📌لذت نگارش، لذت آفرینش
دیشب در جلسه پنجم کارگاه مقالهنویسی مقدماتی، نوبت به یکی از دوستان رسید تا "پاراگراف پشتیبان" مقالهاش را بخواند. چون زمان کارگاه کم است و در جلسه سوم، چند "پاراگراف مقدمه" را از بقیه دوستان بررسی کرده بودیم، از او خواهش کردم تا فقط "مدعای مقاله" و طرحش را بگوید و پاراگراف پشتیبان را بخواند تا نوبت به دیگران هم برسد. اما درخواست کرد که پاراگراف مقدمه اش را هم سریع بخواند. گفتم که وقت کم است، ولی او دوباره درخواست کرد که نوشته اش را بخواند.
این بار درخواستش را پذیرفتم؛ نه به این دلیل که احساس کردم مخالفتِ بیش از اینممکن است بی احترامی پنداشته شود؛ این هم بود، اما همه اش این نبود.
این دوست من با انگیزهی نویسنده شدن در این کارگاه شرکت کرده بود و برای جلسه دیشب، زحمت کشیده بود و اثری خلق کرده بود؛ اثری که خودش آن را دوست داشت و از آفرینش آن لذت برده بود و برای همین دوست داشت دیگران هم این تولید او را ببینند و اگر واقعاً قابل تحسین است، تحسینش کنند.
این خاصیت آفرینش است؛ وقتی چیزی بیافرینی، دوست داری دیگران هم آن را ببینند، و هرچه بیشتر آن را ببینند و از آن بهره ببرند، تو بیشتر لذت میبری.
برای همین است که میگویم دست به قلم شوید و تولید کنید؛ آن وقت خودتان تلاش میکنید تا برای این اثر جدیدتان خواننده پیدا کنید و میکوشید تا این نوشته هرچه بیشتر خوانده شود. این نکته، میتواند راهبرد ما در جنگ روایتها باشد.
#بهتر_بنویسیم
#کارگاه_آموزشی
#لذت_نویسندگی
#جنگ_روایتها
🆔️ @benevisim ✍بهتر بنویسیم
📌ذهنیت و زاویه دید نویسنده...
دیرش شده بود و باید هرچه زودتر میرفت. شتابزده از این اتاق به آن اتاق در جستوجوی چیزی بود. هر بار که از سالن رد میشد، به سراغ چوبلباسی گوشهی سالن میرفت و لابهلای سه چهار عبا، دنبال گمشدهاش میگشت.
از او پرسیدم: "استاد، دنبال چیزی میگردید؟ میخواهید کمکتون کنم؟"
با تعجب نگاهم کرد و گفت: "نه...آخه همین جاها گذاشته بودمش". بعد از لحظاتی از جستوجو ناامید شد و به سرعت رفت تا به قرارش برسد.
فردای آن شب بعد از پایان درس، موقع برگشت به منزل نگاهش به چوبلباسی گوشه سالن افتاد. بعد از کمی مکث، لبخند معناداری زد و عبای قهوهای روی آن را برداشت.
رو به ما کرد و گفت: "دیشب فکر میکردم باید دنبال عبای طوسی بگردم، در حالیکه دیروز عبای قهوهایام را پوشیده بودم؛ برای همین بود که عبای خودم رو که روی چوبلباسی بود، نمیدیدم!"
استاد دوباره مکثی کرد و خیلی شمرده، طوری که انگار میخواهد جمله مهمی به ما بگوید، گفت:" رفقا، ذهن یک نویسنده، همیشه به دنبال شکار لحظات اطرافش است. همین اتفاق برای من یک سوژه برای نوشتن است؛ نوشتن درباره اینکه ذهنیت افراد، چقدر مؤثر است بر اینکه پیداترین امورشان را ناپیدا ببینند..."
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
بهتر بنویسیم:
این خاطره را، یکی از شرکتکنندگان در پنجمین کارگاه آموزشی مقالهنویسی مقدماتی روایت کرده است؛ از اتفاقی که برای من افتاد.
آری، ذهنیت و زاویه دید یک نویسنده، عامل بسیار اثرگذاری است که نقش آن را در آفرینش آثار ادبی و هنری نمیتوان انکار کرد.
#بهتر_بنویسیم
#نویسندگی
#ذهنیت_و_زاویه_دید
🆔️ @benevisim ✍بهتر بنویسیم
📌راهاندازی سامانه سنا (سامانه نشریات ایران)
سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، سامانهای به نام "سنا" راهاندازی و در دسترس اهالی فرهنگ و پژوهش قرار داده است. در این سامانه، متن کامل نشریات ایران از دوره قاجار تا کنون، بهصورت تمام متن در دسترس کاربران قرار دارد.
این طرح، بخشی از طرح کلان کتابخانه ملی با عنوان «حافظه ملی در خانه هر ایرانی» با هدف «توزیع عادلانه» و «دسترسی آزاد به اطلاعات» است. پژوهشگران، دانشجویان و هر ایرانی علاقهمند به گذشته و تاریخ این کشور، میتواند از متن کامل نشریات اسکن شده در این سامانه استفاده کند.
