۶ تیر ۱۳۹۷
۷ تیر ۱۳۹۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرلشکر قاسم سلیمانی: من با تجربه میگویم این را؛ میزان فرصتی که در بحرانها وجود دارد، در خود فرصتها نیست.
@behtarinkanall
۷ تیر ۱۳۹۷
🔴معلوم نیست حرف زدن از استیضاح یا عدم کفایت دولت به نفع کسی باشد؛ سقوط دولت یا انتخابات زود هنگام همان آب گلآلودی است که لاشخورها منتظر آن نشستهاند.
اکنون وقت معرکهگیری سیاسی نیست. این دولت استخوان در گلو را باید کمک کرد تا از خرابیهایش آوار برداری کند.
×وحید یامینپور🇮🇷×
@behtarinkanall
۷ تیر ۱۳۹۷
💧🌹🦋🌴🌷🌴🦋🌹💧
. 🌹🌱🌷🌲🌲🌷🌱🌹
💧🌱🌷🌲🌷🌱💧
🌹🌱🌷🌷🌱🌹
💧🌱🌷🌱💧
🌹🌱🌱🌹
💧🌱💧
🌹🌹
💧
💠بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ💠
در زمان حضرت عیسی، زنی بود با خدا و پرهیزگار. وقت نماز که فرا می رسید هر کاری را رها می کرد و مشغول نماز می شد.
روزی مشغول پختن نان بود که وقت نماز فرا رسید. این زن دست از نان پختن کشید و مشغول نماز شد. چون به نماز ایستاد،
شیطان در وی وسوسه کرد و گفت. ای زن!
تا تو از نماز فارغ شوی همه نان های تو می سوزند.
زن در دل خود جواب داد: اگر همه نان ها بسوزد، بهتر است تا این که روز قیامت تنم به آتش دوزخ بسوزد و مورد عذاب خدا قرار بگیرم.
شیطان بار دیگر وسوسه کرد که: ای زن! پسرت در تنور افتاد و بدنش سوخت. زن در دل جواب داد: اگرخدا مقدر کرده است که من در حال نماز باشم و پسرم در آتش تنور بسوزد، من به قضای خدا راضیم و نماز خود را رها نمی کنم. اگر خدا بخواهد او را از سوختن نجات می دهد.
در این حال شوهر زن از راه رسید، زن را دید که مشغول نماز است و تنور هم روشن می باشد. درون تنور نان ها را دید که پخته شده ولی نسوخته است و فرزندش را دید که درون تنور در میان آتش بازی می کند و به قدرت خدا آتش در او اثر نداشت.
وقتی زن از نماز فارغ شد دست او را گرفت و نزدیک تنور آورد و گفت: داخل تنور را نگاه کن. زن دید که فرزندش سالم و نان ها پخته شده اند. زن فورا سجده شکر به جای آورد و خدا را سپاسگذاری نمود.
شوهر فرزند خود را برداشت و پیش حضرت عیسی برد و داستان را برای ایشان تعریف نمود.
حضرت عیسی به او فرمود: ای مرد! برو و از همسرت بپرس چه کار مهمی کرده و با خدای خود چه رابطه ای داشته است؟
این زن کارهای پیامبران را می کند.
مرد پیش همسرش برگشت و از او سوال کرد. زن در جواب گفت: من با خدای خود عهد کرده ام تا زنده ام چند عمل نیک را انجام دهم:
- عهد کرده ام همیشه نماز خود را در اول وقت می خوانم.
- اگر کسی به من ستم کرد و مرا دشنام داد کینه او را در دل نگیرم، و او را به خدا واگذارم.
- هیچ وقت گدا را از در خانه ام مایوس بر نگردانم.
- در کارهای خود به قضای خدا راضی باشم.
- همیشه کار آخرت را بر دنیا مقدم بدارم...
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
💧🌟أللَّهُمَ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ🌟💧
@behtarinkanall
۷ تیر ۱۳۹۷
الهم صل علی محمد وال محمد:
🔷🔷🔶🔶🔷🔷🔶🔶
📌 امیرالمؤمنین(علیه السلام) بالای بامِ خانه خرما تناول میکرد و در آن زمان سنّ آن حضرت بیست و هفت سال بود، سلمان در حیاط آن خانه، لباس خود را میدوخت، علی(علیه السلام) دانهی خرمائی به طرف او رها کرد.
