eitaa logo
🌹بهترین کانال🌹 آماده باش تا ظهور
170 دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
13.1هزار ویدیو
46 فایل
تماس با خادم کانال: @Ali1443
مشاهده در ایتا
دانلود
*«حکایتی زیبا از یکی از افسران ارتش»* *📢تابستان 1363 در شاهرود هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادري به همراه دو دخترش برخورد كردم كه در حال درو كردن گندم‌هايشان بودند* *📌فرمانده‌ي گروهان، ستوان آسيايي به من گفت: مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع كنيم و برويم گندم‌هاي آن پيرزن را درو كنيم.* *✊به او گفتم: چه بهتر از اين! شما برويد گروهان خود را بياوريد تا با آن پيرزن صحبت كنم. جلو رفتم* *🎖️پس از سلام و خسته نباشيد گفتم: مادر شما به همراه دخترانتان از مزرعه بيرون برويد تا به كمک سربازان گندم‌هايتان را درو كنيم. شما فقط محدوده‌ي زمين خودتان را به ما نشان دهيد و ديگر كاري نداشته باشيد* *🎙️پيرزن پس از تشكر و قدرداني گفت: پس من مي‌روم براي كارگران حضرت فاطمه‌ي زهرا(سلام الله عليها) مقداري هندوانه بیاورم* *⌚ما از ساعت 9 الي 11/30 صبح توسط پانصد سرباز تمام گندم‌ها را درو كرديم.بعد از اتمام كار، سربازان مشغول خوردن هندوانه شدند. من هم از اين فرصت استفاده كردم* *⁉️و رفتم كنار پيرزن، به او گفتم: مادر چرا صبح گفتید مي‌روم تا براي كارگران حضرت فاطمه(س) هندوانه بياورم. شما به چه منظور اين عبارت را استفاده كرديد؟* *☀️🌸گفت : ديشب حضرت فاطمه‌ي زهرا(سلام الله عليها) به خوابم آمد و گفت: چرا كارگر نمي‌گيري تا گندمهايت را درو كند ديگر از تو گذشته اين كارهاي طاقت‌فرسا را انجام دهي* *☀️🌹من هم به آن حضرت عرض كردم: اي بانو تو كه مي‌داني تنها پسر و مرد خانواده ما به شهادت رسيده است و درآمدمان نيز كفاف هزينه‌ ی كارگر را نمي‌دهد، پس مجبوريم خودمان اين كار را انجام دهيم* *☀️بانو فرمودند: غصه نخور! فردا كارگران از راه خواهند رسيد. بعد از اين جمله از خواب پريدم* *📌امروز هم كه شما اين پيشنهاد را داديد، فهميدم اين سربازان، همان كارگران حضرت مي‌باشند. پس وظيفه‌ي خود ديدم از آنها پذيرايي كنم* *💧بعد از عنوان اين مطلب، ناخودآگاه قطرات اشك از چشمانم سرازير شد و گفتم: سلام بر تو اي دخت گرامي پيامبر(سلام الله عليها) فدايت شوم كه ما را به كارگري خود قابل دانستي* راوی : سرگرد مسلم جوادي ‌منش منبع: كتاب نبرد ميمك، احمد حسينا، مركز اسناد انقلاب اسلامي *~_درود خدا بر بانوی دو عالم* *جان عالم بفدایت_~*💐💐💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 💥در کربلای خانطومان از آخرین نفراتی بود 💥که از خط خارج شد 💥موقع عقب نشینی داشت از خاکریز رد می شد که 💥روی خاکریز یه تیر از پشت خورد و گفت یا زهرا (س) 💥و با صورت از بالای خاکریز زمین افتاد ... 💥تیر خورده بود توی شش و سینه اش و خس خس میکرد 💥و یا حسین و یا زهرا میگفت 💥بهم گفت آب داری ؟؟ 💥گفتم نه ... 💥گفت پس جیب خشاب رو باز کن 💥داره رو سینم سنگینی میکنه 💥جیب خشاب رو باز کردم شروع کرد به شهادتین گفتن 💥گفتم شیخ مجید من میرم کمک بیارم ببرمت 💥گفت نمیخواد 💥و لحظاتی بعد شهید شد 💥پیکر مطهرش هم همونجا موند 💥وصیت  : 💥اگر خواستید نذر کنید فقط گناه نکنید 💥مثلا بگید نذر می کنم یه روز گناه نمی کنم 💥هدیه به حضرت صاحب الزمان از طرف مجید 💥یعنی از طرف من این رو انجام بدید 💥برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عج 💥یکی از مجرب ترین کارها برای امام زمانه 💥جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) 💥و هدیہ به روح مطهر شهید صلواتـــــ و عجل فرجهم