این سامانه دربردارنده مطالب زیر است:
۱. نشریات دوره قاجاریه (۱۱۹۳ - ۱۳۰۴ ق.)
۲. نشريات دوره پهلوی اول (۱۳۰۴ - ۱۳۲۰ ش.)
۳. نشريات دوره پهلوی دوم (۱۳۲۰ - ۱۳۵۷ ش.)
۴. نشریات پس از انقلاب (۱۳۵۷ش)
۵. نشریات لاتین.
برای ورود به این سامانه ارزشمند، از لینک زیر استفاده کنید.👇
https://sana.nlai.ir
🆔️ @benevisim ✍بهتر بنویسیم
آیا میدانید برابرِ دقیق فارسی برای واژه "پروژه" (project) چیست؟
یکی از بایستههای درستنویسی، پرهیز از بیگانهگرایی است. به این منظور، اگر واژه بیگانهای، یک برابرِ فارسی زیبا و مأنوس دارد که معنای آن را بهصورت دقیق در بر دارد، حتماً باید این برابر فارسی را به کار بندیم.
اکنون پرسش این است که برابر فارسی واژه "پروژه" چیست؟ دکتر محمد معین، این واژه را با دو کلمه "طرح" و "نقشه" معنا کرده است، اما آیا دو کلمه بیانگر همه معنای نهفته در پروژه است؟
برابرِ فارسی تصویب شده برای پروژه در فرهنگستان زبان و ادب فارسی را ببینید:
"مجموعۀ فعالیتهای موقت و هدفمند برای تولید محصول یا ارائۀ خدمت یا کسب نتایج مشخص با زمان و هزینه و منابع معین".
حتی دکتر معین هم پس از آوردن دو کلمه "طرح" و "نقشه"، گویا این دو کلمه را برای بیان همه معنای پروژه کافی ندانسته و در ادامه نوشته است: "طرح و نقشه کارهایی که باید انجام شود"؛ عبارتی که شبیه آن در فرهنگ فارسی عمید هم به چشم میخورد.
به نظر میرسد معنای دقیق پروژه همان است که در تعریف فرهنگستان آورده شده است. بنابراین، در هنگام کاربرد واژه "پروژه"، اگر منظورمان "طرح" یا "نقشه" است، این دو واژه را به کار میبریم؛ ولی اگر فراتر از این را در نظر داریم و میخواهیم چیزی نزدیک به تعریف طولانی فرهنگستان را بگوییم، بهتر است همان کلمه پروژه را به کار بندیم.
این سطح از کاربست واژه بیگانه، بیگانهگرایی نیست و اهل ادب هم آن را مجاز شمردهاند. مثلاً این توضیح را بخوانید:
"پارهای از کلمات، وجهه فرامرزی یافتهاند و در حال حاضر نیز معادلی در زبان فارسی برای آنها نیست؛ مانند اینترنت، اتم، رادیو، فیلم، سینما، اسید، ویتامین و موتور". (رضا بابایی، بهتر بنویسیم، ص۶۴)
#بهتر_بنویسیم
#درست_نویسی
#بیگانه_گرایی
🆔️ @benevisim ✍بهتر بنویسیم
📌دو غلط در دو خط خبر
امروز دوشنبه ۳ آبان ۱۳۹۹، در بخش خبر صبحگاهی ساعت ۹ از شبکه یک، خانم مجری متن خبر را اینطور خواند:
"راهپیمایی مردم تایوان در اعتراض به مخالفت با گوشتهای وارداتی از آمریکا..."
من هم مثل شما فکر کردم مثلاً دولت تایوان با واردات گوشت از آمریکا مخالفت کرده و مردم به این کار معترض اند؛ ولی وقتی خانم مجری خبر را توضیح داد، متوجه شدم که نخیر، مردم دقیقاً به واردات گوشت معترض اند!
بلافاصله بعد از این خبر، خانم مجری خبر راه اندازی عمیقترین استخر غواصی را در قزاقستان خواند و گفت: "این استخر، ظرفیتِ گنجایشِ فلان مقدار آب را دارد!"
نویسنده محترم خبر صبحگاهی، آخه "ظرفیتِ گنجایشِ فلان مقدار آب؟!"😲
دیگر به بقیه اخبار گوش نکردم؛ چون ترسیدم بیشتر از این غلط بشنوم.
نویسنده اخبار صبحگاهی شبکه یک، دست مریزاد که با این متن فاخرت روزمان را ساختی.
#بهتر_بنویسیم
#درست_نویسی
🆔️ @benevisim ✍بهتر بنویسیم
📌بالأخره "میباشد" درست میباشد یا غلط؟!😉
چند ماه پیش، در یکی از کارگاه های مقاله نویسی مقدماتی، بحثی دربارۀ کلمۀ «می باشد» پیش آمد که امروز در گفت و گو با یک دوست، متوجه شدم دوستان شرکت کننده در آن کارگاه این طور تصور کرده اند که بنده گفته ام این کلمه از اساس غلط است و اصلاً مصدر «باشیدن» در زبان فارسی نداریم.