🍃 سلمان گفت: یا امیرالمومنین با من شوخی میکنید در حالیکه من پیرمردم و شما جوانِ کم سنّ و سال هستیید؟
🔅 علی(علیه السلام) فرمود:
« یا سلمان؛ حَسِبتَ نَفسکَ کَبیراً و رأیتنی صَغیراً! أَنسیتَ «دشت أرژن» وَ مَنْ خَلَّصَکَ هناکَ مِنَ الأَسَد؟»
🍃 [ای سلمان؛ مرا از نظر سنّ و سال کوچک و خودت را خیلی بزرگ خیال کردهای؟ آیا قصّه دشت ارژن را فراموش کردهای؟ درآن بیابان که گرفتار شیر درنده شدی چه کسی تو را نجات داد؟]
📌 سلمان با شنیدن این کلمات از امیرالمؤمنین(علیه السلام) به وحشت افتاد و عرض کرد: از کیفیّت آن جریان برایم بگو. امیرالمومنین(علیه السلام) فرمود:
🌸 تو در وسط آب ایستاده بودی و از شیری که در آنجا بود میترسیدی، دستها را به دعا بلند کردی و از خداوند نجات خود را طلبیدی، خداوند هم دعایت را اجابت فرمود و مرا که در آن صحرا عبور میکردم به فریاد تو رساند.
🍃 من همان اسب سواری هستم که زره او بر روی شانه و شمشیرش به دستش بود. شمشیر کشیدم و ضربهای بر آن شیر وارد کردم که او را دو نیم کرد و تو خلاص شدی.
🔅سلمان عرض کرد: نشانه دیگری که در آنجا بود برایم بگو.
🌷 امیرالمؤمنین(علیه السلام) دست خود را دراز کرد و از آستین یک شاخه گل تازه بیرون آورد و فرمود:
🍃این همان هدیهی تو است که به آن اسب سوار دادی.
🔅سلمان با دیدن آن بیشتر دچار حیرت و سرگردانی شد و ناگهان صدائی شنید که: خدمت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شرفیاب شو و قصّه ات را برای آن حضرت بازگو.
🍃سلمان خدمت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آمد و قصّه خود را چنین آغاز کرد:
🔅ای رسول خدا؛ من اوصاف شما را در انجیل خواندم و محبّت شما در دلم جای گرفت، همه ادیانِ غیر از دین شما را رها کردم و آن را از پدرم مخفی کردم تا سرانجام متوجّه شد و نقشهی کشتن مرا کشید ولی دلسوزی او نسبت به مادرم مانع میشد و دائماً چارهای در قتل من میاندیشید، و مرا به کارهای سخت و دشوار وادار میکرد، تا اینکه فرار کردم و به سرزمینی به نام «ارژن» برخورد کردم و در آنجا خواستم ساعتی استراحت کنم، خوابم برد وقتی از خواب بیدار شدم کنار چشمهای که در همان نزدیکی بود رفتم؛ لباسهای خود را بیرون آوردم و داخل آب شدم تا غسل کنم، ناگهان شیری ظاهر شد و نزدیک آمد تا روی لباسهای من قرارگرفت، وقتی او را دیدم به وحشت افتادم، ناله و زاری کردم و از خداوند، نجات خود را از چنگال او درخواست نمودم که اسب سواری پدیدار شد و شیر را با شمشیر خود ضربهای زد و دو نیم کرد.
🌷 من از آب بیرون آمدم و خود را بر رکابِ اسبش انداختم و آن را بوسیدم و چون فصل بهار بود و صحرا پر از گلها و سبزیها بود، شاخه گُلی گرفتم و به او هدیه کردم و چون گُلها را گرفت از چشمان من ناپدید گشت و بعد از آن از او اثری ندیدم
🍃 از این جریان بیشتر از سیصد سال میگذرد و من این قصّه را برای هیچکس نگفتهام و امروز پسر عموی شما علیّ بن ابی طالب(علیه السلام) به من، آن قضیّه را گفت.
🔅 پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:
🍃 ای سلمان؛ هنگامی که مرا به آسمان بردند، به سدره المنتهی که رسیدم جبرئیل از من جدا شد و فاصله گرفت، من تا کنار عرش پروردگارم بالا رفتم نگاه کردم دیدم علی بن ابی طالب(علیه السلام) در کنار من است.
