشب، مداااام خواستم بنویسم، اما..
مداااام هم تو بُهت بودم!
۶۰سال از #۱۵خرداد ی که پدرخردسالم درش چماق رژیم مستکبر پهلوی بر سرش کوبیده شده بود ، میگذره...
۵۰سال از عمر #نواده_روحالله که ما بچه بودیم و عکس بچگیهاشو تو موزه جماران دیده بودیم، میگذره،
... عمر عجیب میگذره!
و وقتی ما ، #تاریخ رو بقول #شهید_باکری ، "درست " روایت نکنیم، یه عده ، #مقلوبه یا "وارونه" ، جلوه ش میدن و... دیگه حتی برای قبول #رنج_نامه هم ، سند و مدرک میخوان!
چون ، ما وارثان خوبی نبودیم!
چون ما #عاشق_خمینی نبودیم که اگر بودیم، عملمون مطابق عمل او بود...
کما اینکه رهبری همان اوایل قبول مسئولیت گفتند...😔
@BehrouzTeam