نمی دانم، شاید هم به اشتباه، مطلب را این طور بازگو کرده باشم، که برای همین هم از ایشان عذرخواهم؛ ولی درست آن که همیشه وقتی دربارۀ «می باشد» تذکر می دهم، همین را می گویم این است که: در فارسی امروزی، مصدر «باشیدن» به صورت یک فعل اِسنادی معادل «است» نداریم و بنابراین، بهتر است فعل «می باشد» به کار گرفته نشود؛ هرچند کاربرد آن را نمی توان غلط دانست.
در این باره، در کتاب ارزشمند «غلط ننویسیم» مدخل ارزشمندی هست که خلاصه اش را برایتان می آورم:
بعضی از فضلا معتقدند که در نوشته های معتبر فارسی، هرگز «می باشد» به جای «است» به کار نرفته و بنا بر این، استعمال آن غلط است. این حکم درست نیست. البته موارد استعمال «می باشد» به نسبتِ «است» بسیار اندک است، ولی بزرگان شعر و نثر فارسی گاه گاه آن را به جای این به کار برده اند...
با این همه، به دو دلیل بهتر است که از استعمال «می باشد» به جای «است» خودداری شود. اولاً «می باشد» و دیگر صیغه های «باشیدن» در گفتار عادی مردم رایج نیست و البته زبان نوشتار...هرچه به زبان روزمره نزدیک تر باشد، بهتر است...
ثانیاً «می باشد» به عنوان فعل اِسنادی، هیچ فرقی با «است» ندارد و بنابراین نیازی نیست که جانشین آن شود، مگر برای احتراز از تکرار؛ ولی [حتی] تکرار فعل را [هم] لزوماً نباید از عیوب نگارش دانست.
#بهتر_بنویسیم
#درست_نویسی
🆔️ @benevisim ✍بهتر بنویسیم
📌انشای یک نوجوان سیزده ساله، یک روز پس از شهادت شهید #فخری_زاده
امیرعباس، پسر یکی از دوستانم است که بعضی از روزها با پدرش به محل کار میآید. به توصیهٔ پدرش، گاهی دربارهٔ درسِ «بنویسیم» و نوشتن انشا، چیزهایی از من میپرسد. امروز هم به سراغ من آمد و نوشتهای به من داد تا نظرم را دربارهٔ آن بگویم. بالای برگهاش با خودکار قرمز نوشته بود: «آزمون میانترم انشا و املای فارسی». معلوم شد که امروز امتحان داشته و این را برای معلمش فرستاده و حالا میخواهد بداند به نظر من، نمرهاش چند میشود.
وقتی انشایش را خواندم، خدا را شکر کردم و یک بار دیگر تفسیر رویشهای انقلاب را به چشم دیدم. متن انشای امیرعباس را برایتان مینویسم، تا شما هم بخوانید و لذت ببرید.
همهٔ انسانها سرنوشتی دارند. بعضیها به جاهای بالایی میرسند و کار خوبی پیدا میکنند؛ بعضیها هم کمتر تلاش میکنند و بیکار گوشهٔ خیابان مینشینند و گدایی میکنند؛ انسانهای دیگری هم، بیشتر تلاش کرده و مانند کوهی استوار در برابر دشمنان میایستند و در راه خدا و وطن عزیزشان میجنگند و به درجهٔ شهادت میرسند.
از نظر من، شهادت، بالاترین درجهای است که فقط انسانها توان دستیابی به این درجهٔ بالا را دارند؛ البته نه همهٔ انسانها، فقط بعضی از آنها. شاید از نظر ما شهادت سخت باشد و حتی تصور اینکه رزمندهها چگونه مانند لاله پرپر میشدند، آزارمان دهد و باعث شود غصه بخوریم؛ اما کسانی هم بودند و هستند که شهادت برایشان از عسل شیرینتر باشد. اینها هم اول مانند ما پشت نیمکت بودهاند، اما با درس خواندنهایشان، با عبادت کردنهایشان، با سبک زندگی درست و مطالعه، به معنای واقعی کلمهٔ «شهادت» پی بردند و به این درجه دست پیدا کردند. شهدایی همچون شهید #تهرانی_مقدم، شهید #احمدی_روشن، شهید #قاسم_سلیمانی، شهید #فخری_زاده و...
ما هم باید خوب درس بخوانیم و مطالعه کنیم و با عبادت و سبک زندگی درست، راه راست را پیشه کنیم و مانند شهدا در برابر سختیها همچون کوه استوار باشیم تا به خدا برسیم.
✍امیرعباس تهوری، سیزده ساله، ۹۹/۹/۸
#محسن_فخری_زاده
#شهید_محسن_فخری_زاده
#ترور
#ترور_دانشمند_هسته_ای
#مذاکره
🆔️ @benevisim ✍بهتر بنویسیم