🍃 وقتی به زمین برگشتم علی(علیه السلام) بر من وارد شد، و پس از عرض سلام، به من بخاطر الطاف و عنایاتی که خداوند در این سیر ملکوتی نموده تبریک گفت سپس از تمام گفتگوهای من با پروردگارم خبر داد.
🔹 «اعلم یا سلمان، أنّه ما ابتلی أحد من الأنبیاء والأولیاء منذ عهد آدم إلی الآن ببلاء إلّا کان علیّ هو الّذی نجّاه من ذلک.»
🔸 بدان ای سلمان؛ هر کدام از انبیاء و اولیاء از زمان حضرت آدم(علیه السلام) تاکنون که گرفتار شده است علی(علیه السلام) او را از گرفتاری نجات داده است.
📚 ترجمه کتاب نفیس (القطره)، مستنبط . ج1، ص 282(حکایت 174/81)
@behtarinkanall
۷ تیر ۱۳۹۷
با عرض سلام خدمت اعضای محترم بهترین کانال✋🌺. شما می توانید با ارسال کد *97*2018# از یک گیگ اینترنت رایگان همراه اول به مدت یک روز بهره مند شوید. این طرح تا 13 تیرماه برقرار است🌺
@behtarinkanall
۷ تیر ۱۳۹۷
۷ تیر ۱۳۹۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴گاف بزرگ تاجران تراریخت؛ مردم «تراریخت» بخورند، ما «ارگانیک»
رسوایی برای کاسبان #تراریخته
پزشکانی که خودشان ارگانیک مصرف می کنند!
حتی حامیان و وارد کنندگان #تراریخته ارگانیک مصرف می کنند !
پزشکی که می گوید ۱۰ سال است روغن حیوانی مصرف می کند!
tn.ai/1668374
#روشنگری
#طب_اسلامی_ایرانی
➖➖➖➖➖
@behtarinkanall
۷ تیر ۱۳۹۷
۷ تیر ۱۳۹۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴نماینده زاهدان در مجلس:
🔸منتظر روزی باشیم که مردم، ما نمایندگان را از مجلس بیرون کنند.
🔸تمام فسادها رانتها و دزدی ها زیر سر دولتمردان بی عرضه و ما نمایندگان مجلس است❗️😐
➖➖➖➖➖➖
@behtarinkanall
۹ تیر ۱۳۹۷
🔴وزیر نیرو با افتتاح پروژه آبرسانی تونل غدیر: مشکل آب #خوزستان با بهرهبرداری از پروژه تونل آبرسانی غدیر تا ۱۵ تیر ماه برطرف میشود.
🔸هیچ تصمیم، طرح و پروژهای برای انتقال و فروش آب به خارج از کشور وجود ندارد و #فروش_آب به کشورهای خارجی #کذب است.
خدا کنه همینطور باشه !!😔
➖➖➖➖➖➖
@behtarinkanall
۹ تیر ۱۳۹۷
۹ تیر ۱۳۹۷
۹ تیر ۱۳۹۷
۹ تیر ۱۳۹۷
🌹بهترین کانال🌹 آماده باش تا ظهور
🔴پیشگویی خانواده سیمپسونها کارتون خانواده سیمپسونها که به پیشگوئیهايش معروف است، ریاست جمهوری ترامپ
🔴 اشاره رهبری به مرگ ترامپ !
.مهمترین بخش های بیانات رهبر معظم انقلاب به شرح زیر است:
🔶دیشب شنیدید رئیسجمهور آمریکا حرفهای سخیف و سبکی زد. شاید بیش از ۱۰ دروغ در حرفهای او بود. هم نظام را تهدید کرد، هم ملت را که چنین و چنان میکنم.
بنده از طرف ملت ایران میگویم: آقای ترامپ! شما غلط میکنید
منتظر روزی باشید که ترامپ مُرده، جسدش خوراک «مار و مور» شده اما نظام جمهوری اسلامی مقتدر است
🔷بدون اخذ تضمینهای کافی از سه کشور اروپایی، تداوم برجام با آنها منطقی نیست
آنوقتی که مسئلهی هستهای شروع شد، بعضی از معاریف کشور میگفتند که چه اصراری دارید که هستهای را نگه دارید، بگذارید کنار…
🔶البته این حرف غلط بود، مسئلهی هستهای نیاز کشور است و تا چند سال دیگر طبق بررسی کارشناسان، کشور به ۲۰هزار مگاوات برق هستهای نیاز دارد.
آن روز میگفتیم مسئلهی آمریکا با ایران، مربوط به انرژی هستهای نیست و اینها بهانه است؛ میگفتند نه، اینجور نیست
➖➖➖➖➖➖➖➖
@behtarinkanall
۹ تیر ۱۳۹۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز/ حضرت آیت الله خامنه ای: هزینه تسلیم شدن به مراتب بیشتر از مقاومت و ایستادگی است.
@behtarinkanall
۹ تیر ۱۳۹۷
۹ تیر ۱۳۹۷
♦️امام خامنهای: از مردم تا مسئولان، خودمان مراقب کار خودمان باشیم/پرهیز از تنبلی، تکبر نسبت به مردم، اشرافیگری و تکیه به جایگاه چندروزه ریاست
رهبر انقلاب، امروز در دانشگاه امام حسین(ع):
🔹از مردم معمولی تا مسئولین، خودمان مراقب کار خودمان باشیم. از سهلانگاری، غفلت، تنبلی، اشرافیگری و تکبر نسبت به آحاد مردم، و تکیه به جایگاه چندروزهی ریاست پرهیز کنیم. اگر این شد، خداوند توفیقاتش را عطا خواهد کرد.
🔹انشاءالله جوانان، روزی را که جمهوری اسلامی در جایگاهی قرار بگیرد که دشمنان جرئت نکنند او را تهدید نظامی و اقتصادی کنند بهحولوقوهی الهی خواهند دید.
@behtarinkanall
۹ تیر ۱۳۹۷
تـــکـ👤ـاور جـــنـــگ نرم:
⛔️ شهیدی که با صحنه شنا کردن دختران روبرو شد ⛔️
😱😱🙈😰
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🚨 دکتر محسن نوری دوست و همراز شهید احمد علی نیری می گوید :
یکبار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمیدانم چرا در این چند سال اخیرشما این قدر رشد معنوی کردید اما من…😔
لبخندی زد و میخواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیدم بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟! گفت بنشین تا بهت بگم.😳
نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچههای مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم. راه زیادی نبود از لا به لای بوتهها ودرختها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم!
📛 بدنم شروع به لرزیدن کرد نمیدانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوتهها مخفی شدم.
📛 من میتوانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوتهها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند.
👌 من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمیشود اما به خاطر تو از این از این گناه میگذرم.»🙏
بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچهها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همین طور از چشمانم جاری بود.😭
یادم افتاد که حاج آقا گفته بود:«هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.»
من همینطور که اشک میریختم گفتم از این به
بعد برای خدا گریه میکنم.😭
حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک میریختم و با خدا مناجات میکردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله…»🙏
به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزهها و تمام کوهها و درختها صدا میآمد. همه میگفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچهها متوجه نشدند.
من در آن غروب با بدنی که از وحشت میلرزید به اطراف میرفتم از همه ذرات عالم این صدا را میشنیدم! احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم. گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد.
بعد گفت: «تا زندهام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.»
✅ شادی روح مطهرش #صلوات
@behtarinkanall
۹ تیر ۱۳۹۷
☀️ امام حسن عسکری علیه السلام:
💠 كسى كه دوستش را در خلوت #نصیحت كند او را آراســته اسـت، و كسى كه آشكارا او را نصیحت كند عيب هاى او را بر مـلا كرده است.
📚 بحارالانوار، ج۷۸،ص۳۷۴
@behtarinkanall
۹ تیر ۱۳۹۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ ویژه
❔ چرا جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت یک قدرت موشکی بزرگ باشد؟
❓ چه چیزی سایهی جنگ را از سر ملت و کشور ما دور کرده است؟
☝️پاسخ به این سوالات و چند نکته مهم دیگر درباره توانمندی موشکی
۹ تیر ۱۳۹۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رحیم پور ازغدی خطاب به یک روحانی در جلسه: تو اگر زمان بهشتی بودی از اونایی بودی که میزدی توی گوش بهشتی
@behtarinkanall
۹ تیر ۱۳۹۷